صداقت، اعتبار ماست
اين مقاله صرفا تبديل به Word و مرتب شده تا دانشجويان بتوانند به عنوان منابع از آن به راحتي استفاده كنند و PDF آن در سايت ها موجود مي باشد: كليك كنيد
فايل، داراي دو نوع متن خلاصه شده و اصلي است. متن خلاصه شده 13 صفحه و اصلي 28 صفحه
فهرست
چکیده 2
1- مقدمه 2
2- فقدان تئوری مستقلی از حکومت و پذیرش نظریة جمهوری اسلامی. 3
3- نظریة شورا 4
3-1- مرجعیت شورایی. 5
3-2- شورا در حوزة سیاست و اجتماع. 6
3-3- استبداد ستیزی و ستایش از آزادی بر بنیاد مدارا و عدالت اسلامی. 8
4- جلوههاي اصلاحطلبي ديني آيتالله طالقاني در انديشه و رفتار 9
4-1- خردورزی و عقلانیت.. 10
4-2- عقلانیت، در داد و ستد اسلام با دیگران. 10
4-3- پرورش انسانهای خردمند. 11
4-4- باز آوردن قرآن به صحنه زندگی. 11
نتيجهگيري. 12
منابع. 13
چکیده
این مقاله با استناد به آثار و گفتار آیت الله طالقانی میکوشد تا پیوند میان اسلام و دموکراسی در اندیشههای سیاسی ایشان كه در اصطلاح وي را روشنفكر ديني يا فردي با اصلاح گر ديني مي شناختند، نمایان سازد. لذا ابتدا به بررسی مبانی حاکمیت مردم نزد ایشان میپردازد و با ارزیابی نظریة «جمهوری اسلامی» در افکار طالقانی به جستجوی آموزههای حاکمیت دموکراتیک مبتنی بر دین در آرا ایشان برمیآید و سرانجام مسأله «شورا» و «آزادی» را به عنوان ارکان اصلی تفکر سیاسی ایشان از زوایای گوناگون به بحث میگذارد و در پایان به منظومه فكري روشنفكرانه و اصلاحطلبي ديني وي بيان ميشود. البته توجه به این نکتة مهم ضروری است که رحلت زود هنگام آیت الله طالقانی به او مجال نداد تا آرا و اندیشههای خود را در عرصة عمل و در مرحلة استقرار نظام جمهوری اسلامی بیازماید. به همین دلیل تحولات سریع و بحرانهای گستردة سیاسی فکری پس از انقلاب اقتضا میکرد که نظام اسلامی تحت رهبری امام خمینی در مسیر دیگری ره بپوید که ممکن است نهایتا با برخی نگرشهای طالقانی که صرفا مربوط به دورة خاص و کوتاه پس از انقلاب است مغایرتهایی داشته باشد. از آنجا که هدف این مقاله بررسی اندیشة سیاسی طالقانی است به این مغایرتها اشارهای نمیکند.
کلیدواژه: شورا، آزادی، دین، دموکراسی، حاکمیت مردم، اصلاح طلبي ديني، روشنفكري ديني.
1- مقدمه
سید محمود طالقانی، از پیشگامان جنبشِ روشنفکری دینی بود. سرفصلهای برجسته ای از دفتر روشنفکری روحانیت به نام آن مفسر، خطیب بزرگ و مبارز نستوه رقم خورده است. وی در عرصه های گوناگون نواندیشی دینی، نه تنها دارای نظریه و نظریه پرداز که میان دار بود. خردورزی، اندیشه تحول در نظام آموزشی و تبلیغی حوزه، احیای اندیشه های ناب دینی، مبارزه برای آزادی و عدالت، تلاش برای وحدت حوزه و دانشگاه، تقریب مذاهب اسلامی، روشنگری و هدایتگری (صحيفه امام، ج 9: 486) از ورقهای زرّین کارنامه درخشان او بود.
2- فقدان تئوری مستقلی از حکومت و پذیرش نظریة جمهوری اسلامی
در میان مجموعه علما و روحانیونی که در مسیر براندازی حکومت پهلوی گام برمیداشتند، هیچ یک از نظریهپردازانی چون طالقانی، بهشتی، مطهری و منتظری با وجود دیدگاههای متفاوتی که در مباحث گوناگون ابراز مینمودند، راهبرد مستقلی جز آنچه امام خمینی مطرح ساخته بود ارائه نمیکردند. آنها با وجود طرح اسلام به مثابه یک مکتب مبارزه، تئوری مستقلی از حکومت دینی طراحی و تدوین ننموده بودند به همین دلیل ناگزیر به پیمودن مسیری شدند که رهبری مذهبی و سیاسی انقلاب پیشگام آن بود. کسی که اعتقاد داشت اگر بتوانیم رژیم را سرنگون کنیم لیاقت و توان اداره کشور را خواهیم داشت.
لذا در اندیشة طالقانی نمیتوان از مدل مشخصی از حکومت سخن گفت. او در گفتار خود حاکمیت مطلوب را همان سبک فرمانروایی پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) برمیشمرد. از نگاه او محتوا و ماهیت حکومت بسیار مهمتر از ساختار و شکل آن بود [طالقانی 1359: 15-16] اما تأکید میکرد:
هر گروه و دستهای آزاد است که برای خود نماینده و سرپرست انتخاب کند. این مسأله در مورد دولت هم صادق است. باید مجموع نمایندگان گروهها به صورت مجلس منتخب، آزاد و از مجلس منتخب دولت تشکیل شود که البته مستلزم آن است که ما به طور مصطلح در اسلام دولت داشته باشیم که نداریم [طالقانی 1359: 20].