PDF کتاب کامل رمان:من دختر ابراهیم
نویسنده:آمنه قیصری
تعداد صفحه:1183
ژانر رمان:عاشقانه- چاپی
کیفیت خوانای فایل : عالی
قسمتی از کتاب رمان من دختر ابراهیم
زن لباس خوابی از جنس حریر بر تن داشت. گویا برای خواب آماده
می شد که صاعقه فرود آمده بود. موهای پریشانش، گردش را گرفته
بود و صورت ظریف و رنگ پریدهاش را قاب کرده بود.
جای جای بدنش زخمی و موهای سیاه چون شبش، آغشته به خون
بود. کبودی های بازو و دستی که از کنار تنش آویزان بود،
دل آشوبه ات می کرد.
با تنها دست کارآمدش، دهانش را محکم می فشرد تا مبادا آوایی از
گلویش خارج شود.
صدای پایی لرزه بر اندامش انداخت و نفسش بند آمد. خود را جمع
تر کرد و تا آنجایی که توانست در تاریکی فرورفت. صدای پا نزدیک
تر می شد و نفس کشیدن سخت تر. نگاهش روی تاریکی دودو می
زد و تمام تنش گوش شده بود. کاش راه فراری بود! او را کشته بود و
راهی جز مجازات نمانده بود!