این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
مقدمه: سرطان پستان هنوز شايعترين سرطان در بين زنان می باشد. بیومارکرهایی که در بافت سرطانی بیان می شوند نقش مهمی درتشخیص، پیش آگهی و پاسخ به درمان دارند. ژنهای سرطانی- بیضهایی غالبا در بافت نرمال بیضه بیان میشوند ولی بیان برخی از آنها در انواعی از سرطانها نیز گزارش شده است. چون بیضه یک مکان محافظت شونده از سیستم ایمنی میباشد، در صورت بیان این ژنها در تومور می توان از آنها به عنوان اهداف مناسبی برای ایمونوتراپی سرطان پستان استفاده کرد.
روش بررسی: پس از اخذ تعداد 95 نمونه شامل40 نمونه توموری، 40 نمونه مجاور تومور و 15 نمونه نرمال نمونه از بانک زیستی، استخراج RNA از آنها انجام گرفت. سپس RNA های استخراج شده DNase Treatment شده و از روی آنها cDNA ساخته شد و با روش Real-Time PCR، بیان ژنهای ARMC3, TPTE,TTK به همراه ACTB (کنترل داخلی) مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه: 43.6% از بافت توموری و 25.6% بافت مجاور تومور رونوشت ARMC3 را بیان کردند. ARMC3 در 41% از نمونه های تومور افزايش بيان و در 46.2% كاهش بيان داشته است. همچنین بیان این ژن در 12.8% از نمونه های توموری بدون تغيير بود. این تغییرات از لحاظ آماری معنی دار بودند. 21.6% از بافت توموری و 8.1% بافت مجاور تومور رونوشتTPTE را بیان کردند. TPTE در 34.1% از نمونه های تومور افزايش بيان و در 58.5% كاهش بيان داشته است. همچنین بیان این ژن در7.3% از نمونه های توموری بدون تغيير بود. این تغییرات در هر سه گروه معنی دار بودند. 50% از بافت توموری و 20% بافت مجاور تومور رونوشت TTK را بیان کردند. TTK در 45% نمونه های تومور افزايش بيان و در 50% كاهش بيان داشته است. همچنین بیان این ژن در 5% از نمونه های توموری بدون تغيير بود که در گروههای افزایش و کاهش بیان معنی دار بودند. لازم به ذکر است که هیچ نمونه نرمالی ژنهای مورد بررسی را بیان نکرد و نیز تمامی نمونهها ژن ACTB را بیان کردند.
بحث: از انجایی که این ژنها دارای بیان بالاتری در نمونه توموری نسبت به مجاور تومور بوده و نیز از انجا که در نمونه نرمال هیچ بیانی نداشتند حائز اهمیت می باشند. همچنین بیان برخی از این ژنها در بافت مجاور تومور ممکن است با مرحله سرطانی شدن مرتبط و شاید به این دلیل باشد که این بافتها تحت تاثیر تغییرات انکوژنیک و اپی ژنتیک سرطان پستان قرار می گیرند. با توجه به این نکات شاید بتوان از این ژنها به عنوان کاندیدی جهت مارکرهای زیستی مناسب برای سرطان پستان در نظر گرفت.
1-1: مقدمه
سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان (23 درصد از کل سرطان ها)، با وقوع بیش از یک میلیون مورد جدید در سال در سراسر جهان می باشد و هنوز علت عمده مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان با 411.000 مرگ و میر سالانه (14٪ از مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان) بوده و روی هم رفته رتبه دوم مرگ و میر در دو جنس مرد و زن در سطح جهان را به خود اختصاص داده است. ). علی رغم افزايش شيوع سرطان پستان ، بدليل تغيير تدابير درمانی مرگ و میر آن کاهش يافته است. با این وجود هنوز درصد قابل توجهی از کل موارد سرطان و مرگ و میر ناشی از آن مربوط به سرطان پستان است(8). رسیدن به روشهای جديد درمانی سرطان بسيار ضروری به نظر می رسد و ایمنی درمانی امروزه به عنوان يک انقلاب در درمان سرطانها محسوب مي شود. يکی از اين روش ها تهيه واکسن ضد سرطان بوده که با تحريک پاسخ ايمنی جهت تشخيص و نابود کردن سلول سرطانی استفاده می شود. بعضی واکسنها می توانند بر پايه آنتی ژنهای ويژه باشند مانند CT آنتی ژنها (cancer-testis antigens) که به صورت ويژه در تومورها بيان می شوند و بيان محدودی در ساير بافتها دارند(9).
