مـشـخـصـات فـایـل
عـنـوان تـحـقـیـق : هنر و حقيقت
فـرمـت فـایـل : word
تـعـداد صـفـحـات : 22
مـنـاسـب جـهـت ارائـه تـحـقـیـق کـلاســی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
در زبان يوناني واژه براي هنر نيست و در زبانهاي فرنگي واژة «آرت» كه امروز بكار ميبرند بمعني صنعت است و در معني هنر تازه بكار رفته است و براي معني هنر رسا نيست. در زبان عرب نيز واژه براي هنر نيست و براي هنر واژه «الفن» را كه از فارسي گرفته اند بكار ميبرند و بدان «الفنون الجميله» گويند و به هنرمند «فنان». صنايع ظريفه و مستظرفه نيز از ساختههاي فارسي زبانان است و اين معنيها نيز براي هنر رسا نيست. در زبانهاي اروپائي منظور از «آر» يا «آرت» بيشتر هنر نقاشي بوده است و بعد آنرا به پيكرسازي و شعر و موسيقي و رشتههاي ديگر گفته اند خلاصه آنكه هنر را داراي هفت رشته دانسته اند: نقاشي،موسيقي،رقص،نمايش،پيكرتراش وساختمان،شعر وخطابه. بهمين جهت براي هنر هفت فرشته قائل شده اند. گرچه در ميان رشتههاي هنري برخي موسيقي و رقص و شعر را فسادانگيز دانسته اند ولي صوفيان رقص و سماع را تجويز كرده و ستوده اند. هنر دوستي و حس زيبائي پرستي از آغاز با آدمي همراه بوده است شواهد بسيار هست كه هنرمند از همه چيز رابطههاي زيبا استخراج ميكند. وقتي يك جنگل را يك دانشمند گياه شناس ميبيند بيشتر توجه او به نوع گياهان و درختان آنست ...