•توسعه ساختار تشکیلاتی حسابداری مالی
بخش اول
نام استاد : دکتر یعقوبی
ارائه دهندگان: فاطمه جهانی مقدم و سیده رضوان نقیبی
•به نام خداوند بخشنده و مهربان
اهداف کلی فصل:
•آشنایی با پیشینه تاریخی و نحوه توسعه استاندارد گذاری در آمریکا
•تفاوت میان هیأت استانداردهای حسابداری مالی با دو همتای پیشین
•آشنایی با مشکلات تشکیلاتی رودروی fasb
•توجه به پیچیدگی فرایند تدوین استاندارد
•اهمیت قانون ساربینر- آکسلی و سایر توسعه های جاری حسابداری
•سیر تکاملی ساختار نهادینه شده:
درآمریکا تا پیش از سال 1930، حسابداری تحت نظارت چندانی نبود. رویه های حسابداری مورد استفاده شرکت ها عمدتاً محرمانه تلقی می شد و از این رو شرکت ها در مورد رویه های یکدیگر اطلاعات چندانی نداشتند که در نتیجه این امر، کمبود شدید قابلیت مقایسه میان رویه های حسابداری مورد استفاده شرکت ها بود. چه در مقایسه سالهای مختلف یک شرکت باهم و چه در مقایسه شرکت های حاضر در یک صنعت، بانکداران و سایر اعتبار دهندگان که استفاده کنندگان اصلی گزارش های مالی بودند، تنها عامل مورد توجه در استفاده از رویه های حسابداری به شمار می آمدند. فشار بانکها و اعتباردهندگان نیز در وهله اول با هدف افشای منابع نقد و سایر منابع نزدیک به نقد انجام می گرفت که می شد از آنها برای پرداخت بدهی استفاده کرد.
تا دهه 1920، مردم آمریکا عموماً در شرکتهای خصوصی سرمایه گذاری چندانی نمی کردند، تا اینکه دولت مبادرت به بازخرید هنگفت اوراق قرضه دولتی نمود و به این ترتیب مردم صاحب حجم زیادی وجه نقد شدند. شرکتهای خصوصی و دولتمردان مردم را به سرمایه گذاری در بخش خصوصی تشویق مینمودند و مفهومی از سرمایه داری مردمی در حال شکل گیری بود این در حالی بود که گزارشهای مالی از نیاز های سرمایه گذاران عقب افتاده بود سقوط بازار نیویورک در 1929 امواج سهمگینی به وجود آورد که تا 60 سال بعد کماکان ادامه داشت. سازمان بورس نیویورک از نخستین سازمان هایی بودکه در برابر این بحران واکنش نشان داد. معاون اجرایی کمیته پذیرش سهام سازمان بورس نیویورک در سخنرانی که در مجمع انجمن حسابداری آمریکا در سپتامبر 1930 ارائه کرد. نبودن همسانی در مرحله عمل برای حسابداران را به شدت مورد انتقاد قرارداد. به ویژه در زمینه های استهلاک و صورت های تلفیقی یعنی در مواردی که در آن مقرراتی وجود نداشت انتقادهای شدیدی نمود. او از این بابت زبان به شکایت گشود که شرکت ها حتی در مورد روش هایی که به کار می برند هیچ نوع اطلاعاتی افشا نمی کنند. او از شرکت ها خواست اطلاعات مناسب و قابل درک به سهامداران بدهند و چنین استدلال کرد که این اطلاعات نباید موجب گمراهی شود، بلکه باید به آنها کمک کند بتوانند ارزش واقعی سرمایه گذاری های خود راتعیین نمایند.
•
تا دهه 1880 روشن شده بود که حسابداری ابزار مهمی برای هدایت تجارت در آمریکا است. در سال 1886 سازمانی که خود را انجمن آمریکایی حسابداران مستقل می خواند با 10 عضو شکل گرفت در سال 1896 این سازمان به همراه یک گروه دیگر انجمن دفتر داران و حسابداران حامی تصویب موفقیت آمیز قانونی مبنی بر ایجاد عنوان حرفه ای حسابدار مستقل رسمی در نیویورک شد تا سال 1913، 31 ایالت قوانین لازم برای صدور مدرک CPA را تصویب کرده بودند. البته همسانی کمی میان ایالتهای مختلف در زمینه شرایط مورد نیاز بر کسب مدرک مذکور وجود داشت.
