این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
زمینه و هدف: امروزه اهمیت مسأله اضطراب کتابخانهاي به عنوان عاملی بازدارنده در استفاده درست از کتابخانهها به ویژه کتابخانههای دانشگاهی بر هیچکس پوشیده نیست. پژوهشهای گوناگونی به منظور ارائه راهکارهایی در جهت کاهش این نوع اضطراب انجام شده است؛ پژوهش حاضر نیز با هدف تعیین رابطه بین هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهاي دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس، سعی دارد تا مهارتهای هوش هیجانی را به عنوان یکی از راهکارهای کاهش اضطراب کتابخانهاي معرفی کند.
روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی پيمايشي و از نوع همبستگی ميباشد. در مجموع 700 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی بوشهر (وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي) و دانشگاه خلیج فارس (وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري) به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه هنجاریابی شده هوش هیجانی سیبریاشرینک و پرسشنامه بومی سازی شده اضطراب کتابخانهاي بوستیک، جمعآوری شد و با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری تی تک متغیّره، تی مستقل، آزمون اف، کروسکال والیس، من ویتنی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی در سطح معناداری (05/0P value>) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد دانشجویان این دو دانشگاه از اضطراب کتابخانهای پایینتر از سطح متوسط برخوردارند (73/91) و این اضطراب فقط در مؤلّفه "عوامل مکانیکی" بالاتر از سطح متوسط قرار دارد. با مقایسه دانشجویان دختر و پسر مشاهده شد که آنها در سطح معناداری 97/0 تفاوتی از نظر اضطراب كتابخانهاي ندارند؛ البته از نظر مقايسه مؤلّفهها، بین دانشجویان دختر و پسر فقط از نظر "عوامل ناشي از تعامل با كتابداران" تفاوت معناداري وجود دارد. سطح هوش هیجانی دانشجویان نیز بالاتر از حد متوسط قرار دارد (03/106) که بالاترین میزان هوش هیجانی مربوط به مؤلّفه مهارتهای اجتماعی میباشد. با مقایسه دانشجویان دختر و پسر مشاهده شد که آنها در سطح معناداری 9/0 تفاوتی از نظر هوش هیجانی ندارند؛ البته از نظر مقايسه مؤلّفهها، دانشجویان دختر و پسر فقط از نظر "هوشیاری اجتماعی" تفاوت معناداري دارند. همچنین بین هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای دانشجویان رابطه معکوس و معناداری وجود داشت (41/0- r =). این نتیجه در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر (39/0- r =) و دانشگاه خیج فارس (43/0- r =) نیز به دست آمد. همچنین بین مؤلّفههای هوش هیجانی- به غیر از مؤلّفه خودانگیزی- و اضطراب کتابخانهای و مؤلّفههای آن رابطه معکوس و معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش و وجود رابطه معنادار هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای، به نظر میرسد توجه به هوش هیجانی برای کاهش سطح اضطراب دانشجویان هنگام استفاده از کتابخانه و درنتیجه بهرهوری بهتر کتابخانه مؤثر و ارزشمند باشد. در پایان پیشنهادهایی در سطح کتابداران و مدیران کتابخانه داده شده است.
كتابخانه نهادي اجتماعي است كه در آن افراد به دنبال راهي براي برطرف كردن نيازهاي اطلاعاتي خويش هستند. اين نهاد، نقش مهمي در شناسايي نيازهاي اطلاعاتي (اعم از نيازهاي بالقوه و بالفعل)، فراهمآوري، بازيابي و دسترسپذير ساختن محتواي منابع اطلاعاتي مورد نياز كاربران بر عهده دارد. برای ایفای چنین نقشی علاوه بر وظایف معمول هر کتابخانه شامل فراهمآوري، سازماندهي و دسترسپذيري منابع اطلاعاتي، بررسي موانع عاطفي و روانشناختي استفاده از كتابخانه ميتواند در ارائه بهتر خدمات و استفاده هر چه مناسبتر كاربران از كتابخانه تأثير داشته باشد. اين امر به این دلیل حائز اهميت است كه يك كتابخانه به رغم داشتن مجموعهاي مناسب متشكل از انواع منابع اطلاعاتي، در صورت نداشتن محيطي آرام و بدون عوامل اضطرابزا، قادر نخواهد بود تا به طور شايسته كاربران خود را مورد حمايت قرار داده و خدمات مناسبی به آنها ارائه نمايد. از اين رو، موضوع اضطراب به عنوان يكي از عمدهترين موانع عاطفي و روانشناختي پيش روي كاربران بايستي مورد توجه قرار گيرد. تاكنون بحث اضطراب و انواع گوناگون آن مانند اضطراب رایانهای[1]، اضطراب اینترنتی[2]، اضطراب اطلاعاتی[3]، اضطراب پژوهش کتابخانهای[4]، اضطراب کتابخانهای[5]، اضطراب ریاضی و آمار[6] و اضطراب پژوهش[7] موضوع پژوهشهاي متعددي بوده است (عرفانمنش، محمدي، ديدهگاه، 1391). در این میان، اضطراب کتابخانهای به عنوان یکی از مهمترین و شایعترین اضطرابها در محیطهای علمی محسوب میشود (Bostick,1992) .
