بخشی از کتاب نسبیت:
«در فیزیک کلاسیک، ما همیشه فرض میکردیم که اندازهگیری زمان مستقل از حرکت و موقعیت ناظر است. اما این فرض با تجربیات دقیق سازگار نیست. مثالی ساده را در نظر بگیرید: قطاری با سرعت ثابت در حال حرکت است. اگر من روی سکوی ایستگاه ایستاده باشم و شما داخل قطار باشید، و هر دو یک رویداد مشابه را مشاهده کنیم، ممکن است زمانهای متفاوتی را برای آن ثبت کنیم. نه من اشتباه میکنم و نه شما - هر دو اندازهگیری درست است، اما نسبت به چارچوب مرجع متفاوت. این همان نسبیت زمان است که در نظریه نسبیت خاص مطرح میشود.
یکی از نتایج شگفتانگیز نظریه نسبیت این است که جرم و انرژی دو روی یک سکه هستند، همانطور که در معادله معروف E=mc² نشان داده شده است. این به این معناست که حتی یک جسم ساکن، به دلیل جرمش، مقدار عظیمی انرژی ذخیره شده دارد. این انرژی در شرایط خاص میتواند آزاد شود. برای درک بزرگی این انرژی، در نظر بگیرید که اگر یک گرم ماده کاملاً به انرژی تبدیل شود، میتواند هزاران خانه را برای یک سال روشن نگه دارد. البته در عمل، تبدیل کامل ماده به انرژی ممکن نیست، اما حتی تبدیل جزئی آن نیز میتواند مقدار قابل توجهی انرژی تولید کند.»