چكيده 2
مقدمه: 2
بيان مسأله: 3
تاريخچة هوش هيجاني : 4
تعريف و پيشينه هوش هيجاني : 4
هوش هيجاني یا ضريب هيجاني به معني : 5
پيشينه مطالعه هوش هيجاني 6
تعريف هوش و انواع آن از نظر گاردنر 6
مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار –آن 7
نتيجهگيري 12
منابع 13
چكيده
هوش هیجانی توانائی درک هیجانات وعواطف به منظور دستیابی و ایجاد هیجاناتی است تا ضمن کمک به تفکر بهتر بتواند به شناخت هیجانات و عواطف بپردازد وتوانائی بکارگیری هیجانات به منظورکمک به مشکلات وداشتن زندگی اثربخش است. نه تحصیلات، نه تجربه ونه معلومات و هوش شناختی(IQ)هیچ یک نمیتواند تعیین کند که چرا یک نفر موفق و دیگری موفق نمیباشد. امروزه پاسخ این سوال به مفهومی بنام هوشهیجانی برمیگردد (برادبری وگریوز)
مقدمه:
درزندگي روزمره ي خود همواره با حوادث و اتفاقات مختلفي مواجه و يا از وقوع آن ها مطلع مي شويم كه هر يك از آن ها احساسات يا هيجاناتي را در ما پديد مي آورند كه يقيناً در شكل دادن رفتارهاي ما تاثير گذار است . مثلاً وقتي خوشحال هستيم به معناي آن است كه اتفاق خوبي را پشت سر گذاشته ايم .
هنگامي كه غمگين هستيم، احتمالاً حادثة ناگواري پيش آمده است. همة هيجانات و احساسات ما تجربههاي دروني هستند كه هنگام بروز رخدادها حس ميكنيم مانند هيجان خشم ، عصبانيت، عشق و محبت ، تنفر ، اميد يا نا اميدي ، غم ، شادي ، ترس ، نگراني و اضطراب و .... .
ما دربرهه ای از زمان به سر میبریم که نظریه های سنتی هوش دچار تغییر و تحول شده اند ونظریه های جدید به طور مرتب جایگزین انها میشود.نگرش جدید در رابطه با هوش این پیام را دارد که هوش هیجانی نسبت به هوش شناختی پیش بینی کننده مطمئن تری برای موفقیت فرد در زندگی میباشد.حدود یک قرن در بین روانشناسان صحبت بر سر هوش IQ بوده است.تعریفی که روانشناسان برای این سازه در نظر گرفته اند به دانش واقعی، مهارتهای کلامی،ریاضی مربوط میشود براساس تحقیقات مشخص شدهکه این یک نگرش کوتهبینانه به هوش بوده واین مهارها به تنهائی نمی توانند معرف ظرفیت کلی هوش افراد باشند.همچنین آنها نمی توانند یک تضمین کافی برای کسب سلامتی،رضایت وگذران زندگی افراد را فراهم آورند مغز انسان دارای دو نوع متفاوت از ذهن و هوش است: هوش شناختی و هوش هیجانی. (برادبری وگریوز،
�حال هستيم به معناي آن است كه اتفاق خوبي را پشت سر گذاشته ايم .
هنگامي كه غمگين هستيم، احتمالاً حادثة ناگواري پيش آمده است. همة هيجانات و احساسات ما تجربههاي دروني هستند كه هنگام بروز رخدادها حس ميكنيم مانند هيجان خشم ، عصبانيت، عشق و محبت ، تنفر ، اميد يا نا اميدي ، غم ، شادي ، ترس ، نگراني و اضطراب و .... .
تاريخچة هوش هيجاني :
هوش هیجانی،سازه ای نسبتا جدید در ادبیات روانشناسی است که توجه بسیاری را برانگیخته است.واژه هوش هیجانی نخستین بار در سال 1990 توسط سالووی و میر طرح شد.با این حال از نظر مفهومی(نه اصطلاحی)،ریشه آن به هوش اجتماعی برمیگردد که در سال 1920از سوی ثرندایک مطرح شد.