موفقیت مهم دیگر انجمن ایجاد مجله حسابداری در سال 1905 بود. هنوز هم ادامه دارد.
از کارهای دیگر این انجمن انتصاب کمیته ای برای واژه شناسی نیز بود. که منجر به فهرستی از واژه ها و تعاریف شد. که در سال 1915 در مجله حسابداری منتشر گردید و در سال 1931 کتابی 126 صفحه منتشر شد.
انجمن حسابداران رسمی آمریکا (AICPA)در سال 1916 تشکیل شد. که در سال 1957 به این نام شهرت یافت. این انجمن نه به قصد جایگزینی جوامع ایالتی، بلکه به منظور ایفای نقش مکمل برای آنها و ایجاد یکنواختی و استاندارد کردن بیشتر امور مربوط به تشخیص صلاحیت و الزامات عضویت صورت گرفت.
جامعه حسابداران رسمی آمریکا در 1921 شکل گرفت در حالیکه انجمن حسابداران رسمی آمریکا در مورد مباحثی نظیر امتحانات و صلاحیت ها، سیاست هماهنگ سازی در سطح ملی را در پیش گرفته بود، تمرکز جامعه بیشتر به حفظ قدرت در ایالتها معطوف بود. رقابت میان این دو سازمان بسیار زیاد بود. اما سر انجام و بیشتر در نتیجه فشار جامعه ایالتی نیویورک، این دو سازمان در سال 1936 با حفظ نام گروه قدیمی تر با هم ترکیب شدند.
•
•روش های مصوب برای تهیه ترازنامه :
در سال 1918 انجمن با همکاری کمیسیون تجارت فدرال جزوه ای با عنوان روشهای مورد تأیید برای تهیه ترازنامه منتشر نمود. این سند به عنوان حداقل استاندارد های لازم برای حسابرسی ترازنامه در نظر گرفته شد. در سال 1929 مورد بازبینی قرار گرفت. عمدتآ پیرامون رویه های حسابرسی بود اما هر جا لازم بود مسایل حسابداری مالی نیز مورد بحث قرار گرفته بود.
سال های شکل گیری (1946-1930) تاثیر ژرفی بر رویه های حسابداری مورد استفاده در آمریکا داشت.
توافق نامه بورس نیویورک و انجمن حسابداران رسمی آمریکا در سال 1930: تلاش مشترک کمیته خاص انجمن حسابداران با کمیته پذیرش سهام متعلق به بورس نیویورک منجر به تهیه یکی از مهمترین اسناد مربوط به توسعه قانونگذاری برای حسابداری شد که به منظور ایجاد اصول حسابداری که بتواند مورد استفاده همه شرکت های پذیرفته شده در بورس قرار گیرند. بورس نیویورک دریافته بود که شرکت های پذیرفته شده از طیف گسترده ای از رویه های حسابداری افشا نشده استفاده میکنند.
راه حل انجمن حسابداران رسمی:
1- آموزش به استفاده کنندگان از گزارشات حسابداری در مورد محدودیت های گزارشات.
2-بهبود گزارشات تا اینکه آنها اطلاعات بیشتری به استفاده کنندگان بدهند.
•
•پیشنهاد انجمن به کمیته نیویورک
راه علمی تر این است که شرکتها آزاد گذاشته شوند تا روشهای مورد نظر خود را در یک محدوده بسیار وسیع انتخاب کنند. اما با الزام به افشای روشهای مورد استفاده و رعایت یک نواختی در کاربرد این روشها از سالی به سال دیگر.
پیش نویس رسمی درباره 5 اصل فراگیرحسابداری 22 سپتامبر 1932: توسطکمیته (AICPA) آماده و مورد تایید کمیته (NYSE) قرار گرفت این سند نشانگر اولین تلاش رسمی در جهت ایجاد اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری بود. ابداع آن توسط کمیته AICPA بود.
