خلاصه كتاب آناتومي جامعه
در رشته جامعه شناسي يكي رسالت خاص كه آن را از بقيه رشته ها متمايز مي كند وجود دارد كه آن تشخيص ظلمات و نور در رفتار جمعي و نشان دادن قانونمنديهايي است كه موجب هدايت يا گمراهي جمع وسيعي از انسانها مي گردد . تكيه اصلي مباحث جامعه شناسي برد و مقوله فرد و جامعه است اما سيستم سومي كه بر هردو اينجا تاثير مي گذارد نظام آفرينش است . پس ما سعي در حفظ يك نگرش سيستمي داريم . جزء نگري ما به قضايا علت اصلي شكست ما در شناسايي آنهاست . نگرش سيستمي به مسائل كه به صورت سوال (( براي چيست )) و ((براي كيست )) و (( نهايتا چه نتيجه اي دارد )) باعث گسترش نگرشمان مي شود.
جامعه از يك عده افرادي تشكيل شده كه براي ارضاء نيازهايشان با هم روابط اجتماعي دارند . طبق اين تعريف انسانها براي برآوردن نيازهايشان به برقراري روابط مي پردازند .
تمام رفتارهاي اجتماعي حيوانات مبتني غريزه است ودر انسان به علت شعور بالاتر ، هنجار ، فقر غريزه را جبران مي كند . هنجار خود را از نيازهاي فطري سرچشمه مي گيرد بالاخص نياز به روابط اجتماعي و نياز به احترام، بنابراين نظام آفرينش كنترل و سلطله خود را از طريف نيازهاي فطري بر روي انسان انجام مي دهد. مازلو مي گويد انسان ها داراي 5 دسته نيازهاي فطري هستند: 1 – نيازهاي جسمي 2 – نياز به ايمني 3 – نياز به روابط اجتماعي و محبت و 4 – نياز به تاييد و احترام 5 – نياز به خويشتن يابي. در بحث جامعه شناسي نيازهاي گروه 1 و 3 و 4 بيشتر مورد تاكيد است. در رابطه با نياز به روابط بايد گفت كه هيچ انساني نمي تواند تنها زندگي كند. هر چه انسان ها آرزو مي كنند در رابطه با انسان هاي ديگر است. چيزهاي خوب را براي كسب ارزش منزلت و احترام مي خواهند. در رابطه با نياز به احترام بايد گفت انسان ها از توهين و توبيخ ناراحت و از تشويق خوشحال مي شوند. اين توهين و تشويق هم از جانب انسانهاي ديگر مي آيد پس ارتباط نزديكي با نياز به رابطه دارد و البته هر دو اينها با نيازهاي جسمي ارتباط دارند.
كنترل جوامع و انسانها از طريق نياز آفريني در انسانها و مجبور كردن نامحسوس آنها در جهت ارضا نيازهايي كه سرمايه داران در آنها بوجود آورنده اند انجام مي گيرد. پس از طريق تبليغات، مسابقه ها و ... نياز به احترام و خود نمايي تحريك مي شود تا انگيزة قوي براي تقاضا و خريد اجناسي كه در واقع نمي خواسته اند بوجود آيد.
هنجار: يك نوع قاعده، يك نوع شيوه رفتار اجتماعي و همچنين زندگي فردي است. هنجار در كليه شئون زندگي وجود دارند و بسيار زيادند. آنها چند مشخصه دارند: 1 – قاعده و استاندارد رفتار اجتماعي 2 – رعايت كردن اكثريت 3 – مجازات (رسمي و غير رسمي) درصورت عدم رعايت.
هنجارها روابط اجتماعي را تنظيم مي كنند و از آن طريق نظم اجتماعي بوجود مي آيد. نظم اجتماعي براي زندگي پيچيده انسان عاملي حياتي است. حتي هنگاميكه فرد تنهاست و كسي او را كنترل و مجازات نمي كند، رفتارش بر اساس هنجارهعاي آموخته شده خواهد بود. بدين ترتيب هنجارها براي انسانها به جاي غريزه عمل مي كنند، چه در مورد رفتار فردي و چه در مورد رفتار اجتماعي.
در كشورهاي جهان سوم به علت شيفتگي نسبت به فرهنگهاي غربي و تغيير ارزشها، تمايل به نفي هنجارهاي سنتي وجود دارد. در حاليكه مي بينيم هر جا كه جامعه هنوز كاركردي دارد از هنجارهاي سنتي سرچشمه مي گيرد. هنجارها داراي نيروي فوق العاده هستند و انسانها توان مقابله با نيروي هنجار را ندارند (فشار هنجاري). جوامع غربي براي كنترل جامعه خود و يا جوامع ديگر بيشتر از فشار هنجاري استفاده مي كند تا از طريق نيروهاي انتظامي .
مجازات ناهنجاري يا بصورت رسمي (مادي يا بدني) و يا غير رسمي (پوزخند) مي باشد.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 31