چكيده:
هدف از اين پژوهش استفاده از نشانه شناسي در فرايند بازيگري، به خصوص كنش وي و بازخورد آن در تاويل كنش توسط مخاطبان ميباشد.
اين مقاله سعي دارد به سوالات زير پاسخ دهيد:
1.درام، براي انتقال پيامهايش از چه نشانه هايي استفاده ميكند و تماشاگران چگونه معناهاي آن را در مي يابند؟
2.نشانه شناسي چه علمي است و الگوهاي كنشي كدامند؟
3.چگونه ميتوان به يك ساختار سه بعدي از كنش دست يافت؟
4.و در آخر، تاويل چيست و تاويل كنش به چه شكل صورت مي پذيرد؟
در اين پژوهش با روش مقايسه نظريه ها و تعميم آنها به ساختار مختصات سه بعدي كنش دست يافته ام كه اميدوارم قابل استفاده كارگردانان، بازيگران و علاقمندان در درك بهتر من و اجراي تئاتري باشد.
نشانه چيست؟
«به گفته امربتو اكو «نشانه تمامي آن چيزهايي است كه بر پايه قراردادي اجتماعي و از پيش نهاده، چيزي را به جاي چيز ديگري معرفي ميكنند. نشانه شناسي نظريه اي است درباره دروغ»
«عناصر يك نمايش دراماتيك- از جمله زبان گفتگوها، دكور، حركت هاي بازيگران، لباس، چهره آرايي، زير و بم صداي بازيگران و بسياري از نشانه هاي ديگر هر يك به روش خود به پيدايش معناي آن نمايش ياري ميرساند. هر عنصر نمايش را ميتوان نشانه اي Sign دانست كه بخشي از معناي كلي يك صحنه، يك رخداد، يا يك لحظه رويداد را در خود دارد.»
نشانه شناسي
«نشانه شناسي، شاخه اي از دانش بشري است كه موضوعش نشانه ها و چگونگي كاربرد آنها براي ارتباط ميان انسان ها و براي انتقال معناست.»
تعريف نشانه شناسي از نظر كرالام عبارت است از: «علمي است كه به مطالعه چگونگي توليد معني در جامعه مي پردازد. بنابراين نشانه شناسي به يك اندازه به مساله فرايند هاي دلالت و ارتباطات، يعني به مطالعه شيوه هاي توليد و مبادله معني مي پردازد. نشانه شناسي دست كم به شكل آرماني- يك علم چند رشته اي (multidisciplinary) است كه يك هدف عام مشترك، يعني درك بهتر رفتار معنا دار استان، به آن وحدت مي بخشد.»
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 95