•شکل گیری کمیسیون بورس و اوراق بهادار 1934:
کنگره (نهاد قانون گذاری در کشور آمریکا که شامل مجلس نمایندگان و مجلس سنا میباشد.) در سال 1934 کمیسیون بورس و اوراق بهادار SEC را ایجاد کرد. هدف مشخص شده اجرای قانون اوراق بهادار سال 1933 و قانون بورس و اوراق بهادار سال 1934 بود که این هدف کماکان نیز به قوت خود باقی است. این دو قانون اولین قوانین ملی مرتبط با اوراق بهادار در آمریکا بودند. قانون سال 1933 درمورد قوانین مرتبط با انتشار اوراق بهادار در بازارهای ایالتی و قانون سال 1934 عمدتا مرتبط با معاملات اوراق بهادار است. SEC در ابتدا به حرفه حسابداری اجازه داد که خود راسا بدون دخالت SEC اقدام به تعیین اصول حسابداری کند با این حال اظهار نظر های انجام شده توسط SEC در سالهای 1937و 1938 نشان از لبریز شدن کاسه صبر SEC نسبت به عملکرد حرفه در این رابطه داشت. پیام ضمنی این بود که اگر حرفه مرجعی صلاحیت دار برای توسعه استاندارد های حسابداری ایجاد نکند SECخود راسا مبادرت به تعیین رویه های حسابداری مجاز خواهد کرد و روشهایی که باید در گزارشهای ارائه شده به کمیسیون به کارگرفته شوند را اجباری خواهد نمود.
•کمیته رویه های حسابداری 1946-1936:
در سال 1933کمیته خاص تدوین اصول حسابداری توسط انجمن حسابداری رسمی آمریکا شکل گرفت. ولی این کمیته موفقیت چندانی به دست نیاورد و متعاقبا کمیته رویه های حسابداری در سال 1936 جایگزین آن شد. البته خود کمیته رویه های حسابداری هم تا سال 1938 نسبتا غیر فعال بود. اما در این سال عمدتا به واسطه سیاست جدید SEC با افزایش شمار اعضا از 7 عضو به 21 عضو فعالیت کمیته نیز بیشتر شد. کمیته رویه های حسابداری اصولآ درصدد بود بیانیه ای فراگیر از اصول حسابداری تدوین کند تا به عنوان رهنمودهای کلی برای حل مسایل خاصی که در عمل ایجاد میشد مورد استفاده قرار گیرد. اما باور عمومی بر این بود که تدوین چنین بیانیه ای حداقل به پنج سال زمان نیاز دارد و تا آن زمان هم بی شک کاسه صبر SEC لبریز خواهد شد. بنابراین کمیته رویه های حسابداری تصمیم گرفت سیاست برخورد موردی را پیش گرفته و در هر فرصت مناسبی روشهای مرجع حسابداری را توصیه کند.
دو روش بسیار مهم در این دوره :
•حسابداری در عمل به ویژه از دیدگاه همسانی را بسیار بهبود بخشید.
•بخش خصوصی پایگاه محکمی پیدا کرد. به طوری که درجایگاه مرجع سیاستگذاری برای حسابداری درآمریکا قرار گرفت.
•دروه پس از جنگ (1959-1946):
رشد اقتصادی که بعد از جنگ رخ داد حتی از رونق دهه 1920 نیز بیشتر یود. صنایع برای توسعه، به سرمایه فراوانی نیاز داشتند. توسعه نیز به نوبه خود اشتغال بیشتر و پول بیشتری در اقتصاد را ایجاد می کرد. با تشویق بورسهای سهام، صنایع شروع به جذب فعالانه پول موجود نزد مردم کردند. گزارشهای مالی شرکتهای منبع مهم اطلاعات برای تصمیمات مالی به شمار میرفت. از این رو گزارشات مالی و قواعد حسابداری مورد استفاده در تهیه آنها مورد توجه گسترده ای قرار گرفتند. بر ای اولین بار ،سیاستگذاری برای حسابداری به موضوعی مهم در نشریات مالی تبدیل شد. مساله اصلی ،مشکل یکنواختی یا قابلیت مقایسه سودهای گزارش شده شرکت های مختلف بود.
نشریات مالی و SEC فشار روز افزونی بر حرفه حسابداری وارد می کردند تا روشهای مختلف حسابداری برای مبادلات مشابه را که اثر عمده ای بر سود خالص گزارش شده داشتند از بین ببرد.
