بخشی از متن اصلی :
فهرست مطالب
پيشگفتار 1
مقدمه 2
معني کفالت در حقوق مدني 3
وظائف كفیل 4
موارد برائت كفیل 5
فصل اول : كفالت در امور كيفري 7
مبحث اول : بايستههاي قرارتامين كفالت و وثيقه 8
مبحث دوم : شرايط قبولي كفالت: 10
آيا در صدور قرار قبولي كفالت و وثيقه رضايت متهم لازم است؟ 11
مبحث سوم : موارد رفع مسئوليت كفيل 14
موارد ضبط وجه الكفاله و وجه الوثاقه و شرايط آن: 14
آيا بازداشت كفيل در اجراي ثبت قانوني است؟ 15
مبحث چهارم : قوانين و مقررات مورد استناد كفالت 16
كفيل حق اعتراض نسبت به دستور ضبط وجه الكفاله را داراست. 25
فصل دوم : كفالت در حقوق مدني 32
فصل سوم : مباني ضبط وثيقه در امور كيفري 36
نتيجه گيري 46
منابع 48
مقدمه
كفالت در لغت مشتق از كفل و به معنای به عهده گرفتن میباشد. در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است كه به موجب آن یكی از طرفین در مقابل دیگری احضار شخص ثالثی را تعهد میكند. به شخص متعهد كفیل و به متعهدله مكفول¬له و به شخص ثالث مكفول گفته میشود. عقد كقالت یك عقد تبعی است، و فرق آن با ضمان در این است كه در ضمان تعهد بر دین است ولی در كفالت، تعهد بر حضور مكفول است و در صورت تخلف او كفیل ملزم به پرداخت دین است. به همین دلیل به كفالت عناوین دیگری مثل كفالت تن و كفالت نفس نیز گفته شده است. كفالت به رضای كفیل و مكفول¬له واقع میشود. در مورد اینكه آیا رضایت مكفول هم در عقد شرط است یا نه؟ اختلاف نظر وجود دارد. اگر چه عقد كفالت در امور مدنی كمتر مورد استفاده قرار میگیرد ولی از نظر جزائی، كفالت یكی از قرارهای تأمینی موضوع ماده 132 قانون آئین دادرسی كیفری میباشد كه قاضی مكلف است برای دسترسی به متهم یكی از قرارهای ماده 132 آن قانون را صادر كند. كه یكی از آن قرارها قرار كفالت میباشد. كه كفیل متعهد میشود كه در زمان مقتضی متهم را حاضر كند، والّا خود مسئول پرداخت وجهالكفاله خواهد بود. در عقد كفالت، علم كفیل به تعهدات مكفول شرط نیست بلكه همین كه بداند از چه كسی كفالت میكند برای عقد كفالت كافی میباشد. در مورد مكفول نیز اهلیت شرط نیست و میتوان از دیوانه نیز كفالت كرد.