رمان #دلبر_برای_رئیس_مافیا
🍃نویسنده: #ک_هارت
🍃مترجم: #راحیل
🍃ژانر: #عاشقانه #مافیایی #بزرگسال #صحنه_دار #خارجی
🕊️خلاصه:
افراد من یه جاسوس رو توی کارخونه کشتی سازی متروکه و قدیمی دستگیر کرده ن و حالا من با وجود اینکه وقتش رو ندارم باید به ایم موضوع رسیدگی کنم وگرنه احتمال داره متحدینم رو از دست بدم. نکته اینجاست که جاسوس، مرد نیست بلکه یک زنه. اون میگه که جاسوس نیست و عکس ها رو فقط برای کتابخونه ی مجازیش میخواسته. برام سخته حرف هاشو باور کنم، اما از طرفی اون خیلی خوشگله. چشمای آبی کریستالیش انگار سینه م رو سوراخ میکنن. درست همون جایی رو که قلبم میتونست اونجا باشه، البته اگر قلبی داشتم...
من توی چشمای اون علاوه بر ترس چیز دیگه ای هم دیدم، عزمی راسخ، که نشون میداد این اولین باری نیست که اون توی چنین شرایطی قرار میگیره. حالا من نه می تونم اونو بکشم و نه می تونم رهاش کنم...