•خبرنامه تحقیقات حسابداری (ARB) شماره 32 و کمیسیون بورس اوراق بهادار:
کمیته رویه های حسابداری (CAP) از 1946 تا 1953 در مجموع 18 خبرنامه تحقیقات حسابداری منتشر کرد. گرچه کمیته در حذف بسیاری از رویه های حسابداری سوال برانگیز دهه 1930 کاملا موفق بود، اما این استراتژی ،مجموعه تازه ای از مشکلات را در اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950 ایجاد کرد. در حالیکه CAP مشغول حذف رویه های حسابداری تردید برانگیز بود، در ایجاد رهنمودهای اثباتی در زمینه اصول عمومی حسابداری ناکام مانده بود و بدلیل عدم وجود تئوری حسابداری زیربنایی، رویه های بدیل بسیاری مورد استفاده بود. این وضعیت منجر به ایجاد تضادهایی بین CAP و SEC شد. عمده ترین تضاد در بحث استفاده از رویکرد همه شمول در مقابل رویکرد عملیات جاری در صورت سود و زیان بروز کرد. CAP بر این باور بود که استفاده از رویکرد عملیات جاری قابلیت مقایسه ای گزارش سود را در میان شرکت ها و همچنین میان سالهای مختلف فعالیت یک شرکت افزایش خواهید داد. به اعتقاد کمیته،سود و یا زیان غیر مترقبه باید در اجرای رویکرد عملیات جاری از سود خالص مستثنی می شد. در نتیجه CAP مبادرت به انتشارات ARB شماره 32 نمود که این رویکرد را توصیه می کرد . در سال 1950،SEC در اصلاحیه ای برای قانون S-X پیشنهاد کرد رویکرد همه شمول مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهادی که در تضاد مستقیم با ARB شماره 32 بود. متعاقبا CAPوSEC در مورد ARB شماره 32 به مصالحه ای رسیدند که بر مبنای آن اقلام غیر مترقبه آخرین قلم سود وزیان باشد. CAP به این ترتیب نقش غالب خود در سیاست گذاری را حفظ کرد هر چند که به وضوح تحت نظارت SEC بود.
•
در مدت سه سال پیشرفت اندکی البته اگر بتوان آن را پیشرفت دانست در جهت توسعه اصول حسابداری به عمل آمد. موضوع اصلی در بحث پیرامون تغییر سطح قیمت ها موضوع هزینه استهلاک بود. هزینه استهلاک محاسبه شده بر مبنای بهای تاریخی، کاهش ارزش واقعی دارایی ثابت بر حسب قدرت خرید جاری را به درستی اندازه گیری نمی کرد و نتیجه بیش از واقع نشان دادن سود خالص بود. در آخر، حرفه به این نتیجه رسید که انعکاس تغییرات قدرت خرید منجر به سردر گمی استفاده کنندگان صورتهای مالی خواهد شد و از اینرو، بحث بر سر تغییر قیمتها برای مدت زمان مدیدی کنار گذاشته شد و CAP توجه خود را دوباره به توسعه استانداردهای حسابداری مالی معطوف کرد.
در خلال سالهای میانی و پایانی دهه 1950، توجه به توسعه اصول حسابداری هم در داخل حرفه و هم در خارج از آن افزایش یافته بود. متاسفانه بیشتر این توجه به شکل انتقادهای منفی از CAP ابراز می شد. مدیران مالی و کارشناسان حسابداری در شرکت های کوچکتر، از اینکه مجال کافی برای ابراز عقایدشان در موردARB های پیشنهادی بدست نمی آوردند، گله مند بودند. بسیاری بر این باور بودند که CAP در حل مشکلات کند عمل می کند و از قرار گرفتن در وضعیتهای ناخوشایند ناشی از درگیر شدن با مباحث جدلی طفره میرود.
کمیته رویه های حسابداری مخالف روش استنتاجی برای اصول و مفاهیم بود: در سال 1957،AAA بیانیه ای از مفاهیم و تعاریف بنیادین منتشر کرد که درآن حداقل تلاشش بر این بود که از رویکرد قیاسی استفاده کند. اما CAP از همان ابتدای کار خود از رویکرد قیاسی فرموله شده به دلیل وقت گیر بودن آن پرهیز کرده بود. درحقیقت کمیته، زمان خود را به جای توسعه اصول بنیادین حسابداری مالی، صرف مسایل خاص از طریق تجویز قواعد به شکل موردی کرده بود، چیزی که تا یک تئوری فراگیر فاصله زیادی داشت.
