مـشـخـصـات فـایـل
مـوضـوع تـحـقـیـق : همه چیز در مورد میلاد حضرت مهدی
فـرمـت فـایـل : Word ( قابل ویرایش )
تـعداد صـفـحـات : 33
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
مقدمه
شباهنگام فرا رسيد، تاريكي دنيا را گرفت، مليكه به بستر خواب رفت و امام يازدهم را در خواب ملاقات كرد.
امام عسكري پس از مهرباني ها و دلجويي ها، به مليكه فرمود:“در فلان روز سپاه اسلام به كشور شما خواهند آمد، تو نيز خود را با اسيران به شهر بغداد برسان، به ما خواهي رسيد.“
درست در همان تاريخ كه امام به او خبر داده بود، سپاه مسلمان به روم آمدند، پس از پيكار و درگيري با روميان، با اسيراني از روم رهسپار بغداد شدند. مليكه نيز خود را در لباس خدمتكاران درآورد و همراه آنان به بغداد رفت.
مليكه؛ شاهزاده خانمي كه تا چند روز پيش مسيحي بوده و اكنون مسلمان شده است، در كناري ايستاده و گذشته و آينده ي خود را مي نگرد.
اگر در روم سلطنت مي كرد، در “سامره” به مجد و بزرگواري اصيل و راستين دست يافت.
امام فرمود: “ترا بشارت مي دهم به فرزندي كه شرق و غرب جهان به زير پرچم حكومت او خواهند رفت و زمين را از عدل و داد پر خواهد كرد پس از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد”.
- مليكه: اين فرزند از چه كسي به وجود خواهد آمد؟
- امام: پيامبر اسلام تو را براي كه خواستگاري كرد، و حضرت مسيح تو را به عقد كه درآورد؟
- مليكه: به عقد فرزندت امام حسن عسكري (ع)
- امام: او را مي شناسي؟
- مليكه: از آن شب كه به دست بهترين زنان –فاطمه ي زهرا (ع) – مسلمان شدم، هر شب به ديدنم مي آيد.
امام به خواهرش حكيمه فرمود: “اي دختر رسول خدا! او راب ه خانه ات ببر و دستورات اسلام را به او بياموز كه همسر “حسن” –امام يازدهم- و مادر صاحب الامر است”.
مليكه به خانه ي امام يازدهم آمد و “نرجس” ناميده شد. ...