رمان: #همخونه_استاد
🌷ژانر: #عاشقانه #استاد_دانشجویی #طنز
🌷نویسنده: #ناشناس
🌷خلاصه رمان:
داستانمون درباره یه پسر کاملا مذهبیه که اسمش امیر حافظ و یه دختر به اسم ترمه که بی بند و بار و دختره آزادی هست
زندگی این دوتا شخصیت داستان مقابل هم قرار میگیره و امیرحافظ و ترمه به عقد صوری هم درمیان و همخونه ی همدیگه میشن که کلی داستان بینشون پیش میاد که خوندنشو از دست ندین..
🌱قسمتی از رمان:
بوسه داغش که روی لبم نشست ناله ام بلند شد و زندگی پر از دغدغه و بالا پایینیمون شروع شده بود.
قرار نبود به روش بیارم ولی گفتم!
"دوستت دارم" به اندازه حس گرم اولین لمس آغوشت؛ استاد جذاب من