CTآنتی ژنها اولين بار در سال 1991توسط Bruggen و همکارانش زمانی که اولين آنتی ژن توموری به طور چشمگيری باعث تغيير پاسخ ايمونولوژی تومور شده بود، کشف شدند. آنها از طريق لنفوسيتهای سيتوتوکسيک T مشتق شده از بيماران توموری در محیط آزمایشگاه( in vitro) ژن mz2 E که درسل لاين ملانومای انسانی بيان می شد را شناسایی کردند(10) .
1-2: اهمیت موضوع وضرورت انجام تحقیق
از آنجا که برخی از آنتی ژنهای بيضه الگوی بیان محدودی دارند، اگر در سرطانها بيان شوند می توانند ايمونوژنيک بوده و مرتبا توسط سيستم ايمنی بيماران سرطانی تشخيص داده شوند، بنابراین می توانند کاندیدای مناسبی برای ايمونوتراپی سرطانها بوده و به عنوان بيومارکرهايی برای تشخيص زودرس سرطان نيز بکار روند(11). بر همین اساس بود که Scanlan و همکاران در مطالعه ای در سال 2002 ،CTAG ها را به عنوان اهداف مناسبی برای ایمونوتراپی سرطان ها معرفی کردند (12) .
ژنهای سرطان – بیضه گروه هتروژنی از پروتئین های ایمونوژنیک ( آنتی ژن های سرطان – بیضه Antigen = CTAG Cancer/Testis) را بیان می کنند که اغلب به طور انحصاری در بافت نرمال بیضه و درصدی از انواع تومورهای متفاوت بیان می شوند . این آنتی ژنها پروتئین هايی هستند که به طور طبیعی در سلولهای زايشی مردان بيان می شوند. اغلب اين آنتي ژنها در بيضه و بعضی از آنها نیز در تخمدان و تروفوبلاست ها بيان می شوند. سلولهای زایشی نارس (اووگونی و اووسیت اولیه) این آنتی ژنها را بیان می کنند اما بیان آنها در فولیکول و اووسیت دیده نشده است. در بیضه محل حضور این آنتی ژنها به طور معمول در فضای بينابينی بيضه بوده و اين سلولها هيچ وقت در توبولهای semin ferous ديده نمی شوند.
بر طبق اطلاعاتی که در پایگاه اطلاعاتی ژن سرطان – بیضه ( Cancer/Testis Gene Database ) وجود دارد ، تا کنون بیش از 150 عضو از این خانواده ژنی سرطان – بیضه شناسایی شده است (13). بر اساس اختصاصیت بافتی و ایمونوژنیسیته Cancer Testis Antigen ها و به این دلیل که آنها در اغلب بافتهای نرمال بیان نمی شوند بنابراین در صورت بیان آنها در بافت توموری می توان از آنها به عنوان کاندیدای مناسبی برای ایمونوتراپی سرطان و تهیه واکسن سرطان بر اساس این آنتی ژن ها استفاده کرد. لازم به ذکر است که در نمونه های مختلف از بافت های تومورال انواع مختلفی از این نوع ژن ها بیان می شوند که با وجود اشتراکات زیاد در بیان آنها، کمیت آنها در هر بافت متفاوت است. بر این اساس کمیت بیان این ژن ها نیز در ایمونوتراپی سرطان ها اهمیت دارد ). از جمله نکات مثبت استفاده از روش های ایمونوتراپی در در مان سرطان و اینگونه واکسن ها، می توان به عوارض اندک این روش ها اشاره کرد. بسیاری از مطالعات فاز 1 که در آنها انواع مختلفی از این واکسن ها در مورد تعدادی از بدخیمی ها استفاده شده است، به بی ضرر بودن این روش ها اشاره داشته اند