مـشـخـصـات فـایـل
مـوضـوع تـحـقـیـق : آنچه از ظهور امام زمان باید نمیدانید
فـرمـت فـایـل : Word ( قابل ویرایش )
تـعداد صـفـحـات : 26
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
مقدمه
اينك افق را بنگريد خورشيد طالع ميشود تاريكيها را ميشكافد و شوكت و سطوت خويش را بر همه جا ميگستراند ، سپاه فرشتگان در پيش د.ش به تعظيم ايستاده ، چشم بر فرمان، در پيشاپيش آنان جبرئيل امين دست ادب بر سينه داراد تا با اذن خداي جليل فرياد بردارد و از كران تا كران بانگ خويش را بگسترد كه اي مردمان ! گوش فرا داريد و بهوش باشيد :
« حق آمد و باطل نابود شد » . آري در طليعة آن روز دو خورشيد طلوع ميكند : خورشيد منظومه از شرق و خورشيد مهدوي از غرب ، با ياران و همرزمان خويش در كنار يكتا معبد توحيد ، كعبه مقدس .
آري فرزند مولود كعبه قيام الهي را از اين جا به جهانيان اعلام ميدارد . زمان و زمين در انتظار اين لحظه پي شكيب بودند ، شبها و روزهاي بيشماري گذشته بود كه ناگهان فرمان پروردگار رسيد ، اينك او ميآيد ، همه جارا آذين بنديد ، سر تا پا گوش شويد تا بشنويد كه صاحب زمانه چه ميگويد : او وعده خداست و وعده خداوند حق است . اكنون اگر نيك بنگريد خواهيد ديد كه گلبرگها از خوشحالي شكفتهاند و بر روي خورشيد لبخند ميزنند . آنان در انتظار اين زمان لحظه شماري ميكردند و در تب و تاب بودند . گلهاي چند نيز پيش از شكوفايي اين نوگلان پژمردند و چشمشان بر چشمه خورشيد نيفتاد . راستي تا آن زمان كه خورشيد بدمد چگونه بايد زندگي را گرمي بخشيد بهتر آن كه ياد خورشيد را لحظه به لحظه در سينههامان زنده بداريم تا فروغش روحمان را گرمي بخشد كه فرمودهاند :
« شبانهروز در انتظار ظهور صاحب الامر خود باشيد » . خورشيد را بايد پاس داشت و از نور وگرميش سخن گفت و او را شناخت و شناساند و تا سرزدنش با تمامي موجود فرياد كنيم : كه در انتظار طلوع نشستهايم . چه بهتر كه به فرموده پيامبر بزرگوار در حديث ثقلين اين شناخت را از سخن خداوند متعال و كلام دربار پاكان از آل محمد برگيريم .
آرمان قيام و انقلاب مهدي ( ع ) يك فلسفة بزرگ اجتماعي اسلامي است ، اين آرمان بزرگ گذشته از اين كه الهام بخش ايده و راهگشاي به سوي آينده است ، آيندة بسيار مناسبي است براي شناخت آرمانهاي اسلامي اين نويد ، اركان و عناصر مختلفي دارد كهن برخي فلسفي وجهاني است و جزئي از جها بيني اسلامي است ، برخي فرهنگي و تربيتي است ، برخي سياسي است ، برخي اقتصادي است ، برخي اجتماعي است و برخي انساني ، يا انساني ـ طبيعي است . سومين بخش از زندگي امام زمان را دوران غيبت كبري تشكيل ميدهد . پس از آنكه شيعه با مسأله غيبت امام عصر ما شد و زمينه غيبت دراز مدت فراهم آمد ، امام ( ع ) از نظرها ناپديد شد و دوران فراغ ظاهري شيعيان از امام ( ع ) آغاز گشت . ابتداي اين بخش از زندگي حضرت ، با فوت آفرين نصير از سفراي چهارگانه شروع شد و پايان آن را كسي جز پروردگار آگاه نيست . از آنجا كه تجزيه طولاني امامت در پيش روي بود و بيم آن ميرفت كه حضور عادي امام در ميان مردم به شهادت وي بينجامد و در نتيجه امامت و رهبري ، كد رمز تحرك و حيات شيعه است ، در اهدافش ناكام بماند ، اين غيبت طولاني آغاز شده تا امام زمان ( ع ) به عنوان محور ومصدر اول باقي بماند و روزي به رهبري او ، دين حق ، جهان گستر و فراگير گردد . به اين علت و علتهاي ديگري كه در فلسفه غيبت نهفته است ، حجت خدا در پشت پرده غيبت قرار گرفت و خورشيد گونه از پس ابرها ، نورافشاني خواهد كرد ...