رمان : #روا { فصل سوم}
ژانر : #عاشقانه #bdsm #بزرگسال #صحنه_دار #اروتیک
نویسنده : #لواشک
خلاصه :
و تو برای منی و من دربندِ دستان تو و کمربندِ چرمِ تو...!
" شروع فصل سوم مرگ یا خودکشی "......
چونه ش را روی سرم گذاشت و کنار گوشم لب زد و گفت خوبیت نداره بعد یک هفته بهوش اومدب اینجور جفت ک میپرونی متعجب نگاهش کردم و تقریبا فریاد زدم چه بلایی سرم اوردی که یک هفته بیهوش بودم!!!!
اخمی کرد و با تحکم گفت چی برای خودت ور ور میکنی من شیراز بودم و تو توی مسیر تهران تصادف کردی اونوقت من مقصرم؟!!!!