فایل های دسته بندی کالاهای دیجیتال
-
پاورپوینت درس سیزدهم فارسی دوم دبستان از صفحه 79تا 85
-
تدقيق لايه‌هاي مختلف شناسايي حوزه‌هاي حفاظتي و گونه‌شناسي بافت تاريخي گرگان
-
جزوه درس مکانیک جامدات عمران معتبر با کیفیت pdf پی دی اف
-
جزوه ماهان استاد معیر اقتصاد خرد و کلان معتبر کیفیت بالا pdf پی دی اف
-
جزوه معتبر و عالی زمین شناسی عمومی مهندسی نفت دانشگاه شریف
-
توضیحات دانلودفایلPDF واژگان همراه با معنی و ضرب‌المثل زبان انگلیسی پایه دوازدهم ویژه امتحانات نهایی و کنکور تعداد
-
فرم های مورد نیاز بانک اطلاعاتی دانش آموزان درمدارس در طول سال تحصیلی
-
پاورپوینت داستان های کوتاه برای شروع کلاس درس پنج داستان اصلاح دستور زبان جانی روداری
-
پاورپوینت داستان های کوتاه برای شروع کلاس درس چهار داستان زنجیر پژواک بهترین انسان و چه کسی دستور می دهد؟
-
پاورپوینت داستان های کوتاه برای شروع کلاس درس سه داستان زنجیر ، پژواک و بهترین انسان
-
رمان باورم کن قصه ی آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی یه دختر شمالی که کرج درس میخونه . بنا به دلایلی آنید تصمیم میگیره که به عنوان یه پرستار برای یه خانم سالمند توی یه خونه ی بزرگ که وسط یه باغه کار کنه که بتونه از باغش برای یادگیری رشته اش استفاده کنه.آنید مخصوصا" دنبال خونه ای میگرده که ...
-
رمان سه جلدی مرجان فریدی جلد اول زندگی سیگاری جلد دوم انتقام آبی و جلد سوم رمان خیمه شب بازی سه جلد رمان جداگانه هستند که در یک پکیج برای شما آماده دانلود کردیم این رمان ها با ژانر عاشقانه پلیسی و اجتماعی هستند
-
رمان الفای از یاد رفته قصه ی تسا... دختری نیمه جادوگر_نیمه گرگینه هست که به عنوان یه انسان بزرگ شده و حالا رهبر غیررسمی انجمنیه که از اتحاد فراطبیعی‌ها تشکیل شده. نیمه‌های شب تسا یه تماس نگران‌کننده از برادرش، آکسل، دریافت میکنه. تسا و جفتش، داستین، فورا برای نجات آکسل اقدام میکنن.اما تسا یاد گرفته
-
مهارتهای کلاسداری داستان های کوتاه برای شروع کلاس درس دو داستان زنجیر و پژواک Gianni Rodari اثر جانی روداری تعداد اسلاید 50
-
مهارتهای کلاسداری داستان های کوتاه برای شروع کلاس درس این داستان زنجیر Gianni Rodari اثر جانی روداری
-
رمان باران بهاری قصه ی دختری که بارِ سنگینِ تنهایی را بر دوش می‌کشد، اما برای آن‌هایی که در زندگی‌اش مانده‌اند، پناهگاهی استوار می‌سازد… دختری که در میانِ شکستن‌های پنهان، همچون کوه ایستاده است و اشک‌هایش را تنها بادها می‌بینند… با هر قدمِ راسخش، دنیای عزیزانش را نورانی‌تر می‌کند، غافل از اینکه خودش