این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
مقدمه: استرس واقعیتی غیر قابل انکار در زندگی بشر است. گرچه استرس بعنوان یکی از مهم ترین عوامل پیدایش بیماری ها شناخته می شود اما مسئله مهم در این رابطه نحوه پاسخ یا واکنش به آن است که می تواند در سازگاری فرد نقش بسزایی داشته باشد؛ از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین منابع استرس زا و راهبردهای مقابله با استرس در دانشجویان علوم پزشکی انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بوده که درمیان 487 نفر از دانشجویان علوم پزشکی با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی سهمیه ای انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای سه قسمتی شامل اطلاعات فردی اجتماعی، پرسشنامه راهبرد مقابله با استرس لازاروس و ابزار استرس دانشجو می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نرم افزار آماری spssنسخه 18 و با استفاده از روش های آماری از جمله کای اسکوئر، تست دقیق فیشر و رگرسیون لوجستیک چندگانه انجام شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که اکثریت واحدهای پژوهش مؤنث (72%) بوده ودر رشته پرستاری(9/25%) و مقطع کارشناسی(4/61%)در حال تحصیل بودند. بیشترین منبع استرس زای دانشجویان منبع استرس زای بین فردی(4/64%) بود که در میان این دسته از منابع آشنایی با دوستان جدید(7/72%) ببیشترین فراوانی را داشت ، همچنین رویارویی با مسئولیت های جدید(8/69%) ، قرار گرفتن در موقعیت های ناآشنا(63%) و سنگین شدن تکالیف درسی(1/73%) به ترتیب بیشترین فراوانی را در میان منابع استرس زای درون فردی، محیطی و آموزشی داشتند. یافته ها نشان داد که اغلب دانشجویان در رویارویی با استرس از راهبردهای مسئله مدار(7/79%) بهره می برند. تعیین راهبردهای مقابله با استرس براساس متغیرهای فردی اجتماعی، ارتباط معنی داری را بین راهبرد مقابله ای با متغیر جنس(p=0/03) وسابقه مشروطی (p=0/05)نشان داد.
نتیجه گیری: در این پژوهش با توجه به شناسایی منابع استرس زای بین فردی بعنوان استرسور غالب در دانشجویان و درک روش های مقابله ای آنان ، مسئولان قادر خواهند بود تا با آگاهی از نیازهای دانشجویان، راهکارهایی جهت برطرف کردن این منابع و آموزش شیوه های مناسب مقابله ای برنامه ریزی کنند.
زمینه پژوهش
امروزه استرس جزء لاینفک و مشخصه اصلی زندگی انسان ها می باشد، بطوریکه همه انسان ها در زندگی روزمره و در تمام ابعاد و حوزه های حیات خود در معرض استرس های زیادی قرار دارند(1). سلیه[1] استرس را پاسخ غیر اختصاصی بدن به هرگونه فشار وارد شده بر آن تعریف می کند (2). استرس بعنوان یک تجربه عاطفی منفی و تنش در مقابل یک عامل درونی یا بیرونی تعریف شده است(3). به طور کلی دو نوع استرس مضر و مفید وجود دارد(4). در روانشناسی واژه استرس به طور عمده، به استرس های مضر اطلاق می گردد(2).
استرس توسط همه افراد تجربه می شود و باید توجه نمود که حدودی از آن می تواند در افزایش و بهبود عملکرد مؤثر باشد(5) اما درجات بالای آن عواقب متعددی دارد که از آن جمله می توان به بیماری های جسمی (8،7،6)، افت عملکرد تحصیلی(11،10،9،4)، بروز عوارضی از قبیل فشارخون بالا و بروز بیماری های قلبی(12،11،8)، کاهش قدرت ایمنی بدن(13،12،11) و کاهش طول عمر(11)اشاره کرد. به طور کلی تخمین زده شده است که 80 درصد از کلیه بیماری های عصر حاضر ناشی از استرس می باشند(1). همچنین استرس شدید و بلند مدت نظیر تغییرات زندگی می تواند سازگاری فرد را تحت تأثیر قرار داده، موجب افسردگی شده و ضمن آسیب به بدن، لذت زندگی را از بین ببرد(14). مطالعات نشان داده اند که سطوح بالای استرس در دانشجویان می تواند به اختلال در فرایند تفکر، درک و توانایی حل مسئله(15)، اختلال خواب و کاهش قدرت تصمیم گیری(16) منجر شود. از این رو مطالعه استرس در دانشجویان یکی از موضوعات مهم در سالهای اخیر می باشد(10).
