مراعات آداب و رسوم اجتماعي
معلم بايد مراعات آداب و رسوم اجتماعي را بنمايد چرا كه بسياري از سعادتهاياجتماعي مرهون ادب و مراعات آداب و رسوم اجتماعي است و در زندگي رمزي استبراي توفيقات. يك معلم تا خوب مؤدب نباشد قادر نخواهد بود شاگرداني مؤدب تحويلجامعه بنمايد.
روانشناسان اصطلاح «كوچكهاي بزرگ» را بعضاً بكار ميبرند و معتقدند گاهياوقات چيزهايي به نظر انسان كوچك ميآيد ولي همين كوچكها در كوبيدن و يا مطرودساختن بشر نقش بزرگي پيدا ميكنند. در دين مبين اسلام نيز در اين زمينه دقت شدهاست. محدثين ما، در كتب روائي خود بخشي با عنوان آداب معاشرت دارند كه در آن نحوةمعاشرت با مردم را آوردهاند.
انسان بايد از هر لحاظ مودب باشد. بحث را از زبان شروع ميكنيم.
- اولاً: زبان نبايد ركاكت داشته باشد، يعني فحاشي، تمسخر و نيش نبايد بر زبانجاري شود.
- ثانياً: زبان بايد داراي تلطّف باشد.
افبما رحمة من اللّه لنت لهم ولو كنت فظّاً غيظ القلب لانفضّوا من حولك (آل عمران،159)
قرآن كريم ميفرمايد كه معلم نبايد با خشونت صحبت كند بلكه با نرمي و مهربانيبايد سخن بگويد و خطاب به معلّم اوّل - پيامبر اكرم (ص) - فرموده است كه، پيغمبراكرم(ص) اگر داراي زباني خشن بود، اعراب دوران جاهليت از اطرافش پراكنده ميشدند،هرچند قرآن حق است.
- ثالثاً: معلّم بايد خوب سخن بگويد و لحن گفتار و انتخاب لغاتش بايد متعارفباشد.
- رابعاً: خوب سخن بگويد و سخن خوب نيز، فحاشي، تمسخر و نيش زدن در اسلامگناهي بزرگ است، آنقدر بزرگ كه قرآن در مورد آن ميفرمايد:
ويل لكل همزة لمزة (همزة، 1)
براي درك بزرگي گناه فحاشي توجّه كنيد كه يكي از ملازمين حضرت امامصادق (ع) چه ميگويد: «با امام صادق (ع) از كوچهاي عبور ميكرديم. غلام من از ما عقبماند. او را صدا زدم، جواب نداد. بار دوم صدا كردم، باز هم جوابي نشنيدم و پس ازسوّمين مرتبه عصباني شدم و خطاب به او گفتم: «يابن فاعله.» امام تا اين سخن را شنيد، ازشدت ناراحتي، دست خود را به كمر گرفتند (يعني اي رفيق! كمر مرا شكستي) و فرمودند:«چه گفتي؟ چرا فحاشي كردي.» من خود را با ختم و عرض كردم: «يابن رسول اللّه! پدر ومادر اين غلام هندو بودند و مسلمان نبودند.» امام فرمودند: «من كاري به پدر و مادر اوندارم، از تو ميپرسم كه چرا فحاشي كردي. تو ديگر حق امد و رفت با من را نداري.» پس ازآن ماجرا تا هنگامي كه آن حضرت زنده بودند، اجازه ندادند با ايشان رابطه داشته باشم.»
از اينكه اشاره كرديم بالاتر، نقل شده است كه در صدر اسلام، يهوديهاي متقلّببراي استهزاء پيامبر (ص) تباني كردند. گويا پيامبر (ص) همراه عايشه در مسجد نشستهبودند. يهودي اوّل وارد شد و خطاب به پيامبر (ص) گفت: «السلام عليكم» (سلام عليكم) بهمعني «درود بر تو» است و «سام عليكم» به معني (شمشير و مرگ بر تو) ميباشد.پيامبر(ص) و عايشه متوجّه شدند كه يهودي فحاشي كرده است. در جواب، پيامبر (ص)فرمودند: «عليكم». يهودي دوم و سوم هم كه داخل شدند همان كلمه را گفتند و پيامبر نيزجواب سابق را.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 23