این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
هدف ما از این مطالعه بررسی تاثیر بار شناختی و سرعت راه رفتن بر تغییرپذیری و دینامیک فاز هم آهنگی درون اندامی در جوانان و سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن بود. 30 جوان و 32 سالمند (20 سالمند با سابقه زمین خوردن و 12 سالمند بدون سابقه زمین خوردن) در این مطالعه شرکت کردند. از ایشان خواسته شد که 9 تکلیف راه رفتن بر روی تردمیل شامل راه رفتن با سرعت های کند، دلخواه و کند را به صورت منفرد یا همراه با یکی از تکالیف شناختی شمارش معکوس یا تفریق های سه تایی از یک عدد تصادفی سه رقمی انجام دهند. مقادیر فاز انحراف و میانگین مطلق فاز نسبی که به ترتیب بیانگر تغییرپذیری و دینامیک فاز هم آهنگی درون اندامی بودند برای هر یک از این شرایط محاسبه گردید. برای بررسی تاثیر عوامل مذکور بر پارامترهای راه رفتن از آزمون تحلیل واریانس سه طرفه استفاده شد. نتایج نشان دادند که اثر اصلی گروه و سرعت راه رفتن بر فاز انحراف هم آهنگی بین سگمان های لگن-ران، ران-ساق و ساق-پا معنی دار بود (01/0 p<) در حالیکه اثر بار شناختی تنها بر فاز انحراف هم آهنگی بین سگمان های ساق-پا معنی دار بود. همچنین اثر اصلی گروه بر میانگین مطلق فاز نسبی بر روابط بین سگمانهای لگن-ران، ران-ساق و ساق-پا معنی دار بود (01/0 p<) حال آنکه سرعت راه رفتن بر میانگین مطلق فاز نسبی در روابط بین سگمانهای لگن-ران و ران-ساق تاثیر معنی داری داشت (01/0 p<). نتایج ما نشان دادند که سالمندی می تواند باعث افزایش تغییرپذیری هم آهنگی درون اندامی شود درصورتیکه زمین خوردن، افزودن بار شناختی و افزایش سرعت راه رفتن این تغییرپذیری را کم میکنند. بعلاوه زمین خوردن و شرایط دشوار راه رفتن، دینامیک هم آهنگی را به سمت هم فازتر شدن سوق میدهند که گمان می شود ساز و کاری برای کاهش تلاش کنترلی توسط سیستم کنترل گر باشد.
سالمندی بخشی از فرایند زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان را در بر می گیرد. از دیدگاه زیست شناسی، پیری عبارت است از تغییرات زیستی که در نحوه حیات موجود زنده و در طول زمان ظاهر می شود. این تغییر با کاهش ظرفیت انطباق فرد با شرایط ناگهانی و ناتوانی در ایجاد تعادل مجدد همراه بوده و به تدریج دگرگونی هایی را در ساختار و عملکرد اعضای مختلف بدن فرد به وجود می آورد (1-2). جمعیت شناسان آغاز سن پیری و دوران سالخوردگی را از روی گروه های سنی تعیین می نمایند. این تقسیم بندی معمولاً به دو صورت انجام می گیرد. نخست، گروه های سنی 9-0، 59-10، و 60 سال به بالا؛ دوم گروه های سنی 14-0، 64-16، و 65 سال به بالا. با توجه به گروه بندی های مذکور، به ترتیب سنین 60 و 65 سالگی آغاز سالخوردگی محسوب می گردند. اگرچه در كشورهاي پيشرفته، با توجه به افزايش اميد به زندگي، ملاک دوم یعنی 65 سالگی به عنوان سن شروع سالمندي تعيين شده است اما از آنجاكه سازمان بهداشت جهاني نگاه كلي به تمام كشورها دارد، سن سالمندي را 60 سال به بالا می داند(3-5). سالخوردگی جمعیت یک فرایند شناخته شده به عنوان پیامد «انتقال جمعیت شناختی» است که در آن باروری و مرگ و میر از سطوح بالا به سطوح پایین کاهش می یابند. مهم ترین عوامل موثر بر سالخورده شدن جمعیت، عبارتند از کاهش مرگ و میر، کاهش اساسی و مستمر باروری و به طبع آن کاهش رشد جمعیت، افزايش اميد به زندگي و سطح بهداشت و درمان؛که باعث تغییرات اساسی در ساختار سنی جمعیت اکثر جوامع از جمله ایران شده است(2-3, 5).
در قرن بیست و یکم شاخص امید به زندگی در بدو تولد برای جهانیان از مرز 66 سال عبور کرده است و انتظار می رود که جمعیت جهان ظرف 50 سال آینده به طور قابل ملاحظه ای به سمت پیری پیش رود. هر سال 7/1 درصد به جمعیت جهان افزوده می شود، ولی این افزایش برای جمعیت 65 سال و بالاتر، 5/2 درصد است. این فاصله، ترکیب سنی جمعیت جهان را به سوی سالمند شدن سوق می دهد و پیش بینی می شود که تا سال 2050 میلادی جمعیت سالمندان، از 16 به 28 درصد کل جمعیت رشد نماید). کشور ما ایران نیز از این تغییر جمعیتی بی نصیب نبوده است. همگام با رشد جمعیت سالمندان دنیا، جمعیت ایران نیز به سوی سالمندی سوق می یابد به نحوی که پیش بینی می شود که تا سال 1405، سالمندان ایران حدود 11 درصد کل جمعیت کشور را تشکیل دهند(8). شاخص های آماری نشان می دهند که روند پیر شدن جمعیت در کشور ما نیز آغاز شده است و پیش بینی می شود که در فاصله 20 ساله 1340 تا 1405 به میانه سنی جمعیت کشور 10 سال افزوده شود. آمار و ارقام حاصل از سرشماري عمومي نفوس مسكن نشان مي دهد كه تعداد جمعيت سالمندان ايران در دهه هاي اخير در حال افزايش بوده و نسبت جمعيت سالمند كشور سال هاي 1335 تا 1385 از آهنگ يكنواختي برخوردار نبوده است. جمعيت سالمندان ايران( سنين 60 ساله و بيشتر) از 1173679 نفر در سال 1335 به 5121038 نفر در سال 1385 رسيد. به عبارت ديگر جمعيت سالمند كشور در دوره 50 ساله مورد بحث 4/4 برابر افزون گشته در حالي كه جمعيت كل كشور در همين دوره 3/7 برابر شد. بديهي است كه از جمله عوامل موثر در افزايش جمعيت سالمند در سال 1385 افزايش اميد به زندگي و كاهش سطح باروري در دو دهه اخير بوده است. پیش بيني مي شود كه در فاصله سالهاي 1375 تا 1404 جمعيت سالمندي در ايران 67/6 درصد كل جمعيت به حدود 11 درصد افزايش يابد (1, 5).