از متن کتاب:
با یک توجه کلی بوضع زندگی زنان جهان مقایسات زیر بدست می آید:
۱ - زنان در همه جهت زندگی دوشادوش مردان پیش رفته اند از لحاظ هنر، علم، اکتشافات، مبارزات سیاسی و فداکاریها در راه عقاید دینی و کوشش در راه نجات و غیره... نه تنها از مردان عقب نبوده اند، بلکه بشهادت تاریخ، زنان در مواقع حساس، تن بفداکاریهایی داده اند که از عهده مردان نیز خارج بوده است.
۲ - دقت در خاصیت الطافی و نرمش روحی زنان نشان می دهد که در هنگام خشونت و حدت عمل هم احساسات عالیه اخلاقی از خود بروز داده و گذشتهایی کرده اند که بسیار اعجاب انگیز بوده است.
۳- از لحاظ فیزیونومی با آنکه زن از جنس لطیف شناخته شده است، دیده می شود که در بلایا و مصائب و مقاومت در برابر امراض و همچنین قدرت در برابر بروز خستگی، طاقت زنان بمراتب زیادتر از مردان بوده است.
۴- وفاداری و صمیمت و انجام تعهدات اخلاقی در تیپ و طبقه زن بیشتر است. همچنانکه دیده شده که زنان در حفظ اصول زوجیت و عشق و دوستی اثرات مهم و جالبی از خود بیادگار گذارده اند. با توجه بمراتب فوق دیده می شود که نه تنها زن از مرد عقب تر نیست بلکه در لحظات حساس قویتر و مقتدرتر از مرد است. این قواعد درباره زنان در جهان زندگی و گذشته تاریخ صدق میکند. و مسلماً در آتیه بشر نقش حساس زن یکی از مهمترین عوامل مشترک حیات بشری خواهد بود.
اینک ببینیم که آیا تفاوتی در میان زنان جهان هست؟ و بالاخره آیا زنان اروپائی بر زنان ایرانی برتری دارند یا خیر؟
برای کشف این حقیقت باید بتاریخ زنان ایرانی مراجعه شود تا معلوم شود که فی الحقیقه آنان از زنان اروپائی عقب نمی باشند ...