PDF نسخه کامل رمان یک نفر باز صدا زد از نویسنده مریم اسکندری لینک مستقیم ژانر ترسناک، معمای،پلیسی

 PDF نسخه کامل رمان یک نفر باز صدا زد

نویسنده مریم اسکندری 

ژانر رمان: ترسناک، معمایی، پلیسی

تعداد صفحات: 110

 

دانلود  آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش  سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری  

خلاصه رمان: 

روزها بی‌وقفه می‌گذرند… اما من، دختری که ترس را در چشمان دیگران می‌بینم… شاید روزی مثل تو بودم، با زندگی‌ای ساده و آرام. اما یک احساس، همه‌چیز را دگرگون کرد؛ من را به هیولایی تبدیل کرد که حتی خودم می‌ترسم … زندگی؟ دوستش ندارم، ولی ناچارم ادامه دهم… ناچارم در دنیایی بمانم که خودم ساختم. عشقی زودگذر، احساسی کودکانه… و حالا، تنها سایه‌ام همراه من است …

قسمتی از رمان یک نفر باز صدا زد

چشمامو باز می‌کنم هنوزم با یادآوریش تنم گر می‌گیره… سرمو تکونی می‌دم، با حرکت چشمم متوجه‌ی علی میشم. صندلی بقلیه من نشسته بود و بهم زل زده بود. -عادت داری به سکته دادن من؟ -به چی فکر می‌کردی؟ -اینجا چیکار می‌کنی؟ -نمی‌خوای بگی چرا حرفو می‌پیچونی! خواست از جاش بلند شه که گفتم: علی؟ برگشت و نگام کرد. -می‌شه بشینی کارت دارم! بی‌حرف نشست و به چشمام خیره شد. -علی من… درسته که ازت بزرگترم… اما تو هم بزرگ شدی یه آدم بالغی… تو چشماش نگاه کردم منتظر ادامش بود. -۲۵ سالته علی! کار داری خونه داری… می‌‌تونی یه زندگی رو اداره کنی… من… علی… من تا آخر عمرم نمی‌خوام ازدواج

کنم و این دلیل نمی‌شه که تو هم بخوای… نذاشت ادامه بدم گفت: عذاب وجدان نداشته باش. از جاش بلند و بی‌توجه به من سمت اتاقش رفت. دستمو دو طرف صورتم گرفتم. خدای من این چه زندگی‌ای بود که برای خودم درست کردم… از جام بلند شدم کنار آینه‌ی راهرو ایستادم. به صورتم نگاهی کردم…. یعنی واقعا این بود تاوانش!؟ مشتی به صورتم کوبیدم… حالم از این پستی بلندی‌ها بهم می‌خوره، حالم از این بینیه پلاستیکی بهم می‌خوره،  حالم از خودم بهم می‌خوره، دلم برای قیافم تنگ شده، دلم ساناز می‌خواد… خدا… دلم ساناز می‌خواد! رو زمین نشستم. صدای هق هقم بلند شده بود. صدای پاهایی رو شنیدم که با عجله سمت

من میومدن اما توجهی نکردم. -ساناز؟چت شده؟ جوابی ندادم. کنارم نشست و گفت: خواهر گلم… چرا اینقدر خودتو اذیت می‌کنی! -ولم کن علی بزار به حال خودم باشم… یکم ازم دور شد. -چرا نمی‌میرم … چرا دنیا نمی‌خواد دست از سرم برداره… چرا هر دفعه یه اتفاق تازه رخ میده… چرا من باید تاوانشو بدم! با چشمای اشکی نگاهی به علی انداختم. ساکت به من نگاه می‌کرد. -چرا علی؟ یعنی من اینقدر بد بودم!؟ همزمان با سکوت من در خونه باز شد. -سلام. بابا با دیدن منو علی تو اون حالت اخم ریزی کرد و گفت: چی شده؟ نگاهی به بابا انداختم چقدر از اون روز به بعد شکسته شده بود… به وضوح می‌دیدم که اون دیگه بابای قبلی نیست …



 قیمت: 20,000 تومان  پرداخت و دانلود

#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.


برچسب ها: PDF نسخه کامل رمان یک نفر باز صدا زد نویسنده مریم اسکندری لینک مستقیم ژانر ترسناک معمای پلیسی دانلود رمان یک نفر باز صدا زد کاملا رایگان
دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رمان، شعر و داستان

تعداد مشاهده: 24 مشاهده

فرمت محصول دانلودی:.pdf

فرمت فایل اصلی: PDF

تعداد صفحات: 110

حجم محصول:2,409 کیلوبایت


نماد اعتماد الکترونیکی


با خرید از ما کدتخفیف10درصدی هدیه دریافت کنید!

درباره ما

"فارسفایل"سال1391 به عنوان اولین مرکز ارائه فروش محصولات دیجیتال با هدف کارآفرینی تاسیس گردید. این حوزه با افزایش آنلاین شاپ ها در کسب کارهای اینترنتی بخش بزرگی از تجارت آنلاین جهانی را در این صنعت تشکیل داده است. حال بستری مناسب برای راه اندازی فروشگاه کسب کار شما آماده شده که امکان فروش محتوا و محصولات دیجیتالی شما وجود دارد.

تماس با ما

آدرس: گناباد، بخش مرکزی، شهرک فرهنگیان، بلوار استقلال، بلوار امام سجاد پلاک70 طبقه_همکف کدپستی9691944367
(ساعت پاسخگویی 7صبح الی 24شب)

تلفن تماس051-57261834 ایمیلfarsfile@gmail.com ارسال پیام در تلگـــرام

نشان و آمار سایت

logo-samandehi
6,182 بازدید امروز
93,396 بازدید دیروز
489,833,060 بازدید کل
23,588 تعداد فروشگاه
53,641 تعداد محصول
تمام حقوق مادی و معنوی سایت برای فارسفایل محفوظ می باشد.
کدنویسی توسط : فارسفایل