بخشی از کتاب یک جاسوس در میان دوستان:
«هارولد آدریان راسل 'کیم' فیلبی همه چیز داشت که یک جاسوس بریتانیایی باید داشته باشد: تحصیلات عالی در کمبریج، پیشینه خانوادگی متشخص، لهجه طبقه بالای انگلیسی و عضویت در بهترین کلوبهای لندن. او یک مرد جذاب، خوشصحبت و باهوش بود که میتوانست هر اتاقی را با حضورش تحت تاثیر قرار دهد. فیلبی به راحتی میتوانست افراد را مجذوب خود کند و آنها را متقاعد سازد که دوست صمیمیشان است. او در این کار چنان ماهر بود که حتی نزدیکترین دوستانش در MI۶ هرگز شک نکردند که سی سال تمام، مهمترین اسرار آنها را به دشمن میفروخته است.
نیکلاس الیوت، نزدیکترین دوست فیلبی در MI۶، به یاد میآورد که چطور آنها شبهای بیشماری را در کلوب وایت در سنت جیمز با هم گذراندند، ویسکی نوشیدند و درباره همه چیز صحبت کردند، از سیاست گرفته تا کریکت. آنها رازهای تاریک جنگ سرد را با هم به اشتراک میگذاشتند و الیوت هرگز تصور نمیکرد که دوست صمیمیاش، مردی که او را برادر میدانست، در همان لحظات در حال برنامهریزی برای انتقال این اطلاعات به مسکو است. حتی سالها بعد از فرار فیلبی به شوروی، الیوت هنوز نمیتوانست باور کند که چطور فریب خورده است. او میگفت: 'وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم که همه نشانهها آنجا بودند، اما ما آنقدر به او اعتماد داشتیم که نمیخواستیم آنها را ببینیم.'»