ایده اضطراب کتابخانهای از سال 1972 مطرح بوده است (خدیوی، عابدی، شعبانی، 1385). از اولین پژوهشهای انجام شده در زمینه اضطراب کتابخانهای پژوهشی بود که توسط ملون (Mellon, 1986) انجام گرفت؛ در این پژوهش برای اولین بار "نظریه اضطراب کتابخانهای[8]" مطرح شد. سپس بوستیک در سال 1992 مقیاس سنجش اضطراب کتابخانهای را تعیین نمود و آن را به عنوان ابزاری برای پژوهشهای خود در این زمینه مورد استفاده قرار داد. از آن پس، پژوهشهای بسیاری برای کاهش میزان اضطراب کتابخانهای انجام گرفته است.
در ميان پژوهشهاي انجام شده طي سالهاي اخير، جای خالی پژوهشی که به هوش هیجانی به عنوان عاملی تأثیرگذار بر سطح اضطراب کتابخانهای بپردازد، مشهود است. از آنجا كه از يك سو هوش هیجانی و مؤلّفههای آن به ویژگیهای روانشناختي افراد توجه نموده و سعي در تشريح و تفسير جايگاه هيجانات و عواطف در توانمنديهاي انساني دارد و از سویی دیگر اضطراب کتابخانهای نیز به عنوان مانعی روانشناختی در جهت دستيابي به چنين توانمندي و قابليتي محسوب میشود، میتوان وجود رابطه بين اين دو مقوله را محتمل دانست. شناخت ويژگيهاي گوناگون روانشناختي افراد و اهتمام ورزيدن نسبت به شناخت آنها، بستري را مهيا ميسازد تا درگام نخست اشخاص بر اساس آن قادر شوند چه در قالب فعاليتهاي فردي و چه در قالب فعاليتهاي جمعي، توانمنديها و ضعفهاي خويش را شناسايي نمایند. اين افراد در گام بعد قادر خواهند شد از توانمنديها و ضعفهاي شناخته شده خود، برای برقراري ارتباط مؤثر و تعامل هدفمند با ديگر افراد جامعه استفاده كنند. در اين راستا، هوش هيجاني به عنوان يكي از عوامل تأثيرگذار در ارتباط با كسب آگاهي نسبت به روابط بين فردي كه توانايي شناخت و تمايز عواطف و انگيزههاي افراد را بوجود ميآورد، ميتواند نقشي اساسي ايفا نمايد (سلطانيفر، 1386). با توجه به اين نكته كه هوش هيجاني ماهيتي اكتسابي دارد (Fletcher, Leadbetter, Curran, O'Sullivan, 2009)، به نظر ميرسد پرداختن به اين مفهوم زمينهساز كاهش برخي مشكلات ارتباطي كاربران در كتابخانهها باشد.
