این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
عنوان:
"درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان در یکی از آنها ، تبریز،1391"
مقدمه: بیماری سرطان میتواند عملکرد خانوادگی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. اجرای برنامههای حمایتی به این بیماران نیازمند شناسایی ابعادی از زندگی خانوادگی است که بعد از ابتلاء به سرطان مختل شده باشند. بنابراین، بررسی حاضر به منظور درک دیدگاه افراد مبتلا به سرطان و همسران آنها از عملکرد خانوادگی بعد از ابتلا به سرطان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی – همبستگی 101 زوج مبتلا به سرطان در بخشهای بستری و درمانگاه بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز شرکت نمودند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده استفاده شد که عملکرد خانوادهها را در ابعاد حل مساله، ارتباطات، نقشها، همراهي عاطفي، آميزش عاطفي، كنترل رفتار و عملكرد كلي مورد بررسي قرار ميدهد. برخی مشخصات بیماران نیز با چک لیست بررسی شد.
نتایج: تمامی زوجین شرکت کننده در این مطالعه عملکرد خانوادگی خود را در همه ابعاد نسبتاً مناسب گزارش نمودند. بین دیدگاه بیماران در مورد عملکرد کلی خانوادگی و سن ازدواج (02/0= , p 20/0=r ) و سن بزرگترین فرزند (01/0= , p 21/0=r ) ارتباط آماری معنیداری وجود داشت اما چنین ارتباطی در مورد نحوه زندگی، شغل، سن، سطح تحصیلات، تعداد فرزندان، مدت زمان سپری شده از آگاهی از تشخیص بیماری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: هر چندعملکرد خانوادگی بیماران مبتلا به سرطان نسبتاً مناسب است، اما نباید از توجه بیشتر به خدمات مشاورهای برای خانواده و اعضای خانواده آنها غفلت نمود. زیرا خانواده منبع اولیه مراقبت و حمایت در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. بطور کلی، لزوم در نظر گرفتن کل واحد خانواده به عنوان مددجو از ضروریات ارائه مراقبت های پرستاری و حمایتی خانواده محور از بیماران مبتلا به سرطان می باشد.
زمینه پژوهش (بيان مساله):
سرطان به عنوان یک واقعیت تلخ و عامل تنش زای مهم (1) عارضه ای است که مسیر زندگی فرد را تغییر می دهد و باعث افزایش آسیب پذیری و افت کیفیت زندگی افراد شده، عملکردهای روزانه، فعالیت های اجتماعی و توانایی فرد برای انجام نقش های معمول را تغییر می دهد(2). در دنیای امروز، یکی از دلایل رایج ابتلاء و مرگ و میر، ناشی از بیماری ها سرطان است(3). طبق پیش بینی سازمان جهانی بهداشت، تعداد مرگ ناشی از سرطان در جهان، از سال 2007 تا سال 2030، 45%، افزایش خواهد داشت (از 9/7 میلیون به 5/11میلیون مرگ). بیش از نیمی از موارد سرطان در کشورهای در حال توسعه به وقوع می پیوندد. همچنين، در اکثر کشورهای در حال توسعه، سرطان دومین علت مرگ بعد از بیماری های قلبی- عروقی است(4).
درکشور ایران نیز، به عنوان یک کشور در حال توسعه، سرطان سومین علت مرگ پس از بیماری های قلبی و تصادفات جاده ای است. طبق نتايج مطالعه موسوي در سال 2006، آمار ساليانه وقوع سرطان در بين زنان و مردان ايراني، به ترتیب، 98 و110 نفر به ازاي هر 100000 نفر مي باشد(5). اگر چه از نظر پزشكي سرطان براي يك فرد اتفاق ميافتد، اما اعضاي خانواده در مشكلات رواني و اجتماعي بيماري سهيم هستند. تشخيص سرطان يك تغيير وضعيت عمده در زندگي خانواده ايجاد مي كند كه Rolland از آن به عنوان" مهمان ناخوانده" ياد مي كند كه بايد توسط خانواده يا زوجين پذيرفته شود. در هر مرحله از بيماري، خانواده با چالشهايي روبرو است كه تهديد كننده روابط پايدارو كيفيت زندگي آنها است(6).
بطور گسترده پذيرفته شده است كه مبارزه با سرطان يك امر خانوادگي است. نه تنها بيمار، بلكه هركسي كه او را دوست دارد نيز با عواقب ناشي از بيماري و درمان مواجه می شود، كه این عواقب ممكن است شامل اختلال در زندگي روزمره، اضطراب، نگراني ها در مورد عود سرطان، ترس از دست دادن و مرگ باشد(7). هنگام رويارويي خانواده با يك عامل استرس زا خانواده در ابتدا منابع خود را براي حل مشكل بسيج مي كند. وقتي كه تلاش براي حل مشكل با شكست مواجه مي شود، خانواده دچار بحران مي شود. وقتي منابع خانواده كافي نباشد يا به اتمام رسيده باشد، عملكرد خانواده رو به زوال ميگذارد و علائم آشفتگي در خانواده مانند مشكلات والدي و تعارض در بين افراد اتفاق مي افتد. همچنین، زمانیکه خانواده هيچ كمكي از خارج از سيستم دريافت نكند، نتيجه به شكل سطوح پايين تر عملكرد خانواده و يا شايد جدايي و از دست دادن يك عضو ظاهر شود(8). تجربه زندگي پر از استرس، افراد را مستعد آسيب پذيري مي كند. خانواده هاي آسيب پذير، مانند خانواده هايي با يك عضو بيمار، احتمال بيشتري براي ايجاد مشكلات بهداشتي در نتيجه مواجهه با خطر و يا پيامد هاي وخيم تري در نتيجه مشكلات بهداشتي دارند(9).
