« هوش مصنوعی، ادب تشکیل ماشین ها یا برنامههای هوشمند است. » همانگونه كه از تعریف فوق-كه بدست یكی از بنیانگذاران هوش مصنوعی ارائه شده است- برمیآید،حداقل به دو سؤال باید استجابت داد:
1ـ هوشمندی چیست؟
2ـ برنامههای هوشمند، چه نوعی از برنامهها هستند؟تعریف دیگری كه از هوش مصنوعی میتوان ارائه عدل به پیمان زیر است:
« هوش مصنوعی، شاخهایست از دانش كامپیوتر كه ملزومات محاسباتی اعمالی همچون ادراك (Perception)، استدلال(reasoning) و یادگیری(learning) را رسیدگی كرده و سیستمی جهت اتمام چنین اعمالی ارائه میدهد.» و در پایان تعریف سوم هوش مصنوعی از قرار پایین است:
«هوش مصنوعی، مطالعه روشهایی است برای تبدیل كامپیوتر به ماشینی كه بتواند اعمال انجام شده بدست انسان را سپریدن دهد.» به این ترتیب میتوان دید كه دو تعریف واپسین،انجام كاملاً دو چیز را در تعریف آغاز روشن كردهاند.
1ـ هدف از موجود یا ماشین هوشمند چیزی است همانند انسان.
2ـ آلت یا ماشینی كه قرار است محمل هوشمندی باشد یا به انسان همانند شود، كامپیوتر است. هر دوی این نكات كماكان مبهم و قابل پرسشند. آیا تنها این نكته كه هوشمندترین موجودی كه میشناسیم، انسان است كافی است الی هوشمندی را به تمامی اعمال انسان نسبت دهیم؟ حداقل این نكته كاملاً واضح است كه برخی جنبههای ادراك انسان همچون دید و شنیدن كاملاً ضعیفتر از موجودات سایر است. علاوه بر این، كامپیوترهای معاصر با روشهایی كاملاً مكانیكی(منطقی) توانستهاند در برخی جنبههای استدلال، ما فوق تواناییهای انسان عمل كنند.