- تعریف مسأله
ظهور فنآوريهاي جديد تأثيري جدي در همه محیطها به خصوص در كتابخانهها داشته و امروزه کاربرد آنها در تمام بخشهای کتابخانه به صورت امری رایج مشاهده میشود. در این راستا کتابخانههای دانشگاهی هم از این امر مستثنی نبوده و برای اجرای صحیح برنامههای آموزشی و پژوهشی دانشگاه، از فنآوریهای جدید بهره بردهاند. استفاده از فنآوریها در بخشهایی از کتابخانه که به طور مستقیم با کاربر در ارتباط است، باعث بروز مشکلاتی برای کاربران یا همان دانشجویان شدهاست. دانشجويان بايد بتوانند خود را با شيوهها و ابزارهاي جديد فنآوری اطلاعات سازگار کنند. از آنجاييكه بسياري از دانشجويان آشنايي كاملي نسبت به اين شيوهها و ابزارهاي جديد ندارند و نسبت به کمکهایی كه کتابداران در دستیابی به اطلاعات قادر به ارائه آن ميباشند آگاه نیستند، استفاده از کتابخانه برای اين دسته از دانشجویان به تجربهای ناخوشایند و همراه با اضطراب تبدیل ميشود (حريري، نعمتيلفمجاني، 1388). اين عوامل و بسیاری از مسائل دیگر مانند ويژگیهای محيطي كتابخانه، برخورد نامناسب كتابداران و موارد ديگر میتواند اثرات روانشناختي پیچیدهای بر کاربران کتابخانههای دانشگاهی داشته باشد و کمیّت و کیفیّت استفاده از کتابخانه را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از این تأثیرات روانشناختي موضوع اضطراب است که در علوم کتابداری و اطلاعرسانی با عنوان اضطراب کتابخانهای از آن یاد میشود (عرفانمنش، بصيريانجهرمي، 1390). طبق گفته ملون (Mellon, 1986)، "اضطراب کتابخانهای احساسی عمومی ناشی از تنش و ترس است که در هنگام استفاده واقعی افراد از کتابخانه و یا زمانی که قصد استفاده از کتابخانه را دارند، تجربه میشود".
برخی پژوهشها، ازجمله پژوهش عرفانمنش و ديدهگاه (1390) نشان داده است که استفاده نكردن بسیاری از دانشجویان دانشگاههای مختلف از كتابخانه به دلیل اضطراب ناشي از ورود به محيط كتابخانه ميباشد كه باعث کاهش قابلیت و توانایی افراد شده و با به خطر انداختن سلامتي آنان، مانع کسب موفقیت میشود. استفاده دانشجویان از کتابخانههای دانشگاهی درصورتی کارآمدی لازم را خواهد داشت که علاوه بر برخورداری از شرایط و امکانات مناسب در كتابخانه، آرامش و امنیت ذهنی و روانی دانشجویان در استفاده از کتابخانه نیز در بیشترین حد ممکن تأمین شده باشد. پس، از آنجا كه هوش هیجانی و مؤلّفههای آن به بررسی آرامش و امنیت ذهنی و روانی افراد میپردازد، ميتوان انتظار داشت در رفع مشكل اضطراب كتابخانهاي مؤثر باشد. چرا كه "هوش هیجانی" یعنی "تواناییهایی مانند این که فرد بتواند انگیزه خود را حفظ نماید و درمقابل ناملایمات پایداری کند، حالات روحی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر، قدرت تفکر او را خدشهدار سازد" (مرادي، 1389). هوش هيجاني باعث ارتباط بهينه با ديگران، كنترل خود، تطابق و انگيزه براي زندگي ميشود و مهارتهاي درونفردي، بينفردي، سازشپذيري و مديريت استرس را افزايش ميدهد و ميتواند سطح كارآيي افراد را در زمينه تحصيلي و تخصصي افزايش دهد (ظهیرالدین، دیباجنیا، قيدر، 1389).
از آنجایی که افراد دارای هوش هیجانی بالا توانایی بیشتری در حل مسأله و همچنین انطباقپذیری با شرایط جدید (مانند قرارگرفتن در یک محیط جدید) دارند (Fletcher, et al, 2009)، میتوان گفت در زمينه استفاده از منابع کتابخانهای نیز اين کاربران با استرس و اضطراب کمتری ناشی از حضور در محیط کتابخانه مواجه خواهند شد. در این بین، با توجه به اينكه از میان انواع کتابخانهها، کتابخانههای دانشگاهی دارای رسالت آموزشی و پژوهشی بالاتری هستند، و مسئوليت آموزش و ارتقاء سطح توانمنديها و مهارتهاي مربوط به سواد اطلاعاتي دانشجويان را نيز به عهده دارند، کاهش سطح اضطراب کتابخانهای از جمله رسالتهای این دسته از کتابخانهها محسوب میشود. بنابراین پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن مشخص کردن سطح اضطراب کتابخانهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و خلیج فارس به بررسی رابطه اضطراب کتابخانهای با هوش هیجانی آنها پرداخته و رابطه مؤلّفههای هوش هیجانی را بر سطح اضطراب کتابخانهای بررسی نماید. نتایج این پژوهش خواهد توانست ضمن پرداختن به چالشهای مطرح در بین افراد مشغول به تحصيل در زمان استفاده از کتابخانه، راهحلهایی در این زمینه پیشنهاد دهد.