هوش اجتماعی ثرندایک به توانائی فهم و مدیریت مردم و عاقلانه عمل کردن در روابط انسانی اطلاق می شد.ریشه مفهومی دیگر،به اصطلاح هوش درون فردی و هوش میان فردی گاردنر بازمیگردد. � ، تنفر ، اميد يا نا اميدي ، غم ، شادي ، ترس ، نگراني و اضطراب و .... .
به ترتیب و از پائین ترین سطح تا عالیترین سطح مرتب شده اند:(سالووی ومیر،2000به نقل از اسدا... پور).
1- تنظیم توام با تعمق ، 2- فهم هیجانات ،3- جذب هیجانات در تفکر ،4- درک و بیان هیجانات دو برداشت و تلقی عمده از هوش هیجانی و مدل چهار طبقه ای صورت میگیرد(پتریدس ،فردریکسون و فورنهام،2004 به نقل از اسدا...پور).
تعريف و پيشينه هوش هيجاني :
تعريف هوش هيجاني نيز مانند هوش غير شناختي دشوار است اين اصطلاح از زمان انتشار كتاب معروف گلمن به گونه اي گسترده به صورت بخشي از زبان روزمره درآمد و بحثهاي بسياري را بر انگيخت گلمن مصاحبه اي با جان اينل هوش هيجاني را چنين توصيف مي كند : « هوش هيجاني نوع ديگري از هوش است اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويشتن و استفاده از آن براي اتخاذ تصميم هاي مناسب در زندگي است توانايي اداره مطلوب خلق و خوي با وضعرواني ، كنترل و تكانش ها است عاملي كه به هنگام شكست ناشي از دست نيافتن به هدف در شخص ايجاد انگيزه و اميد مي كند . هم حسي يعني آگاهي از احساسات افراد پيرامون شماست مهارت اجتماعي يعني خوب كنار آمدن با مردم و كنترل هيجانهاي خويش در رابطه با ديگري و توانايي تشويق و هداست آنان است » (اسدا...پور).
هوش هيجاني یا ضريب هيجاني به معني :
بدانيد احساسات خوب و بد چه هستند و چطور احساسات بد را به خوب تبديل كنيم .
شناخت احساسات خودتان و ديگران
مربوط به مهارتهاي مديريت هيجاني هستند كه توانايي متعادل كردن هيجانها را دارد و موجب افزايش شادماني بلند مدت مي شود .
پيشينه مطالعه هوش هيجاني
پيشينه هوش هيجاني را مي توان در ايده هاي و كسلر به هنگام تبين جنبه هاي غير شناختي هوش عمومي جست و جو كرد. و كسلر در صفحه 103 گزارش 1942 خود دربارة هوش مي نويسد « كوشيده ايم نشان دهم كه علاوه بر عوامل هوشي ، عوامل غير هوشي ويژه اي نيز وجود دارد كه مي توان رفتار هوشمندان را مشخص كند نمي توانيم هوش عمومي را مورد سنجش قرار دهيم كتفكر اينكه آزمون ها و معيارهايي نيز براي سنجش عوامل غير هوش در بر داشته باشد ». و كلسر در صدد آن بود كه جنبه هاي غير شناختي و شناختي هوش عمومي را با هم بسنجد تلاش او در اين زمينه را مي توان در استفاده وي از كاربرد خرده آزمون هاي تنظيم تصاوير ، درك و فهم كه دو بخش عمدة آزمون وي را تشكيل مي دهد دريافت . در خرده آزمون درك و فهم كه دو بخش عمدة آزمون وي را تشكيل مي دهد دريافت .
