بخشی از متن اصلی :
شناخت روابط انسان ها
روابط انسان با خودش
اولين ارتباط، ارتباط با خود و نخستين توجه هستي، توجه به خود(مانند يوگا براي شناخت از اجزاي وجود خود) است. انواع روابط انسان با خود:
1.انسان با جسمش (جان) = توانايي
2.انسان با روحش (روان) = دانايي: روابط عمومي بايد به اين جنبه توجه داشته باشد. گاهي انسان ها حضور فيزيکي دارند اما حضور قلبي يا روحي ندارند.
3.انسان با نفسش (وجدان) = شکيبايي: در مورد مبارزه با نفس ترکيب "نفش کُشي" اشتباه است و بايد ترکيب "نفس کِشي" را در اين رابطه بکار برد. يعني نفس را از سمت و سوي اماره به سوي لوامع بکِشيم.
4 .انسان با فئوادش (عنوان) = زيبايي: فواد به معناي دل است و با قلب تفاوت دارد. دل مرتبه چهارم و قلب مرتبه دوم وجود انسان است. عرفان شرقي مبتني بر دل است.
روابط انسان با خانواده
1.پدر و مادر (احسان): بعد از ايمان به خدا در مورد احسان به پدر و مادر پرسيده مي شود. (سوره 4/ آيه 4) 2- خواهر و برادر( رحمت) 3- خويش و قوم (صله رحم) 4- دوستان و آشنايان (مودت)
روابط انسان با جامعه اش
1.اقتصادي (مادي) 2- فرهنگي(معنوي) 3-اجتماعي(اخلاقي)4- سياسي(عرفاني): هنگامي توان اداره ديگران را خواهيم داشت که ارتباط قلبي باشد. پس سياست به معناي واقعي و اصيل آن عرفاني است. سياست و ولايت راستين مانند ولايت نخستين انسان کامل بدون اتصال به وحي؛ ولايت علي (ع).
روابط انسان و بشريت
1. سازمان شهري 2- سازمان کشوري 3- سازمان اداري 4- سازمان جهاني
روابط انسان و عوالم وجود
1. طبيعت (ناسوت) 2- فطرت (ملکوت) 3- طينت(جبروت) 4- حيرت(لاهوت)
شنيدن
ضعف در شنيدن در انسان بسيار است. اين در حالي است که مولانا نيز سخن خود را با "بشنو" آغاز مي کند.
بشنو از ني چون حکايت مي کند از جدايي ها شکايت مي کند
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار
میگیرد.
تعداد صفحات : 22