دانشجویان قشر وسیعی از جمعیت فعال یک کشور را تشکیل می دهند(15). طبق آمار شهریور 1389 در ایران 3790859 دانشجو مشغول به تحصیلند که 177310 نفر از آنها در رشته های مختلف علوم پزشکی در حال تحصیل می باشند(17). تحقیقات نشان می دهند که دانشجویان علوم پزشکی در طول تحصیل خود استرس زیادی را تجربه می کنند(18، 19). مطالعات نشان داده اند که بیش از 25درصد از دانشجویان پرستاری در انگلیس رشته تحصیلی خود را ترک کرده اند که از مهم ترین علل آن استرس زیاد این رشته بوده است (20). نتایج پژوهش کومار و نانسی(2011)[2] در دهلی نو نشان داده است که 8/32 درصد از دانشجویان پرستاری استرس شدید و 4/34درصد استرس متوسط را تجربه می کنند(21). نتایج مطالعه پورقانع(1389) در دانشجویان پرستاری و مامایی شرق گیلان، نشان داد که 3/56 درصد دانشجویان استرس خفیف،24/30درصد استرس متوسط و 46/13درصد استرس شدید را تجربه می کنند(6). همچنین پژوهش اکبری(1390) در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نشان داده است که 52 درصد از دانشجویان دارای استرس زیادی بوده اند(7).
باید توجه داشت که دانشجویان با مسائل فراوان از قبیل مشکلات مربوط به آینده شغلی ، شیوه زندگی ، مسائل مربوط به دوستان ، خانواده ، مذهب و تصمیم گیری روبرو می شوند و می بایست با انتظارات خانوده ، اساتید ، دوستان و سایر گروه ها را کنار بیایند(22)، از این رو استرس تجربه شده توسط آنان می تواند منجر به کاهش بازده کاری شود(23). استرس برای افراد و سازمان ها خسارت و زیان های فراوانی بدنبال دارد. مطالعه ای در انگلستان نشان داده است که بیماری های مربوط به استرس در هر سال 180 میلیون ساعت کاری را از بین می برد(24). مسأله نگران کننده در مورد استرس در دانشجویان اثر آن بر یادگیری است.دانشجویان تحت استرس به نحو نامطلوبی عمل می کنند؛ آنها در حالت گوش به زنگ بوده که منجر به بروز اضطراب در آنها شده و برای پایان دادن به این وضعیت با عجله یک راه حل انتخاب می کنند(25). از طرفی در محیط آموزشی،شرایط استرس آور می تواند مانعی بر سر راه آموزش ایجاد کرده و بازده آن را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه نیل به اهداف اصلی آموزش را دچار مشکل سازد(26). به همین جهت شناخت مناسب منابع استرس زا در میان دانشجویان از اهمیت زیادی برخوردار است(27). شناخت منابع استرس زا زمانی اهمیت بیشتری می یابد که ارتباط مستقیمی بین استرس با خودکشی(28) و افسردگی(29) وجود دارد. آگاهی از منابع استرس زا در دانشجویان می تواند به محدود کردن این منابع کمک کرده و با بالا رفتن سطح آگاهی علمی و حرفه ای ، سازگاری آنها را نسبت به موقعیت های مختلف افزایش داده و محیط مناسبی برای آموزش آنان فراهم کند(30). بدیهی است که هر گونه نقص در آموزش این دانشجویان می تواند تأثیر مستقیمی بر سلامت افراد جامعه داشته باشد(31).