تعريف هوش و انواع آن از نظر گاردنر
شايانبه ذكر است كه ايده « هوش هيجاني » پس از 50 سال بارديگر توسط گاردنر2 استاد روانشناسي دانشگاه هار وارد دنبال شد گاردنر هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون موسيقيايي ، منطقي ، رياضي ، رياضي ، جسمي ، ميان فردي و درون فردي مي داند او وجوه شناختي مختلفي را با عناصري از هوش غير شناختي يا به گفته خودش «شخص» تركيب كرده است بعد غير شناختي ( شخصي ) مورد نظر گاردنر مشتمل بر دو مؤلفه علمي است كه وي آنها را با عناوين استعداد درون رواني و مهارت هاي ( ميان فردي ) معرفي مي كند به نظر گاردنر هوش هيجاني متشكل از دو مؤلفه زير است :
مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار –آن
اصطلاح هوش هیجانی هنوز در فرهنگ لغت نیامده است وتعریف وحدود آن هنوز کاملا مشخص نشده است افرادی که قصد تعریف این مفهوم را دارند باید تا جایی که ممکن است این مفهوم را روشن دقیق وعملیاتی تعریف کنند این رویکرد باعث می شود که مفهوم هوش هیجانی قابل لمس تر شود ودر نتیجه اندازه گیری و کاربرد آن راحت تر شود هوش هیجانی بوسیله بار-آن به این صورت تعریف شده است :
یک دسته از مهارتها استعدادها وتواناییهای غیر شناختی که توانایی موفقیت فرد رادر مقابله با فشارها واقتضاهای محیطی افزایش می دهد.
بار-آن 15 مولفه هوشی را معرفی کرده است. هوش هیجانی و مهارت های هیجانی طی زمان رشد می کنند طی زندگی تغیر می کنند و می توان با اموزش و برنامه های اصلاحی مانند تکنیکهای درمانی انها را بهبود بخشید این 15 مولفه عبارت انداز:
1- خود آگاهی هیجانی:
خودآگاهی هیجانی توانای و درک احساسات است . این مولفه تنها اگاهی از احساسات است . این مولفه تنها اگاهی از احساسات یک فرد و هیجانات فرد نیست
2- قاطعیت:
قاطعیت توانای احساسات و عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه غیر مخرب است.
قاطعیت دارای سه بعد است:
الف- توانای بیان احساسات (مثل صمیمیت و احساسات)
ب- توانایی بیان اشکار و عقاید و افکار خود(مثل توانایی بیان باورهای مخالف و اتخاذ موضعی مشخص حتی اگر به لحاظ عاطفی انجام ان دشوار و باعث از دست رفتن امتیاز می شود .
3- حرمت:
حرمت ذات توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخص اساسا خوب است .
4- خودشکوفایی:
خودشکوفایی به توانایی شناخت توانمندیهای بالقوه خود اشاره دارد. این بعد هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است . تلاش برای شکوفا کردن بالقوه های خود در بردارنده انجام فعالیت های مفرح و معنی دار است و میتواند
5- استقلال:
استقلال عبارت است توانایی خود هدایتگری و خود کنترلی در تفکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی است افراد مستقلا خود اتکا در برنامه ریزی و تصمیم گیریهای مهم باشد . به هر حال اینان قبل از تصمیم گیری در تصمیم گیری در جستجوی نقطه نظر دیگران بر می ایند
6- همدلی:
همدلی عبارت است از توانایی اگاهی و درک و قدردانی از احساسات دیگران و حساس بودن به اینکه انها چرا و چگونه و چه چیزی را اینگونه به این طریق احساس می کنند
7- روابط بین فردی:
مهارت ارتباط بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل و عنایت بخشی است که صمیمیت و تعادل محبت از ویژگیهای آن است .
8- مسولیت پذیری
مسولیت پذیرش اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عضو سازنده شرکت کننده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است . این توانایی شامل مسئول بودن است.
