بخشی از کتاب زندگی نامه بنجامین فرانکلین:
«در همین دوران بود که فکرِ یک طرح جسورانه و دشوار به ذهنم رسید: دستیابی به کمال اخلاقی. میخواستم زندگی کنم بیآنکه هیچگاه مرتکب اشتباهی شوم؛ میخواستم بر هر چیزی که ممکن بود بر اثر تمایل درونی، عادت یا تاثیر دیگران مرا به خطا بکشاند، غلبه کنم. چون تصور میکردم که خوب و بد را میشناسم، دلیلی نمیدیدم که نتوانم همیشه کار درست را انجام دهم و از کار نادرست پرهیز کنم.
اما خیلی زود فهمیدم که کاری سختتر از آنچه خیال میکردم در پیش دارم. وقتی حواسم را جمع میکردم تا از یک خطا دوری کنم، ناگهان مرتکب خطای دیگری میشدم. عادتها از لحظههای غفلت سوءاستفاده میکردند، و گاهی تمایل درونی، از نیروی عقل پیشی میگرفت. در نهایت به این نتیجه رسیدم که دانستن صرفِ اینکه رفتار اخلاقی به سود ماست، برای خودداری از لغزش کافی نیست.
پس روشی برای خودم طراحی کردم. برای تمرین هر فضیلت در طول هفته، دفترچه کوچکی درست کردم که هر صفحهاش به یکی از فضیلتها اختصاص داشت. با جوهر قرمز صفحهها را جدولبندی کردم، طوری که هفت ستون برای روزهای هفته داشته باشم، و هر بار که در یکی از فضیلتها لغزش میکردم، یک نقطه سیاه در خانه مربوط به آن روز میگذاشتم. به این ترتیب میتوانستم پیشرفت خودم را در مسیر شکلگیری عادتهای اخلاقی دنبال کنم.»