بخشی از متن اصلی :
مقدمه:
كلمه استرس از زبان انگليسي گرفته شده است و معادل دقيقي غير از كلمه فشاردر فارسي نداردو آن هم معناي وسيع و طيف گسترده آن را نمي رساند ،لذا از همان لغت استرس كه استفاده جهاني پيدا كرده است استفاده مي كنيم. بنا بر گفته تعدادي از دانشمندان، تمام بيماريهاي موجود در انسان ازجهاتي با استرس ارتباط دارند. اين بيماريها تنها شامل امراض رواني يا بيماريهاي روان تني نمي شود، بلكه در برگيرنده تمام امراض جسماني از قبيل سرطان، سل و مانند آن نيز هستند.از سال هااي قبل درآزمايشگاه ها دانشمندان با وارد آوردن استرس بر حيوانات، آنها را مبتلا به انواع امراض جسماني كرده اند. مثلا" در سالهاي 1979 دو محقق به نام اسكلار و انيسمان با تحريك عصبي موش هايي كه دچار سرطان بودند به وسيله شك الكتريكي، مشاهده كردند كه در موش هايي كه در معرض تحريك عصبي بودند سرطان به سرعت نشوو نما كرد و مرگ آنها تسريع شد در انسان تحقيقات در زمينه رابطه استرس با بيماريها به ويژه امراض جسمي، اخيرا" شروع شده است و لي قبل از اينكه به ذكر نظريات مربوطه در رابطه با هوش و تاثير استرس به آن بپردازيم بايد گفت كه استرس هم مي تواند تاثيرمثبت و هم تاثير منفي بر روي افراد داشته باشد و تفاوت مشخصات بدني و رواني افراد بسيار زياد و وسيع است. به اين صورت كه ممكن است فردي در يادگيري مسائل خيلي مضطرب و دقيق باشد و ديگري اصلا" اهميت ندهد كه تمام اينها به روحيه افراد برمي گردد و مي تواند در جهت مثبت يا منفي قدم بردارد. افراد بسيار كم هوش وجود دارند كه حتي قادر به راه رفتن و غذا خوردن و... ديگر نيستند و باز هم دچار استرس مي شوند و برعكس افراد با هوش ديگر كه اصلا" استرس ندارند كه تمام اينها به سازمان رواني فرد بستگي دارد حتي اين موارد مي تواند در احساسات و روحيات افراد هم نقش داشته باشد كه تمام اينها مي تواند ربطي به سازمان هوش و فشار استرس بر آدمي باشد. (سعيد – شاملو- 1382)
این فایل به همراه چکیده، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار میگیرد.
تعداد صفحات : 112