مـشـخـصـات فـایـل
تحقیق : مجسمه سازي
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 36
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
پيكره سازي يا پيكره تراشي (مجسه سازي) را نمي توان يك اصطلاح ثابت براي اطلاق به اشياء يا فعاليت هاي معين دانست. ترجيحاً اين نام شاخه اي از هنر بصري است كه در جريان رشد و تغيير دايم طبيعي از فعاليت هاي تازه اي از اشياء را در بر مي گيرد. (چنانكه مثلا حوزه دلالت اين اصطلاح در سده بيستم بسيار وسيع تر از سده پانزدهم شده است) با اين حال هنر مجسمه سازي داراي يك خصلت اصلي و هميشگي است كه آن را از ساير هنرهاي بصري متمايز ميكند. آفرينش شكل سه بعدي بنابراين حجم مهم ترين عنصر در طرح يك مجسمه محسوب مي شود. مجسمه ممكن است به صورت همه جانبي يا به صورت نقش برجسته باشد. مجمسه همه جانبي شي است مستقل است و جدا كه فضايي را اشغال كرده (وجود مستقل يك آرم يا يك صندلي است) ولي نقش برجسته به زمينه اي متصل شده و يا كمابيش از آن برون آمده است. در ساختن مجسمه مواد بسيار متنوعي چون گل، گچ، موم سنگ، بتن، چوب، فلز به خصوص مفرغ، فاييبرگلاس، عاج، صرف، كاغذ و غيره به كار برده مي شود. روش ها و اسلوبهاي مجسمه سازي را نيز ميتوان به سه گروه عمده تقسيم كرد.
الف: كنده كاري(حجاري): در اين روش مجسمه سازي كار خود را با توده اي از ماده جامد (مثلا يك قطعه سنگ يا چوب) آغاز ميكند و در روند كاستن از توده مزبور به شكل مورد نظر مي رسند.
ب: شكل دهي: در اين روش انواع مواد حجيم پذير چون موم و گچ و غيره را مي توان به كار برد.
پ: خفتكاري: در اين روش مجمسه ساز قطعات و پيش ساخته يا اشياي يافته را جوشكاري، لحيم كاري، پرچ كاري، ميخ كردن، چسبانيدن و غيره به هم متصل ميكند تا طرح مورد نظر را تحقق بخشد. بنابراين اين گونه مجسمه لزوماً از يك ماده همگن ساخته نمي شود.
مجسمه هاي ساخته شده به روش هاي شكل دهي و خفتكاري را مي توان با اسلوبهاي قالبگيري و ريخته گري به مجسمه هاي مقاوم و ماندني بدل كرد. براي آنكه تمايزي ميان مجسمه سازي پيكرها و مجسمه سازي انتزاعي قائل شويم در همه جا اصطلاح مجسمه سازي را به كار مي بريم.
پيل، چارلز ويلسن (نقاش و مينياتوريست آمريكايي در لندن زير نظر ويست هنر آموزي كرد و سپس به فيلادلفيا رفت و در كار چهره نگاري شهرتي به دست آورد از جمله آثارش: تك چهره خود نقاش با استخوان ماموت.
پيلارام: نقاش و خوشنويس ايراني، هنرمند پركار، درك تجسمي قوي و دستي توانا داشت.
خلق اشكال در سه بعد يا به صورت كار يا به صورت كار مستقل يا نقش برجسته...