مطالعات مختلف منابع متفاوتی از عوامل استرس زا را شناسایی کرده اند(32).این منابع می توانند محیطی، شغلی ، شخصیتی یا ناشی از روابط بین فردی باشند(33). بهروزیان در پژوهش خودبه امتحانات ، سنگینی حجم دروس،آینده شغلی نامعلوم و مشکلات مربوط به خوابگاه اشاره می کند(34)، در حالیکه اباذری اختلاف بین دروس تئوری و عملی و تردید در امکان فراهم بودن شرایط پیشرفت را به عنوان عوامل استرس زا در میان دانشجویان نام می برد(30). از طرفی صادقیان، تغییر در فعالیت مذهبی و مشکلات جنسی را بعنوان منابع استرس زا شناسایی می کند(25). پولیدو-مارتوس[3]، ترس از موقعیت های ناشناخته (35) و چان و همکاران[4] فقدان دانش و مهارت حرفه ای (36)را به عنوان منابع استرس زای دانشجویان معرفی کرده اند.
نکته مهم اینکه اگرچه اجتناب از این منابع استرس زا برای دانشجویان غیر ممکن به نظر می رسد، اما توانایی آنها برای تطابق با نیازها و مقابله با این استرسورها در رسیدن به موفقیت در محیط تحصیلی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد(10). از این روست که در دهه گذشته سازه ای به نام مقابله[5] در متون روانشناسی توجه زیادی را به خود جلب کرده است(37). مقابله تلاش های فرد در زمینه های هیجانی ، شناختی و رفتاری است که هنگام رویارویی با فشار روانی برای غلبه، تحمل یا به حداقل رساندن عوارض فشار روانی به کار گرفته می شوند(38). بعبارتی مقابله رویکردی هوشیارانه است که فرد برای غلبه بر وقایع پر استرس از طریق فرایند محدود سازی به کار می بندد (39،40). نظریات زیادی درباره مقابله وجود دارد، اما لازاروس و فولکمن بیشتر مفهوم مقابله و روش های مختلف آن را بررسی کرده اند(41). از دیدگاه لازاروس مقابله به جای اینکه صرفاً مترادف با حل مسأله در نظر گرفته شود، بر فرد، محیط و شیوه های تعامل او در موقعیت های تهدید آمیز استوار است(42).
براساس نظریه لازاروس و همکاران مقابله می تواند دو نتیجه عمده داشته باشد: یا مشکلی را که استرس ایجاد کرده است تغییر دهد، یا پاسخ هیجانی فرد را تنظیم کند(43)، از این رو لازاروس 2 نوع مقابله مسأله مدار[6] و هیجان مدار [7] را معرفی کرده است. مقابله مسأله مدار تمامی عملکردها و تلاش هایی را شامل می شود که به طور مستقیم بر عامل استرس زا اثر می گذارد(44).برعکس مقابله هیجان مدار شیوه هایی را توصیف می کند که براساس آن فرد بر خود متمرکز شده و تمام تلاش وی متوجه کاهش احساسات ناخوشایند خویش است(26). مطالعات نشان داده اند که دانشجویان در مواجه با استرس از راهبردهای متنوعی استفاده می کنند(21).
اگرچه که هر یک از روش های مقابله با استرس تأثیر گذار است(45)، اما بحث مهم متون مختلف شناسایی راهبردهای مقابله ای مؤثر و مناسب در مواجه با استرس های زندگی است(46)، چرا که شکست در سازگاری مؤثر با استرس می تواند منجر به مشکلات روانی شود(29). در این راستا پژوهش ها نشان می دهند که راهبردهای هیجان مدار و بوِیژه راهبردهای گریز-اجتناب[8] با افسردگی(47،29) ، تفکر خودکشی(28) ، کاهش سلامت عمومی (34) و فشارهای روان تنی از جمله سردرد و سوزش معده(43) در ارتباط است. از طرفی رضاخانی (1390)با بررسی رابطه بین سلامت روان و راهبرد کنارآمدن با استرس در دانشجویان پرستاری به وجود رابطه معنی دار بین این دو متغیر اشاره کرده اند(38). این یافته همراستا با نتایج پژوهش شکری و همکاران در میان دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران می باشد(48).
