مقدمه
بشر به طور طبيعي در طول زندگي در اين جهان با نگرانيها و اضطرابهاي بسياري رو در رو بوده و همواره جهت پيروزي بر آنها و از ميان بردن عوامل پيدايش آنها کوشيده است. يکي از اهداف پيدايش مجموعهي بزرگ اختراعات و اکتشافات بشر نيز، دست يابي به آرامش و آسايش در زندگي و مبارزه با يأس و نااميدي بوده است. در يکي دو دهه اخير در بين روان شناسان و دانشمندان علوم انساني، مثبت انديشي و داشتن نگرشي اميدوارانه نسبت به زندگي، به عنوان يکي از مؤثرترين روشهاي درمان بيماريهاي رواني بويژه نااميدي و افسردگي(بهاري، 1388)، بسيار مورد توجه قرار گرفته است.
برايرويت(2004) معتقد است به هر نسبتي كه هيجان هاي منفي مانند غم،خشم، نا اميدي و بد بيني در زندگي كم رنگ تر باشد، قابليت هاي شخصي و اجتماعي در كنار آمدن با... .