1-1-مقدمه:
خانواده نخستين و مهم ترين واحد زيستي انساني در جوامع بشري است. فضاي عاطفي، ارزش هاي اساسي و چگونگي ارتباطات حاكم در خانواده بر نحوه شكل گيري استوانه هاي شخصيتي اعضاي آن تأثيرات ژرف و پايدار دارد. خانواده ضمن آنكه به عنوان يك سيستم كنشي بسته، از استقلال نسبي در برابر محيط پيراموني برخوردار است و در ارتباط دائم و تأثيرپذيري متقابل با آن نيز به سر مي برد (عرب بافراني، 1391).
در دهه اخير محققان، کیفیت زندگی زناشويي و ارتباط اين دو را با جنبه هاي مختلف زندگي انسان ها به صورت گسترده مورد مطالعه قرار دادند. کیفیت زندگی و رضایت زناشويي علاوه بر متغيرهايي نظير، رضايت از كيفيت زندگي و رابطه جنسي، مديريت تعارض و ارتباط، از مهم ترين عوامل تعيين كننده عملكرد بهينه خانواده ها محسوب مي شوند (گريف،2000). برادبري، فينچام و بيچ (2000) در طول يك دهه به بررسي ماهيت و عوامل تعيين كننده ي رضايت و کیفیت زندگی زناشويي پرداختند، و به بيش از يكصد عنوان تحقيق، در زمينه کیفیت زندگی زناشويي دست يافتند.گستردگي اين تحقيقات، اهميت روز افزون رضايت و کیفیت زندگی زناشويي را اثبات مي كند (گلس، 1995؛ به نقل از فارساني، 1391).
به نظر گريف(2000)زوجين سازگار، زن و شوهرهايي هستند كه توافق زيادي با يكديگر دارند. از نوع و سطح روابطشان راضي هستند،از نوع و كيفيت اوقات فراغت رضايت دارند و مديريت خوبي در زمينه وقت و مسائل مالي خودشان اعمال مي كنند. سازگاري زناشويي فرايندي است كه در طول زندگي زوجين به وجود مي آيد و لازمه پيدايش آن انطباق سليقهها، شناخت صفات طرفين، وضع قوانين رفتاري و شكل گيري الگوهاي مناسب است. کیفیت زندگی زناشويي ، فرايندي تكاملي بين زن و شوهر است (لاك ووالاس، 1986؛به نقل از قربانعلي، 1384).
احساس رضايت از ازدواج در رابطه زناشويي نقش مهمي را در ميزان كاركردهاي بهنجار خانواده ايفا مي كند (اسپيريچر، هاروي و ونزل، 2008). از طرف ديگر يكي از مؤلفه هاي مهم در ازدواج کیفیت زندگی زناشويي است. در واقع کیفیت زندگی زناشویی ، فرايندي است كه در طي زندگي زوج ها به وجود مي آيد، و لازمه ي آن انطباق سليقه ها، شناخت صفات شخصي، ايجاد قواعد رفتاري و شكل گيري الگوهاي مراوده اي است. سازگاري زناشويي يك فرايند تكاملي ميان زن و شوهر است (لاس ول و لاوس ول، 1982؛ به نقل از احمدي همكاران، 1383). با توجه به اهمیت روش های مداخله ای در درمان و بهبود کیفیت زندگی زناشویی ، در پژوهش حاضر به این مهم با توجه به روایت درمانی پرداخته شده است.
1-2بیان مساله:
ازدواج از مهم ترين و اساسي ترين روابط انساني بوده و اولين واحد براي روابط خانوادگي و پرورش نسل بعدي است (لارسون و هولمن،1994؛ به نقل از دياريان، 1391).
ازدواج پيمان مقدسي است كه در ميان تمام اقوام و ملل و در تمامي زمان ها و مكان ها وجود داشته است (نوابي نژاد، 1376). درصد بسياري از افراد در مراحلي از زندگيشان وارد روابط زناشويي صميمانه اي ميشوند. در كشورهاي غربي بيش از 90درصد جمعيت تا 50 سالگي ازدواج مي كنند (هالفورد، 1384، ترجمه مصطفي تبريزي ،كارداني و جعفري).
آنچه در ازدواج بيش از هر موضوعي مورد توجه است ...