می توان چنین بیان کرد که اثرات استرس بر سلامت ، به کفایت رفتارهای مقابله ای وابسته است و این راهبردها نقش حیاتی در فرایند تطابق با فشار روانی بازی می کنند(11). شیخ و همکاران[9] (2004) در پژوهش خود دریافتند که بیشترین راهبرد مقابله ای در میان دانشجویان علوم پزشکی، راهبردهای هیجان مدار از جمله ورزش ، گوش دادن به موسیقی ، دریافت حمایت از دوستان ، خوابیدن و انزوا می باشند(49). شبان و همکاران (2012) نیز بیشترین راهبردهای مقابله ای دانشجویان پرستاری را رفتارهایی از قبیل خوش بینی ، انتقال توجه از موقعیت استرس زا به سایر جهات و رفتار مبتنی بر حل مسئله ذکر کرده اند (11). این در حالیست که نتایج برخی از مطالعات نشان می دهد که دانشجویان پرستاری، فاقد مهارت حل مسئله(به عنوان یک راهبرد مقابله ای) می باشند (15) ؛ بطوریکه یک رابطه مثبت بین فقدان مهارت حل مسئله با تفکر خودکشی نشان داده شده است(28). همچنین مطالعه بهروزیان و نعمت پور(1386) نشان می دهد که 9/40درصد از دانشجویان از روش های غیر مؤثر و 2/1 درصد از روش های کمتر مؤثر در مقابله با شرایط استرس زا استفاده می کنند(34).
نکته مهم اینکه همه مهارت های مقابله ای قابل فراگیری هستد(50). پژوهش میشار و یسگارد[10] (2006)حاکی از تأثیر آموزش راهبردهای مقابله ای بر کاهش استرس تحصیلی و افزایش رضایت دانشجویان است(38). از آنجا که استرسورهای تحصیلی تمام سطوح یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشجو را تحت تأثیر قرار می دهند و حتی وی را به سمت ترک تحصیل می کشانند(10)، باید تدابیری اتخاذ شود تا این استرسورها را شناسایی کرده و در صورت امکان کاهش داد یا از آنها پیشگیری کرد(18). از طرفی، راهبردهای مقابله با استرس می توانند مشکلی را که استرس ایجاد کرده است تغییر داده یا پاسخ هیجانی فرد را تنظیم کنند، از این رو شناخت آنها از اهمیت زیادی برخوردار است(46). این امر بویژه برای دانشجویان علوم پزشکی که تحت تأثیر عوامل استرس زای متعددی قرار دارند اهمیت زیادی دارد(11،5).
با توجه به صرف هزینه بسیار در جهت پرورش نیروی انسانی کارآمد در میان دانشجویان علوم پزشکی و لزوم حضور با کفایت آنها در عرصه مراقبت های بهداشتی درمانی، ضرورت بررسی عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای در میان آنها ، بعنوان دو فاکتور مهم مؤثر بر سلامتی، به وضوح مشخص می شود.
در این راستا با توجه به تفاوت و تناقض مشاهده شده در زمینه منابع استرس زای درک شده توسط دانشجویان در پژوهش های گوناگون، که می تواند ناشی از تفاوت در موقعیت های فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریت درون و برون دانشگاهی بوده یا نتیجه اثرپذیری متفاوت دانشجویان از دانشگاه باشد، بر آن شدیم تا پژوهش حاضر را با هدف تعیین منابع استرس زا و راهبردهای مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام دهیم.از سویی پیشرفت لحظه ای و سریع تکنولوژی و شتاب اطلاعاتی که با دگرگونی های فراوان همراه است، نیاز به بررسی و پژوهش مکرر در این زمینه را یادآور می شود.
امید است که نتایج این پژوهش با شناسایی منابع استرس زا و راهبردهای مقابله ای دانشجویان بتواند به ارائه راهکارهایی جهت کاهش این عوامل و پیشنهادهایی در جهت آموزش راهکارهای مقابله ای مناسب همراستا با شرایط جدید آموزشی بپردازد، تا از این طریق از به هدر رفتن منابع مالی و انسانی جامعه جلوگیری شود