•
کمیته رویه های حسابداری سالهای موجودیت خود 51 خبرنامه منتشر کرد. CAP در معرض انتقادات شدیدی قرار داشت که شاید سزاوار این انتقادات هم بود ولی نباید فراموش کرد که CAP اولین تلاش عمده حرفه در جهت توسعه قواعد حسابداری مالی قابل استفاده به شمار می رود. این کمیته در دوران حیات خود پنجاه و یک ARB منتشر کرد. یکی ازآنهاARB شماره 43 در واقع تجدید نظر و بازبینی 42 بود. بخش زیادی از ARBشماره 43 تا امروز هم به قوت خود باقی است . در طول حیات CAP، ARB ها به طور فزاینده ای به عنوان اظهار نظرهای دارای صلاحیت شناخته شده و اثر مشخصی به رویه های حسابداری داشتند.
سالهای کنونی، 1959 تا هم اکنون منشور یا فرمانی که موجب تشکیل هیئت اصول حسابداری (ARB)و واحد تحقیق حسابداری شد مستلزم اجرای روش دو شاخه ای که باید بتوان بدان وسیله اصول حسابداری تدوین و ارائه شود. قرار بر این بود که بخش تحقیقات نیمه مستقل باشد. این بخش دارای یک مدیر جداگانه با این اختیار بود که یافته های گروه تحقیق را منتشر کند. همچنین این بخش قرار بود منحصرا و بدون هیچ مسئولیتی در قبال کمیته های فنی AICPA ، به توسعه اصول حسابداری همت گمارد در تعیین موضوع پروژه های تحقیقاتی ،مدیر بخش تحقیقات باید با رئیس APB مشورت می کرد. در صورتیکه به این دو اختلافی بروز می کرد، کل اعضای APB تعیین می کردند چه پروژه هایی توسط بخش تحقیقات اجرا شوند. نتایج حاصل از پروژه های بخش تحقیقات در قالب مطالعات تحقیقاتی حسابداری (ARS) منتشر می شدند. این مطالعات حاوی مستند سازی دقیق تمامی جنبه های مسایل خاص و توصیه ها و یا یک سری نتایج بودند. در ابتدای کار، دو پروژه در گزارش کمیته ویژه مورد تاکید قرار گرفته بود. (1) بدیهیات بنیادین حسابداری (2) مجموعه نسبتا گسترده ای از اصول حسابداری به هم پیوسته بر پایه بدیهیات مذکور از نظر شکلی APB شباهت فراوانی به CAPداشت. APB 18 تا 21 عضو داشت که همگی از اعضای AICPAبودند. آنها نماینده موسسات بزرگ و کوچک حسابرسی، دانشگاهیان و صنایع خصوصی بودند. امید می رفت اظهار نظرها(عقاید) APB بر پایه مطالعات و تحقیقات حسابداری باشند. برای انتشار یک عقیده یک اکثریت دو-سوم نیاز بود ضمن آنکه نظرات اعضای مخالف نیز همراه با اظهارنظرها منتشر می شد.
•نخستین سال هیئت اصول حسابداری:
شکست و تردید از مشخصات سالهای آغازین APB است . مطالعات تحقیقاتی که در مجوز اصلی، بر انجام آنها تاکید شده بود مورد قبول حرفه نبود و در ضمن اختلاف نظر بین APB و موسسات بزرگ حسابرسی بر سر اعتبار (تخفیف) مالیاتی سرمایه گذاری ، قدرت هیات را با چالش جدی مواجه نموده است.