- ضرورت اجرای پژوهش
هر ساله کتابخانههای دانشگاهی سهم قابل توجّهی از بودجه دانشگاه را صرف خرید منابع کتابخانهای مانند کتابها، نشریات چاپی و الکترونیکی و پایگاههای اطلاعاتی میکنند. صرف چنین بودجهای با هدف استفاده بهینه و کارآمد جامعه دانشگاهی به خصوص دانشجویان از این منابع اطلاعاتی چاپی و الکترونیکی انجام میگیرد. در این راستا هر عاملی که مانعی در استفاده بهینه و کارآمد از کتابخانه ايجاد کند، باید مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته و در جهت برطرف کردن آن راهكارهايي ارائه شود. با كمك اين گونه راهكارها ميتوان سطح استفاده از منابع اطلاعاتی خریداری شده را افزايش داد، کیفیّت و کمیّت استفاده از منابع اطلاعاتی را بالابرد و ارزش افزوده منابع کتابخانه را بهبود بخشید. همچنين بدين طريق میتوان با ارتقاء سطح دانش و عملکرد پژوهشی دانشجویان و دیگر کاربران کتابخانههای دانشگاه، جایگاه دانشگاه را ارتقاء داد؛ چرا كه اگر دانشجویان بیشتر به استفاده از کتابخانه و منابع اطلاعاتی ترغیب شوند، باعث گسترش فعالیتهای علمی و پژوهشی در آن دانشگاه شده و جایگاه علمي دانشگاه بهبود میيابد.
به طور كلي، با انجام اين پژوهش ميتوان در راستاي تحقق موارد زير گامهاي اساسي برداشت:
1- با بررسي رابطه هوش هيجاني و اضطراب كتابخانهاي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خلیج فارس ميتوان عوامل مؤثر در ايجاد اضطراب در محيط كتابخانههای مركزي این دو دانشگاه را شناسايي كرده و برای برطرف نمودن آنها برنامهریزی کرد؛
2- از نتايج اين پژوهش ميتوان در برقراري ارتباطي مؤثر ميان كتابداران و استفادهكنندگان از كتابخانه بهره برد؛
3- با استفاده از هوش هيجاني و مؤلّفههاي آن، ميتوان راهكارهايي جهت كاهش اضطراب كتابخانهاي ارائه داد و از اين طريق ميتوان کیفیّت و کمیّت استفاده از منابع اطلاعاتی را بالا برد و ارزش افزوده منابع کتابخانه را ارتقاء بخشید؛
4- نتايج اين پژوهش ميتواند به برنامهريزان و مديران كتابخانههاي دانشگاهي در برقراري ارتباط مؤثرتر با دانشجويان و كمك به آنها، استفاده بهينه از منابع و فرآهم آوري محيطي مناسبتر منطبق با نياز كاربران ياري رساند.
- هدف اصلی پژوهش
بررسی رابطه هوش هیجانی و اضطراب کتابخانهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خلیج فارس.
- هدفهاي فرعی پژوهش
1. تعیین میزان اضطراب كتابخانهاي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خلیج فارس؛
1-1. تعیین ميزان اضطراب كتابخانهاي در ميان دانشجويان دختر و پسر هر دانشگاه؛
1-2. تعیین میزان اضطراب كتابخانهاي بین دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خلیج فارس؛
1-3. تعیین میزان اضطراب كتابخانهاي دانشجويان دانشكدههاي چهارگانه دانشگاه علوم پزشکی بوشهر؛
1-4. تعیین میزان اضطراب كتابخانهاي دانشجويان دانشكدههاي چهارگانه دانشگاه خلیج فارس؛
2. تعیین ميزان هوش هیجانی دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خلیج فارس ؛
2-1. تعیین ميزان هوش هیجانی در ميان دانشجويان دختر و پسر هر دانشگاه؛
2-2. تعیین میزان هوش هیجانی بین دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خلیج فارس؛
2-3 . تعیین ميزان هوش هیجانی دانشجويان دانشكدههاي چهارگانه دانشگاه علوم پزشكي بوشهر؛
2-4. تعیین ميزان هوش هیجانی دانشجويان دانشكدههاي چهارگانه دانشگاه خلیج فارس؛
3. تعیین رابطه هوش هیجانی و مؤلّفههای آن با اضطراب كتابخانهاي دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و دانشگاه خلیج فارس.
