🍃رمان: #مکار_اما_دلربا
🍃نویسنده : #نیلوفر_قائمی_فر
🍃ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
🕊️خلاصه :
اسم من کوروشِ ..
سالها تلاش کردم تا به جایگاهی که میخواستم برسم و به خاطر اهدافم قید خیلی چیزها رو زدم..!
تا جلوی دستو پامو نگیره چیزهایی مثل ازدواج و بچه ... اما سه سال قبل دختری دانشجوم شد که نوزده سال از من کوچکتر بود، طوری عشوه و کرشمه برام میومد که گاهی وقت ها تمرکزمو سر کلاس از دست میدادم! جوری ناز میکردو منو مغلوب خودش میکردم که افسار از کف میدادم با این حال اصلا دم به تله نمیداد، وارد هيچ مدل رابطه ای با من نمیشد، عاشق شده بودم !
روباه دست نیافتی من کاری کرد که برای بدست آوردنش پا پیش بذارم و برم خواستگاری اما با ورودم به خونهاشون و دیدنِ مادرش ورق های زندگی من یکی پس از دیگری برگشت...!