مطالعات تحقیقی حسابداری شماره 1و3:
ARS شماره 1، بدیهیات بنیادین حسابداری نوشته مریس مونیتز که در سال 1961 منتشر شد چه از طرف APB و چه از طرف حرفه، به طور کلی واکنش چندان (مطلوب یا نامطلوب) به همراه نداشت. پیش از قضاوت، همه منتظر انتشار مطالعه مربوط به اصول حسابداری بودند. بالاخره انتظارها پایان یافت و ARS شماره 3،مجموعه ای آزمایشی از اصول فراگیر حسابداری برای واحدهای تجاری نوشته رابرت اسیراوس و مونتیز درآوریل 1962 در اختیار مردم قرار گرفت. همین قدر می توان گفت که این مطالعه از هر سو مورد انتقاد قرار گرفت. در واقع پس از انتشار متن از مطالعه، 9عضو از 12 عضو کمیته های مشورتی مطالعات پروژه بدیهیات و اصول، نظرات خود را ابراز نمودند. تنها یکی از نظرات مثبت بود. این دو مطالعه تحقیقی حسابداری مورد پذیرش قرار نگرفت.
•معافیت مالیاتی از بابت سرمایه گذاری :
در نوامبر سال 1962 انتشار اظهار نظر شماره 2APBکه مربوط به اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری بود، مشکل دیگری را ایجاد کرد. حرفه در مورد چگونگی به حساب گرفتن اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری دچار دودستگی شده بود دو راهکار وجود داشت: (1) شناسایی منافع مالیاتی در سال دریافت که تحت عنوان روش مستقیم ازآن یاد می شد (2) شناسایی منافع مالیاتی در طول عمر مفید دارایی مربوطه که آن را روش انتقالی می نامیدند. کمیته تصمیم گرفت بدون استفاده از مطالعات تحقیقی در مورد موضوع عمل کند و از این رو اظهار نظر شماره 2APB را منتشر کرد که روش انتقالی را توصیه کرده بود. بلافاصله سه موسسه بزرگ حسابرسی اعلام کردند مشتریان خود را به پیروی از این عقیده هیات ملزم نخواهند کرد. علاوه بر این SECدر ژانویه 1963، ARS شماره 96 که استفاده از هر دو روش را مجاز می داشت منتشر نمود. به این ترتیب سه موسسه بزرگ حسابرسی و SEC قدرت APB را به وضوح به چالش کشیده بودند در نتیجه اظهار نظر شماره 4ARB را به وضوح به چالش کشیده بودند در نتیجه اظهار نظر شماره 4ARS منتشر شد که استفاده از هر دو روش را مجاز می دانست.
•بیانیه شورای انجمن حسابداران رسمی آمریکا در مورد هیئت اصول حسابداری:
AICPA به اتفاق آرا اعلام انحراف از اظهار نظرهای APB باید در صورتهای مالی مورد حسابرسی AICPA افشا شود.
چنانچه حسابدار مستقل به این نتیجه می رسید که روش مورد استفاده علی رغم شمول در یک اصل حسابداری مشخص از پشتیبانی مرجعی صلاحیت دار برخوردار است، این پشتیبانی باید در یادداشتهای توضیحی و یا گزارش حسابرس افشا می شد.
علاوه بر این حسابرس باید اثر انحراف را در صورت امکان می کرد. اگر هم اصل مورد استفاده فاقد صلاحیت تشخیص داده می شد.
حسابرس باید اظهار نظر مشروط یا مردود یا از ارائه اظهار نظر خودداری می کرد.
•کشمکش های هیئت اصول حسابداری:
از 1965 تا 1967 انتقاد به هیئت وارد می آورد: دوره آزمون بزرگ برای حرفه ی حسابداری فرا رسیده بود. تنوع رویه های حسابداری مورد بحث قرار می گرفت. البته علی رغم این بحث و جدلهای عمومی APB به موفقیت های قابل توجهی هم رسیده بود. در این دوره APB هفت اظهار نظر منتشر کرد که حداقل سه مورد آنها انصافآ برجسته بودند.
1.اظهارنظر شماره APB 8 حسابداری بهای طرحهای بازنشستگی کارفرما. بحث های مختلف موجود پیرامون رویه ها و بدیلهای حسابداری گوناگون و مشکلات هر یک را بررسی می کرد. و این اظهارنظر تنها اولین کاربرد جدی رویکرد دو سویه بود، بلکه تصویب
آن در هیآت نیز به اتفاق آرا صورت گرفت. 2.اظهار نظر شماره APB 9 که به مسایل مربوط به اقلام غیر مترقبه و سود هر سهم ،می پرداخت نیز به اتفاق آرا تصویب شد. این اظهار نظر تنوع موجود در حسابداری اقلام غیر مترقبه را از بین برد و همچنین مفهوم شمول کلی را برای صورت سود و زیان تصویب کرد. 3. اظهارنظر شماره APB 11 تخصیص مالیات بر درآمد جامع را الزامی کرد.
