مفهوم سرمايه اجتماعي
وي ضمن توضيح و تبيين سرمايه هاي مالي وانساني كه هر كدام نقش قابل توجهي در رسيدن به توسعه دارند وليكن ضمن اشاره به نمونه هاي فراواني ازكشورها كه با وجود داشتن منابع طبيعي فراوان و يا خيل عظيمي از متخصصين متاسفانه عقب افتاده هستند . لذا به نظر ايشان بايد به دنبال يك حلقه مفقوده اي گشت كه يك جامعه براي رسيدن به پيشرفت وتوسعه علاوه بر عناصر انساني ومالي بدان نياز دارد .وي ضمن اشاره به تحقيقات دانشگاه نيويورك به منظور كشف دلايل عقب ماندگي برخي ازمناطق شهري نسبت به ديگر مناطق ومحله ها در آمريكا كه آن نبود خمير مايه جامعه مدني اعلام شده است . تشريك مساعي در كارها را جهت افزايش رفاه عمومي خمير مايه جامعه مدني مي داند واين خميرمايه جامعه مدني يك نوع سرمايه اجتماعي است كه باعث توسعه جامعه مي گردد هر چند كه به تنهايي عامل توسعه نمي باشد .به نظر ايشان سرمايه اجتماعي ماده اي است كه سرمايه هاي انساني و مالي را شكل وقالب مي دهد و باتشكيل ساختاري منسجم منجر به كنش سياسي ، فرهنگي واقتصادي مي شود .
شاخص هاي سرمايه اجتماعي
دكتر جواد اطاعت از شاخص هاي سرمايه اجتماعي به چهار مورد ذيل اشاره مي كند :
1- آگاهي عمومي مردم نسبت به سرنوشت شان و عدم استقبال از همايش حاضر را يك نمونه عيني از نزول سرمايه اجتماعي در ايران معرفي مي كند و دانشمندان علوم اجتماعي عدم مشاركت سياسي را يكي از دلايل مهم عقب ماندگي جوامع مي دانند .
2- احساس وفاداري به يك كشور كه به نظر ايشان متاسفانه در كشور ما اين احساس وفاداري به عنوان يك باور علمي جهت اداره كشور وجود ندارد و جامعه اي كه در ان يك باور علمي نسبت به اداره كشور وجود ندارد از سرمايه اجتماعي تهي است .در سال 1359 با شعار هرآنكس كه دندان دهد نان دهد رشد جمعيت سيرصعودي پيدا كرد و اكنون كشور ما با خيل عظيمي از جمعيت و مسائل مبتلا به آن مانند بهداشت، درمان ،آموزش، اشتغال، ازدواج و … مواجه است و اين يك نمونه كوچك از نبود باور علمي نسبت به اداره كشور در ايران است .باور علمي في نفسه يك سرمايه اجتماعي است كه نخبگان سياسي ، اجرايي و فكري ما بايد به اين درجه از فهم وتعقل برسند كه كشور داري هم يك تخصص است .
3- تفكر عقلاني ، ايشان اضافه مي كند كه كشور را با احساس و علاقه نمي شود اداره كرد .
4- نظم پذيري ، وي عملكرد ناصحيح ونبود پايبندي وتعهد شخصي نسبت به كار وشغل در جامعه و عدم روي آوري به نظم را باعث ناكارآمدي جامعه مي داند .
وي با استناد به آمارمنتشره اعلام مي دارد كه با وجود 13% ماده خام در ايران و متخصصين فراوان در كشور ما به دليل كمبود يا نبود سرمايه اجتماعي در ايران ، كشور با مشكلات بسيار جدي روبرو است .
ايشان در خاتمه اعلام مي دارد كه سرمايه مالي ، سرمايه انساني، سرمايه اجتماعي در هر جامعه سه ضلع توسعه را تشكيل مي دهند . ضمن اينكه هر كدام از اينها شرط لازم هستند ولي شرط كافي جهت توسعه نمي باشند واين سه متغير با كمك همديگر توسعه و پيشرفت را براي يك جامعه به ارمغان مي آورد .
سرمايه اجتماعي؛ ارزيابي پيامدهاي مثبت و منفي
آقاي دكتر ايماني سخنران ديگر اين نشست بود كه به ارزيابي پيامدهاي مثبت ومنفي سرمايه اجتماعي پرداخته است .
ايشان با اشاره به نظرات « كلمن»، «پاتنا» ، «فوكوياما » اعلام مي دارد كه سرمايه اجتماعي از ديدگاه آمريكايي ها: 1ـ سودمند است. 2ـ باعث كاهش هزينه عمل مي شود . 3ـ منبعي براي همكاري و روابط دو جانبه است .
پيامدهاي مثبت سرمايه اجتماعي
ايشان درمقام پيامدهام مثبت سرمايه اجتماعي به موارد ذيل اشاره مي كند:
1. كنترل اجتماعي؛ در واقع سرمايه اجتماعي با ايجاد همبستگي و افزايش اعتماد، نظم اجتماعي را ايجاد مي كند .
2. حمايت خانوادگي ؛ رشد شخصيتي و علمي بچه ها درخانواده هاي سالم بيشتر از خانواده هاي ناسالم است ؛ يعني خانواده به نوعي مي تواند به جاي سرمايه اجتماعي محيطي عمل كند .
3. منابع يا منافع حاصل از شبكه هاي فرا خانوادگي ؛ اين نوع سرمايه اجتماعي در بحث قشر بندي اجتماعي مطرح است مثلا باعث موفقيت بسيار زياد گروههاي مهاجر قومي و يا اتحاديه ها شده و بعضاً موجبات توسعه را هم فراهم نموده است .
4. كارآمدي نهادهاي دموكراتيك؛ وي ضمن مقايسه شمال ايتاليا با جنوب آن ، شمال ايتاليا را به دليل وجود نهادهاي دموكراتيك موفق تر ثبات موفقيت بيشتر وهمچنين توزيع و نظارت بودجه اي بهتر ، سرمايه اجتماعي بالاتر است . ولي در جنوب ايتاليا به دليل بي اعتمادي عمومي نهادهاي ناموفق قانوني و عدم مشاركت سياسي واجتماعي مردم سرمايه اجتماعي پايين تر است .
پيامدهاي منفي سرمايه اجتماعي
اما به موارد ذيل به عنوان پيامدها و اثرات منفي سرمايه اجتماعي اشاره كرده اند :
1- طرد بيروني ها ؛ يعني گروهي با در اختيار گرفتن سرمايه ، فرصتها و منابع ، افراد غير خودي را جهت استفاده از اين منابع به درون خود راه نمي دهند . مثلا يك وزارتخانه كه در اختيار مجموعه يا گروه خاصي است جز بي عدالتي و توزيع نا عادلانه قدرت نتيجه مثبتي نخواهد داد .
2- مطالبات زياده اعضاي گروه از افراد موفق گروه ؛ مثلاً افراد موفق با تحت فشار قرار گرفتن از طرف بقيه افراد مجبور و موظف هستند بخش عمده اي از درآمدها را در اختيار بقيه اعضا قرار دهند.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 7