همانگونه که ذکر شد، خانواده های دارای یک عضو با بیماری شدید که خانواده را دچار استرس می کند، جزء خانواده های آسیب پذیر محسوب می شوند و بنابراین، به عنوان گروه هدف برای پرستاران بهداشت جامعه محسوب می شوند. يكي از اصلي ترين رويكردهاي كار با خانواده هاي آسيب پذير در پرستاري بهداشت جامعه، رويكرد خانواده به عنوان مددجو است. در اين رويكرد، تمركز اوليه بر خانواده و ثانويه بر افراد استدر این رویکرد تمركز بر اين است كه وقتي اعضاي خانواده يك مشكل بهداشتي را تجربه مي كنند، خانواده به عنوان كل، چه واكنشي از خود نشان مي دهد(10). در واحد خانواده هر عملكرد معيوب ( بيماري، جدايي و ...) كه يك عضو را درگير مي كند، از طرق مختلف اعضاي ديگر و همچنين، واحد خانواده به عنوان یک کل را تحت تاثیر خود قرار می دهد که اکثراً " اثر موجی" نامیده می شود.همچنین رابطه متقابل قوی بین خانواده و وضعیت بهداشتی آن وجود دارد. از این رو، در هر شکل از مراقبت از مرحله ارتقاء بهداشت تا نوتوانی، نقش خانواده بسیار تعیین کننده است(8).
منظور از عملکرد خانواده، توانایی خانواده در هماهنگی با تغییرات ایجاد شده در طول حیات، حل تعارضات، همبستگی بین اعضا، اجرای مقررات حاکم بر این نهاد، با هدف حفظ کل سیستم خانواده می باشد(3). بررسی عملکرد خانواده نشان می دهد خانواده تا چه حد به عنوان یک واحد کار می کند و همچنین، میزان توانایی خانواده برای سازگاری و قضاوت در موقعیت های مختلف را می سنجد(11). لازمه ارزیابی خانواده ها، داشتن یک الگوی نظری در مورد چگونگی عملکرد آنها می باشد. یکی از مفیدترین الگوها برای بررسی خانواده، الگوي مک مستر در مورد کارکرد خانواده می باشد و در سال 1960 توسطEptein [1] و Lawrence [2]طراحی شد(12). گرچه این الگو تمامی ابعاد عملکرد خانواده را پوشش نمی دهد، اما ابعاد مهمی را که اغلب نمود بالینی پیدا می کند مد نظر قرار میدهد(13). این الگو شش جنبه از عملکرد خانواده را مد نظر قرار می دهد: 1- حل مساله 2- ارتباطات 3- نقشها 4- پاسخگویی عاطفی 5-آمیزش عاطفی 6- کنترل رفتار.
الگوی مک مستر با عملکرد جاری خانواده سروکار دارد نه با مرحله تکاملی خانواده یا رشد قبلی آن. این الگو وظایف خانواده ها را به سه قسمت تقسیم میکند. وظایف پایه مانند تامین خوراک، امنیت، مراقبت بهداشتی برای اعضای خود. وظایف تحولی مانند مراقبت از نوزاد و توجه به نوجوان خانواده، وظایف بحرانی که شامل مهارت های خانواده در هنگام بروز بحران ها و وقایع غیر منتظره مانند بیماری شدید یک عضو خانواده می باشد(12).
نکته مهم این است که چرا کار کردن با خانواده بیماران مبتلا به سرطان تا این اندازه مهم است؟ Northouse(2010)، در یک مطالعه متا آنالیز که بر روی خانواده های بیماران سرطانی در آمریکا انجام داده است، چهار دلیل برای لزوم کار با خانواده در بیماران سرطانی را ذکر کرده است:1- هنگامی که یک عضو مبتلا به سرطان است، اعضای خانواده وی بطور قابل ملاحظه ای تحت استرس قرار می گیرند.2- اعضای خانواده غالباً در مورد افکار و احساساتشان راجع به سرطان با همدیگر صحبت نمی کنند.3- خانواده ها سعی می کنند تا با تاثیرسرطان و تنش در خانواده که عمدتاً به علت سرطان بوجود آمده است، سازگار شوند.4- اعضای خانواده تلاش می کنند تا عملکرد اصلی خود را حفظ کنند (14).
خانواده به عنوان اولین منبع حمایتی و مراقبتی برای عضو مبتلاء به بیماری محسوب می شود و نگرشی که خانواده به سرطان و عوارض ناشی از آن دارد در امر مراقبت از بیمار تاثیر بسزایی دارد(15). بسته به اینکه نقش فرد مبتلا در ساختار خانواده چه بوده است، تاثیر سرطان بر عملکرد خانواده متفاوت خواهد بود(14). مهمترین نقشی که در رو یارویی با خانواده باید بررسی شود نقش والدی است(16). تشخیص سرطان در والدین باعث تغییردررفتار والدی، عملکرد جسمی و روانی و همچنین، عملکرد خانواده می شود(1).
هنگامی که والدین بیمار هستند، کیفیت مراقبت های پزشکی شامل توجه به نقش بیمار به عنوان یک والد و نیاز کودکان آنها می باشد(17). ابتلاء مادر به سرطان می تواند به عنوان یک استرسور برای کودک عمل کند(18).