خودشکوفایی:
خودشکوفایی به توانایی شناخت توانایی های بالقوه خود اشاره دارد این بهد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است . تلاش برای شکوفا کردن بالقوه های خود در بردارنده انجام فعالیتهای مفرح و معنی دار است و می تواند به معنی تلاش در همه عمر و فعالیت پرشور برای رسیدن به اهداف درازمدت تعبیر شود.
9- حل مسئله :
حل مسئله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات است و ماهیتا چند مرحله است که شامل این توانایی ها می باشد.
الف- احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله موثر با آن .
10- واقعیت سنجی:
واقعیت سنجی توانایی ارزیابی انطباق بین انچه تجربه می شود و انچه عینا وجود دارد می باشد.
11- انعطاف پذیری:
انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف و افکار و رفتار با موقعیت ها و شرایط دائما در حال تغیر است این بعد از هوش هیجانی به توانایی کلی فرد در سازگاری با شرایط نا آشنا – غیر قابل پیش بینی و پویا بر میگردد.
12- تحمل فشار:
تحمل فشار عبارت است از توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیت های فشارزا بدون توقف از طریق سازگاری فعال مثبت در برابر فشار این توانایی به معنی پشت سر گذاشتن موقعیت های مشکل ساز بدون از پا در امدن است .این توانایی مبتنی است بر: الف- قابلیت انتخاب روشهایی برای سازگاری با فشار
13- کنترل تکانه:
کنترل تکانه یعنی توانایی مقاومت یا به تاخیر انداختن تکانه سائق با وسوسه انجام عملی است این توانایی شامل پذیرش تکانه های پرخاشگرانه و خود دار بودن و کنترل خشم – پائین بودن تحمل ناکامی- ناتوانایی در کنترل مشکلات – و رفتارهای تند و غیر قابل پیش بینی تجلی می کند.
14- شادکامی:
شادکامی توانایی راضی بودن از زندگی خود –د لذت بردن از خود و دیگران- و شاد بودن است این توانایی شامل ارضای توانایی های خود – خوشنودی کلی و توانایی لذت بردن از زندگی است
15- خوشبختی:
خوشبختی توانایی نگاه کردن به طرف روشن زندگی و حفظ یک نگرش مثبت حتی در رویاروی با بد اقبالی است. خوشبختی نشان دهنده ی امید به زندگی و رویکرد مثبت به زندگی روزمره است . خوشبختی برعکس بد بینی که یکی از نشانه های رایج افسردگی است می باشد.
کفایت هیجانی
کفایت هیجانی طبق تعریف مارنی عبارت است از کارایی شخص در موقعیت های تبادل اجتماعی هیجانی منظور از کارایی شخصی که در این تعریف مطرح شده در برگیرنده ای باور شخص به داشتن ظرفیت و مهارتهای که برای تحقق اهداف لازم اشاره دارد.
نتيجهگيري
با توجه به بحث، سه مؤلفه هوش هيجاني توجه، تمايز و بازسازي در سلامت روان نقش دارند و بازسازي احساسات بهترين پيشبيني كنندة سلامت عمومي است. لاملي و اسميت طي پژوهشي گزارش كردند كه افرادي كه از درك و ابزار هيجانهاي خود ناتوان هستند و دردهاي بيشتري تجربه ميكنند.
منابع
1. آقایار،سیروس؛ شریفی درآمدی،پرویز(1385)، کاربردهوش درقلمروهیجان، اصفهان: انتشارات سپاهان، چاپ اول
2. اسدا...پور،امین(1383)، .بررسی رابطه هوش هیجانی با ابعاد شخصیتی، .پایان نامه کارشناسی، دانشگاه تبریز
3. اكبر زاده، نسرين،( 1383) هوش هيجاني(ديدگاه سالووي و ديگران)، تهران : انتشارات فارابي
4. اميني، شهريار : (1383) ، اصول بهداشت روان، ماهنامه تربيت، معاونت آموزش و پرورش نظري و مهارتي وزارت آموزش و پرورش.