مطالعات تحقیقی حسابداری شماره 7: با عدم پذیرش ARS شماره 1 و شماره 3 از جانب حرفه، مطالعه تحقیقی دیگری پی ریزی شد. اهداف این تحقیق، تشریح مفاهیم اصول حسابداری و خلاصه کردن اصول و رویه های قابل قبول موجود بود. ARS شماره 7، مجموعه اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری برای واحدهای تجاری نوشته پاول گریدی سربلند از پس این منظور برآمد. گرچه این مطالعه با استقبال عمومی حرفه مواجه شد اما وظیفه اصلی محول شده به هیات در سال 1958 توسط کمیته ویژه برنامه تحقیقاتی را برآورده نمی ساخت. گریدی در مطالعات خود از رویکردهای قیاسی و استقرایی را ترکیب کرده بود.
•استاندارد شماره 4 از هیئت اصول حسابداری : مفاهیم اساسی و اصول حسابداری زیر بنای صورتهای مالی واحدهای تجاری .
این بیانیه دو هدف را دنبال می کرد.
1.ایجاد مبنای جهت ارزیابی رویه های موجود حسابداری به منظور کمک به حل مشکلات حسابداری و راهنمایی در جهت توسعه آتی حسابداری مالی.
2. غنی سازی درک موجود اهداف حسابداری مالی، ماهیت این فرآیند و نیروهای شکل دهنده آن و همچنین امکانات بالقوه و محدودیت های صورت های مالی در فراهم ساختن اطلاعات مورد نیاز.
تحقیق بنیادی درباره شیوه ثبت ترکیب شرکت ها و شیوه سرقفلی: مشکلات مربوط به ترکیب های تجاری نشان داد فرآیند استاندارد بسیار طولانی است و در ضمن در معرض فشارهای بیرونی بسیاری قرار دارد که به شیوه مناسبی درفرآیند تدوین استاندارد لحاظ نشده اند. ARSشماره 5، مطالعه ای انتقادی پیرامون حسابداری ترکیب های تجاری، ARS شماره 10 حسابداری سرقفلی .ARS شماره 5: نتیجه گرفت که حسابداری اتحاد منافع باید متوقف شود. ضمن اینکه سرقفلی می تواند دو قسمت باشد. یک قسمت با عمر محدود که نیازمند استهلاک (انقضای) ادواری است و قسمت دیگر عمر نامحدود بوده و باید به شکل نامحدود به دوره های آتی منتقل شود. ARS شماره 10 نیز به این نتیجه رسید که سرقفلی ویژگی دارایی بودن را نداشته و باید در ترکیب تجاری بلافاصله از حقوق صاحبان سهام کسر شود.
•
سرانجام پس ازنظریات و پیشنهادات متفاوت اظهارنظر شماره APB 16 در مورد ترکیب های تجاری، آزمون اندازه را برای استفاده از روش اتحاد منافع حذف کرد. این اظهارنظر با اکثریت 12 به 6 تصویب شد. اظهارنظر شماره APB 17 که در مورد سرقفلی بود. استهلاک آن دوره ای حداکثر 40 ساله را الزامی کرد. این اظهارنظر با اکثریت 13 به 5 به تصویب رسید.
گزارشات کمیته ویت وتروبلاد
1.ایجاد بنیاد حسابداری مالی(FAF) متشکل از 9 امین که وظایف اصلی آن، انتخاب اعضای FASB و تامین وجود لازم برای عملیات آن است.
2. ایجاد FASB متشکل از 7 عضو تمام وقت که استانداردهای گزارشگری مالی را تدوین خواهند کرد.
3. ایجاد شورای مشورتی استانداردهای حسابداری مالی متشکل از 20 عضو که در مورد تعیین اولویتها گروههای کاری و همچنین بررسی واکنشها نسبت به استانداردهای پشنهادی طرف مشورت FASB خواهد بود.
شورای AICPA درژوئن 1972 این توصیه ها را پذیرفت و بدین ترتیب FASB در جولای 1973 پا به عرصه وجود گذاشت.
•
با سپاس فراوان
•