رمان : تا الیزه
💜ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
💜نویسنده : #مهسا_حسینی (#مهرسا)

دانلود  آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش  سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری  

💜خلاصه :
داستان از جایی شروع می شه که پریا با خودش فکر می کنه زندگی از این سخت تر نمی شه، چرا که ازدواجش به تازگی بهم خورده. با اصرار دوستش برای تغییر حال و هواش راهی مهمونی دخترونه ی کوچیکی می شه اما با پا گذاشتن به عمارت عرفانی ها متوجه می شه دوستش نقشه ی دیگه ای داشته... و این مهمونی، یه مهمونی عادی نیست!اون شب همه چیز از کنترل خارج می شه و در نهایت پریا می مونه و آیین عرفانی..

قسمتی از رمان تا الیزه :

تمام گذشته و اتفاقاتش مقابل چشمش بود، هنوز هم زخم زبان های مادر شروین در گوشش زنگ میزد،

لحظه ای که دستور داده بود جدا شوند و شروین بدون مقاومت قبول کرده بود،

یا وقتی که به پریا توهین شده بود و این به اصطلاح شوهر کاری نکرده بود …

موبایل بار دیگر زنگ خورد. تمام خشم و عصبانیتش، تمام ناراحتی و دردش باعث شد بدون فکر تماس را قرار کند: برای چی به من زنگ زدی؟

دل را به دریا زده بود. به درست یا غلط بودن کارش فکر نمی کرد!

صدای شروین به گوشش رسید: سلام پریا ! خاطرات قدیم در ذهنش جان گرفت.

روزی که ابراز علاقه کرده بود، شب خواستگاری اش، مراسم عقدش، آن شبی که تنها دارایی اش را گرفته بود، شبی که رهایش کرده بود …

گفتم برای چی زنگ زدی؟

سکوت برقرار شد. نفس پریا در سینه حبس شده بود، دست هایش می لرزید و این منطقی بود؟

دستش برای آدمی مثل شروین بلرزد؟ خاطرات خوب کم نداشتند اما این اواخر …

-من پشیمونم.

غرور و شخصیت پریا را همیشه له کرده بود و حالا پشیمان بود؟ با این شروین پشیمان چه می کرد؟