- سؤالهاي پژوهش
1- ميزان اضطراب كتابخانهاي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خليج فارس در چه سطحي قرار دارد؟
2- ميزان هوش هيجاني دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خليج فارس در چه سطحي قرار دارد؟
3. تا چه ميزان بين هوش هيجاني و اضطراب كتابخانهاي دانشجويان رابطه وجود دارد؟
- مبانی نظری
- مقدمه
همانطور که در فصل اول ذکر شد، هدف اصلي این پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني و اضطراب كتابخانهاي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر و دانشگاه خليج فارس ميباشد. بنابراين يكي از مقولههايي که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار میگیرد موضوع هوش هیجانی است كه از سال 1990 بدين سو، پژوهشهاي گستردهاي در اين زمينه صورت گرفته است. موضوع حائز اهميت ديگر، اضطراب کتابخانهای است که از نظر تاریخی پژوهشهای این حوزه به حدود بیست و پنج سال قبل بر میگردد. با این حال در طی این مدّت محدود، تعداد پژوهشهای انجام شده در این حوزه قابل توجه ميباشد. اما آنچه كه در اين پژوهش اهميت دارد بررسي رابطه هوش هيجاني و اضطراب كتابخانهاي است كه در اينجا تلاش شده اين مفاهيم به طور گسترده مورد بررسي قرار گيرند.
- هوش[9]
تعریفهاي زيادي از هوش ارائه شده است؛ يكي از آنها که اتفاق نظری روی این تعریف وجود دارد، هوش را به عنوان توانايي سازگاري با محيط و يادگيري از تجربيات زندگي روزانه میداند (طباطبائي، توسلي نائيني، 1388). در واقع هوش مهارتي براي حل مسئله ميباشد (همان، 1388). هوش، از جنبههاي مهم در سازگاري افراد با محيط و از عوامل مهم تفاوتهاي فردي به شمار ميآيد. هنگامي مفهوم هوش از مطالعات دانشگاهي به سطح جامعه و روابط بين فردي وارد شد، مفاهيمي مانند"هوش اجتماعي[10]"، "هوش بين فردي[11]" و "هوش هيجاني[12]" ذهن پژوهشگران را درگير كرد (رنجبردار، 1389).
- هوش هيجاني
هوش هيجاني زير مجموعهاي از هوش اجتماعي ميباشد كه به عنوان "توانايي براي نظارت بر احساسات و هيجانات خود و ديگران، محدود ساختن آنها و استفاده از اين اطلاعات براي هدايت افكار و عملكردها" شناخته ميشود. اين مفهوم، مرتبط با هوش اجتماعي ميباشد كه به عنوان توانايي براي پردازشهايي از جمله درك و مديريت اطلاعات هيجاني است. هوش اجتماعي به شخصيت افراد اشاره دارد و فرآيندي است كه از رفتارهاي اجتماعي ريشه گرفته است (De Raad, 2005).
به بيان ديگر، هوش هيجاني يعني آنكه يك فرد خود را به خوبي شناخته و بداند افكار، عواطف، احساسات و ويژگيهاي رفتارياش چه ميباشد. درواقع ميتوان گفت "مهارتي است براي ارزيابي و هدايت، كه باعث تغيير تواناييهاي انسان براي تعالي، توسعه و ايجاد احساس مثبت از زندگي ميشود" (حقاني، امينيان، كمالي و جمشيديان، 1389). هوش هيجاني به عنوان عاملي مؤثر براي كسب موفقيت در زندگي، تحصيلات و شغل، شناخته شده است (Nelis, Quoidbach, Mikolajczak, Hansenne, 2009). با توجه به پژوهشهاي انجام شده در زمينه هوش هيجاني چنين نتيجهگيري شده است كه هوش هيجاني براي تربيت افرادي با انگيزه بالا، علاقهمند به كسب علم و دانش، خلاق، مسئوليتپذير، با اعتماد به نفس بالا، انعطافپذير، با پشتكار و داراي قدرت برقراري ارتباط، امري لازم است (Ciarrochi, Deane, Anderson, 2002). همچنين پژوهشها ثابت كردهاند كه زير بناي بسياري از تصميمهاي مهم، فعاليتهاي سودمند و زندگيهاي رضايت بخش و موفق، هوش هيجاني است (طباطبائي، توسلي نائيني، 1388).