مـشـخـصـات فـایـل
مـوضـوع تـحـقـیـق : پیشینه معماری ایرانی
فـرمـت فـایـل : Word ( قابل ویرایش )
تـعداد صـفـحـات : 257
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
معماري در ايران بيش از 6000 سال تاريخ پيوسته ، دست كم از 5000 ق.م تا به امروز، با نمونه هاي اختصاصي كه در ناحيه پهناوري از سوريه تا شمال هند و مرزهاي چين ، قفاز تا زنگبار پراكنده است. بناهاي ايراني متنوع است، از كلبههاي دهقاني ، قهوه خانه ها، كوشكها تا زيباترين و شاهانه ترين ساختمانهايي كه جهان به خود ديده ، بگذريم از برخي پلهاي عظيم و با شكوه مميزه معماري ايران در طول تاريخ شكلهاي ساده و موقري با آرايشهاي غني است.
معماري آثار تاريخي ايران در وهله اول داراي مفهوم و هدف ديني و خصلت جادويي و دعايي است. طرح راهنما و شكل دهنده نمادگرايي كيهاني بود كه انسان به وسيله آن با نيروهاي آسماني انبازي و پيوند مي يافت. اين مايه ، كه تمام آسيا در آن معناً شريك بود و حتي در عصر جديد هم دوام يافت، نه تنها به معماري ايران وحدت و استمرار بخشيد، بلكه سرچشمه ماهيت عاطفي آن هم بود.
مصالح ساختماني موجود شكلهاي بزرگي را القا مي كرد. خاك رس ، كه در نقاط مختلف در دسترس بود، رشد ابتدايي ترين فنون ساختماني را تشويق كرد- ساختن خشت خام ترا ، كه از گل قالبي تهيه و در آفتاب خشكانده ميشود.اين شيوه از قديم در ايران مرسوم بود و هرگز كاملاً متروك نشد. فراواني گل كاملاً خميري ، همراه با ملاط آهك هم به تكوين خشت كمك كرد. نخستين خشتها، با اينكه در آفتاب خشكانده مي شدند، وقتي اندود مي يافتند ، مصالح ساختماني بادوامي بودند و در شكلهاي ساختماني متعدد و مهمي مورد استفاده قرار مي گرفتند. بي شك ، سنگ و چوب هر دو گاهي به كار مي رفت- در بناهاي معروف هخامنشي و براي طبقات زير زمين و پلها- ولي حتي در دوره هاي پارتي و ساساني هم استفاده از لاشه سنگ رايجتر بود. چنين سنگي درست مانند آجر با سرعت و با ساني در ساختمان به كار مي رود. ساختمانهاي آجري فاقد نماهاي تيز و گوشه دار است، حال آنكه ساختمان سنگي معمولاً داراي اثري حاكي از سختي و سنگيني است، ولي در عوض به جرمهاي بزرگ و خوش طرح امكان ميدهد كه سطح صاف و وسيعشان آماده پذيرش آرايشهايي باشد كه با سنگ مناسب نيست يا حتي غير ممكن است. شيوه ها همانند مصالح متنوع است و از كلبه هاي كوچك و سست تا بناهاي عالي همچون مقبره الجايتو در سلطانيه، گنبد شمالي مسجد جامع اصفهان و برخي طاقهاي استادانه و بادوام را شامل ميشود.
برخي عناصر طراحي در معماري ايران بيش از 3000 سال دوام يافت. تكان دهنده ترين جنبه اين عناصر تمايل نماياني به عظمت مقياسها، بهره گيري هوشمندانه از شكلهاي ساده و حجيم، پايداري كاملاً خيره كننده سليقه هاي تزييني، يعني سردرهاي باطاق بلند در فرورفتگي ديوارها، ستونهايي با سرستونهاي مشتي و انواع تكراري نقشه و نما بود. در طي اعصار، اين عناصر در اقسام بناهايي تكرار شد كه براي منظورهاي متفاوت و تحت حمايت سلسله هاي متعددي از فرمانروايان تكوين يافت. بي شك برخي از قديميترين سبكها هنوز باقي است. تالار، كه كه در گورهاي صخره اي نزديك تخت جمشيد ديده ميشود، در پرستششگاههاي ساساني دوباره پديدار شد و در اعصار اسلامي اخير به عنوان ايوان كاخ يا مسجد به كارگرفته شد. و حتي و معماري قهوه خانه هاي كنار جاده هم مورد اقتباس قرار گرفت.به همين ترتيب، سقف چهار طاقي كه از ويژگيهاي عصر ساساني است، هنوز در بسياري از گورستانها و امامزاده هاي كوچكي به چشم مي خورد كه در سراسر ايران پراكنده اند. حتي طاق عظيم تخممرغي تيسفون سرمشقي بود كه اينك در شده بيستم هم ممكن است در يك بناي روستايي تكرار شود. صحن چهار ايوان كه در عصر اشكاني پديد آمده بود، حتي پيش از سده دهم به صورت سبكي جا افتاده و مسلط در آمد. تصوير برجهاي خاكي كه سربه آسمان كشيده براي پيوستن با برجهاي فلكي تا سده نوزدهم دوام يافت. درحالي كه حياط اندرون و حوض و مدخل گوشهدار و آرايشهاي فراوان خصوصياتي كهن، ولي هنوز متداول است ...