مـشـخـصـات فـایـل
موضوع تحقیق : پرچم ملل مختلف
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 224
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
پرچمها همانطور كه براي معرفي كشور و يا سازماني بكار ميروند، ميتوانندبراي ارسال پيام نيز استفاده شوند. مانند كشتيها با پرچمهايي كه داراي كد بينالملليهستند و پيام ارسال ميكنند. همچنين علامت دادن در ارتشها (نيروي دريائي) اغلب با پرچمها صورت ميگيرد. يك پرچم وارانه نشانگر اندوه و سختي است. پرچمي بر روييك تير نصفه نشان صبحگاه است. تسليم شدن با يك پرچم سفيد نشان داده ميشود.شورش يا انقلاب با پرچم قرمز است و راهزني و دزدي (در كشتي دزدان دريائي) و قدرتبا پرچم سياه مشخص ميشود. همچنين بيماريهاي مسري با پرچم زرد به نمايشدرميآيند. يك پرچم سفيد با علامت صليب سرخ توسط سازمان صليب سرخ در زمانجنگ براي نشان دادن بخش بيمارستاني و درماني استفاده ميشود.
2-1- سابقه استفاده از پرچم در بين ملل:
دانش اجتماعي به ما چنين ميگويد:
جامعه آغازين بصورت كلان كه سادهترين نوع گردهمآيي است زندگيميكردند. در كلان همه با هم خويشاوند و نيازهاي مشترك و افكار اقتصادي -سياسي - فرهنگي مشترك داشتند و در نماد ويژه كلان نيز مشترك بودند. اين نمادرا Totem ميناميدند. نقش اين توتم از جانوران يا گياهان بود، كه مردم يككلان خود را بازمانده آن ميدانستند و با آن نام، خود را ميخواندند و توتم را ستايشميكردند.
خلاصه مطلب اينكه كلان اجتماعي بود كه افراد آن داراي يك توتم يا نشانه بودند وهمه خود را موظف ميدانستند كه كارهائي كه بسود كلان و توتم است انجام دهند و بقيهامور را نادرست ميدانستند و از آن دوري ميجستند توتم نماد دين و خداوندكارانسانهاي اوليه بوده است.
دانشمندان جامعهشناسي اين اسم را مبنا قرار داده و پرستش اشياء را بطور كليتوتم پرستي ناميدهاند.
درفش يا بيرق يا پرچم نيز نماينده گروه و جمعيتي است كه داراي يك سرزمينواحد بوده و زيرنظر يك حاكميت اداره و رهبري ميشدند.
بنابراين ميشود گفت كلاني كه بسيار گسترش يافته و داراي نقاط مشتركهمخوني، نژادي، فرهنگي و تاريخي يكسان است، با يك پرچم يا بيرق مشخص ميشدند.
بكاربردن بيرق يا پرچم از روزگاران قديم در ميان تمام ملل رواج داشته است. ازپرچمها و بيرقها در جنگ براي برقراري نظم و ايجاد شور و هيجان انقلابي استفادهميشده است. بيرق نشانه ايستادگي و استواري در رزم بوده است. در جنگها بيرق بدست پرچمداري نيرومند و چالاك داده ميشد زيرا افراشتگي و جنبش پرچم به انگيزهافزايش نيروي رواني رزمندگان و برقراري نظم و سازماندهي و فرماندهي شايسته بودهاست. و برعكس واژگوني آن ناتواني رواني و شكست و گريز جنگجويان را در پي داشتهاست، زيرا مبارزان ميپنداشتند كه فرمانده كشته شده و نظم و رشته فرماندهي از همگسيخته ميشد و در نتيجه پراكندگي و فرار سربازان صورت ميگرفت. پس در نبردهاي قديم فرماندهان همواره ميكوشيدند كه پرچم افراشته نگاه داشتهشود ...