در دنیای امروز، مدیریت منبعهای انسانی، یک هنر و تخصص ویژه میباشد. افرادی که چنین هنر و تخصصی دارند، با آرامشی عمیق به هدفهای مدیریتی خود نائل میشوند. مدیران موفق، اندیشههای متعالی دارند و بر مبنای یک نظام ارزشی مثبت در مسیر تعالی سازمانی و فردی، گام برمیدارند. آنان هر روز با فکری تازه و ناب در عرصهٔ مدیریت پا میگذارند و از فرصتها و امکانات بهنحوی شایسته استفاده میکنند. ناملایمتهای مسیر مدیریتی، آنان را ناامید نمیکند و هر مسئلهای را فرصتی برای رشد قابلیتهای فردی و سازمانی خود میدانند. مدیران اندیشمند و موفق، با روحیهای عالی، فرصتهای بهبود را شناسائی و بر مبنای یک برنامهٔ مدون، اصلاحات لازم را انجام میدهند.
اصلیترین شاخصها و ویژگیهائی که مدیران موفق دارند، به شرح زیر میباشد:
۱) نگرش و باورهای مثبت:
مدیرانی که با نگرش و باورهای مثبت، موضوعها و مسائل را مینگرند، بهترین راهکارها و انتخابها را خواهند داشت. قانون زندگی، قانون باورهاست. هرکس به میزان باورهای مثبت، به موفقیت میرسد. باورهای یک مدیر، اندیشهها و تصمیمهایش را میسازند و مسیر حرکتی او را مشخص مینمایند. ذهن انسان، اینگونه طراحی شده است که به هر چیزی که فکر کند، به طرفش کشیده میشود و در نهایت، آن را بهدست میآورد؛ حتی اگر آن چیز را دوست نداشته باشد.
مدیران موفق، با باورها و نگرشهای مثبت به موضوعها، نگاه میکنند و چون یکی از اصلیترین باورهایشان، ”باور توانستن“ است، پس در هر عرصهای که وارد میشوند، با ذهنیتی مثبت، فعالیتهای خود را انجام میدهند.
براساس آخرین تحقیقهای علمی، تعداد سلولهای مغز یک انسان، ۱۰۰ بیلیون میباشد که انسانها فقط از ۲ درصد توانائیهای این سلولهای استفاده میکنند.
مدیران پویا و اندیشمند، با خلاقیت، ابتکار و با پشتوانهٔ باورها و نگرشهای مثبت، از قدرت و توان مغزی خویش بهطور مطلوبتری استفاده مینمایند.
۲) استفادە مناسب و صحیح از توان افراد:
یک مدیر موفق، قابلیتها و توان افراد زیرمجموعهٔ خود را شناسائی و برمبنای آن، مسئولیتها را تفویض مینماید. ممکن است در یک مجموعه، توان و انرژی بسیار بالائی وجود داشته باشد، اما بهدلیل عدم استفادهٔ صحیح، نتیجهٔ عکس، حاصل شود. یک رود بسیار پرآب را در نظر بگیرید؛ اگر برای هدایت و کنترل درست آن، برنامهای نباشد، از آن نعمت عظیم خداوندی، استفادهٔ درستی نمیشود و بیهوده هدر میرود. اما اگر جلوی آن، سدی بسته شود و بهطور صحیحی بهکار گرفته شود، نتیجههای بسیار ارزشمند و باورنکردنی ایجاد میشود.
یک مدیر توانمند و لایق بهطور دقیق، روحیهها و قابلیتهای کارمندان خویش را میشناسد و با کمال اطمینان و اعتقاد، فعالیتهای آنان را حمایت، تشویق و در زمانهای ضروری، پیشنهادهای اصلاحی را اعلام مینماید.
۳) محبوبیت اجتماعی:
انسانهائی که دارای محبوبیت اجتماعی هستند، میتوانند مدیران موفقی نیز باشند. محبوبیت، کلام و رفتار انسان را جذاب و دلنشین میکند. مدیرانی که کارمندانشان، آنان را از صمیم قلب دوست دارند، در کارهایشان موفقتر هستند؛ آنان با حسن رفتارشان در دلهای اطرافیان خود نفوذ میکنند و دیگران نیز با عشق، به آنان خدمات ارائه مینمایند.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 11