چالشهاي مديران در قرن 21
مجله هاروارد بيزينس ريويو به مناسبت هفتادمين سالگرد انتشار خود، از پنج تن از متفكران و نظريه پردازان مشهور اين سوال را پرسيده است كه: چه مشكلات و چالشهايي براي ورود به قرن 21 درحال شكل گيري است؟ در پاسخ به اين سوال، هيچ كدام از اين متفكران، چالشهاي ورود به قرن 21 را از نوع چالشهاي فني ندانسته اند. بلكه عمدتاً ابراز كرده اند كه اين چالشها، از نوع چالشهاي فرهنگــــــي است. پيتر دراكر در اين مورد مي گويد: در مقولات انساني نظير امور سياسي، اجتماعي، اقتصادي و يا كسب و كار، پيشگويي كاري است بيهوده، چه رسد به اينكه بخواهيم چشم انداز هفتاد يا هشتاد سال آينده را تصور كنيم. مي توانيم از طريق گذشته، هم آينده را شناخت و هم براي رويارويي با آن آماده شد.
عامل كسب و كار در دو دهه اخير، به شرطي كه جنگي درميان نباشد و... نه اقتصادي است و نه تكنولوژيك، بلكه اين عامل به اثر جمعيت مربوط مي شود. مهمترين و اثرگذارترين عامل در كسب و كار، برخلاف چيزي كه در چهل سال گذشته گفته شده است، افزايش بي رويه جمعيت نيست، بلكه كاهش فراگير جمعيت در ژاپن، اروپا و آمريكا است. براساس پيش بيني اتحاديه اروپا، جمعيت 60 ميليوني ايتاليا در پنجاه سال آينده به چهل ميليون و درصد سال آينده به بيست ميليون نفر كاهش خواهديافت.
يكي از راههاي حفظ پايگاه رقابتي براي كشورهاي گوناگون، تبديل برتري كمي به برتري كيفي است. معناي ديگر اين حرف تلاش نظام يافته براي پرورش كارگران دانشي (KNOWLEDGE WORKER)است. البته اين يگانه عامل رقابتي در دنياي اقتصاد نخواهدبود اگرچه در بسياري از صنايع كشورهاي پيشرفته، عامل تعيين كننده است.
سازمان همواره نيازمند كسب اطلاع درباره رويدادها و شرايط محيط است. اطلاعاتي درمورد مشتريان، فناوريها و رقباي جديد و... بايد كسب گردد. فقط با اين مجموعه اطلاعات، كسب و كار خواهد توانست منابع و دانش خود را براي حداكثر بهره تخصيص دهد و خود را آماده رويارويي با چالشهاي برخاسته از دگرگونيهاي ناگهاني در جهان اقتصاد و ماهيت و محتواي دانش كند. توسعه شيوه هاي صحيح گردآوري و تحليل اطلاعات بيروني به طور روزافزوني، چالش عمده كسب و كار و كارشناسان اطلاعات خواهدشد.
دانش، منابع را متحرك خواهدكرد. كاركنان علمي برخلاف كارگران توليد، مالك ابزارهاي توليد هستند. آنها دانش خويش را با خويش جابجا مي كنند، بنابراين، مي توانند آنها را با خود ببرند. از سوي ديگر، نيازمنديهاي علمي سازمانها، پيوسته درحال تغيير است. درنتيجه، در كشورهاي پيشرفته شمار روزافزوني از نيروي كار ارزشمند و با حقوق بالا شامل كساني خواهندبود كه به معني سنتي نمي توان آنها را اداره كرد. در بسياري از موارد، نمي توان آنان را از كاركنان سازمانهايي دانست كه براي آن كار مي كنند، بلكه بايد آنها را پيمانكاران، كارشناسان، مشاوران، شركاي سازمان قلمداد كرد. شمار روزافزوني از اين افراد، خود را به واسطه دانشي كه دارند متمايز مي كنند، نه به واسطه سازماني كه از آن پول مي گيرند. لذا مفهوم نيروي كار پويا (DYNAMIC WORKFORCE) نيز دگرگون مي شود. محيط رقابتي با ظرافت خاص و با سطح بالايي از عدم اعتماد درحال تغيير است؛ و اين به معني تغيير دائمي استراتژي هاي رقابتي است. در چنين محيطي به يك روش پويا براي فرموله كردن استراتژي و اجراي آن مورد نياز است و اين خود يكي از چالشهاي فراروي مديران در قرن 21 است.
فرموله كردن و اجراي استراتژي، زماني حالت پويا به خود مي گيرد كه به عنوان يك فرايند متمركز تلقي نشود، بلكه جزئي از فرايند مداوم يادگيري به حساب آيد؛ به گونه اي كه استراتژي هاي عملياتي و پشتيبان در امتداد يكديگـــــر باشند. روند تمركززدايي در برنامه ريزي سازمانها در سراسر جهان بيانگر ميزان اهميت روش پويا است.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 23