این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
اين مطالعه به منظور بررسی اثرات سمی نانولوله هايکربني تک ديواره عامل دار شده، بر روی سه رده سلولی MCF7, HUVEC, PC12 انجام شده است. سلولها با غلظتهای مختلف دو نانولوله کربنی تک دیواره با گروه عاملی متفاوت(کربوکسیل و گروه عاملی حلقوی) تيمار و به مدت زمان 24، 48 و 72 ساعت اينکوبه شدند. سپس سنجش MTT، لاکتات دهيدروژناز و آپوپتوز برای ارزيابی اثر بازدارندگی نانومواد بر رشد سلولها انجام شد. نتايج آزمايشات روی رده سلولی MCF7 نشان داد: کاهش رشد سلول و افزايش آزاد سازی لاکتات دهيدوژناز به محيط کشت همزمان با افزايش دوز و زمان اينکوبه اتفاق افتاده است، اما در مورد زمان 72 ساعت يک استثنا وجود داشت چرا که از دوز 6 تا 10 ميکروگرم بر ميلي ليتر اندکی از اثر باز دارندگي بر رشد سلولی کاسته شد و نيز رهايش لاکتات دهيدروژناز اندکی کاهش يافت. همچنين در دو رده سلولی ديگر در مدت زمان 24 ساعت افزايش دوز منجر به کاهش رشد سلول و افزايش آزادسازی لاکتات دهيدروژناز گرديد و اما در مورد زمانهاي 48 و 72 ساعت ميزان کاهش رشد سلول و نيز افزايش آزادسازي لاکتات دهيدروژناز در مقايسه با زمان 24 ساعت مهار شد به عبارت دیگر مقاومت سلولها افزایش مییابد. در پايان آزمايش آپوپتوز انجام شد و مشاهده با ميکروسکوپ فلورسنس نشان دهنده القا مرگ سلولی از طريق مسير آپوپتوز بود. تمامی نتايج اين مطالعه حاکي از اثر سميت سلولي نانولوله کربنی تک ديواره عامل دار شده، بر روی ردههای سلولی ذکر شده است. اما سميت نانولوله کربنی کربوکسيله اندکی بيشتر از نانولوله با گروه عاملی حلقوی بوده و نيز اثر سميت برای PC12 اندکی بيشتر از سلول سرطان پستان بود.
کليد واژهها: نانولوله های کربنی تک ديواره عامل دار شده، سرطان پستان، رده سلولی MCF7، سميت سلولی، آزادسازی لاکتات دهيدروژناز
مقدمه
اولین بار هیپوکریت فیلسوف یونانی کلمه کارسینوس یا کارسینوما را در اشاره به تومورها بکار برد . احتمالا دلیل آن شباهت ظاهری توده های سرطانی به خرچنگ بوده است. در بافتهای طبیعی بدن بعد از تعداد مشخصی تقسیم سلولی کنترل فیدبکی باعث توقف تکثیر و شروع تمایز میشود. سرطان یا نئوپلاسم شامل بافتهایی است که تقسیم غیر طبیعی دارند. منشا بیماری ژنتیکی و شامل دو اتفاق همزمان است: تکثیر دائمی یک سلول به دلیل عدم تعادل ژنی و نیز جهش ژنی و غیر فعال شدن مسیرهای طبیعی مرگ سلولی. با مختل شدن مسیرهای طبیعی تکثیر و مرگ سلولی، گروهی از سلولها به صورت کنترل نشده تقسیم شده و همزمان با تکثیر بیش از حد و تشکیل تودهای از سلولها شروع به آزاد کردن مواد شیمیایی میکنند که محرک رشد مویرگهای غیر طبیعی درون توده سلولهاست. این مجموعه به عنوان توده بدخیم شناخته میشود که می تواند بامصرف بیش از حد مواد غذایی به شدت به بافتهای اطراف آسیب بزند. سرانجام در برخی موارد هنگامی که تومور به اندازه کافی بزرگ شد، برخی سلولها به گردش خون راه یافته و در سایر قسمتهای بدن توده هایی تشکیل میدهند به این پدیده متاستاز یا تهاجم تومور سرطانی گفته میشود (36).
-1-سرطان پستان
سرطان پستان معمولترين سرطان در سراسر جهان، شايعترين سرطان در زنان امريکايي و دومین سرطان کشنده و عامل اصلی مرگ و میر در زنان 55-45 سال است.
این بیماری سالانه حدود یک میلیون نفر را در سراسر دنیا مبتلا میکند؛ از این تعداد 320 هزار نفر در اروپا و 200 هزار نفر در امریکا ساکنند که در مجموع بیش از نیمی از کل مبتلایان را تشکیل می دهند (10). این بیماری سه تا پنج درصد علت مرگ و میرها در دنیای غرب و یک تا سه درصد علت مرگ ها در کشورهای درحال توسعه را تشکیل می دهد اما در ژاپن بندرت رخ می دهد (55).
در سال 2009 این سرطان 192370 زن امریکایی را مبتلا کرد که از این تعداد 40170 مورد آن منجر به مرگ شد. اما اخیرا میزان مرگ و میر سالانه بر اثر این سرطان در امریکا، 2.3 درصد گزارش شده است که علت آن استفاده از روش های غربالگری پیشرفته و گزینه های درمانی بهتر و جدیدتر عنوان شده است.
از هر نُه نفر زن جوامع انگلیسی و امریکایی، یک نفر در طول زندگی خود به این بیماری مبتلا می شود؛ در مجموع، شیوع این بیماری در کشورهای غربی بیش از افریقا، امریکای جنوبی و آسیاست که عوامل پاتولوژیک متعددی در ایجاد این بیماری دخیلند (2).
عوامل موثر در بروز این بیماری عبارتند از: سن، ژنتیک، پیشینه خانوادگی، رژیم غذایی، مصرف الکل، چاقی، شیوه های زندگی، نداشتن فعالیت فیزیکی و عوامل آندوکرین (درونزا و برونزا). از دیگر عوامل مرتبط با سرطان پستان می توان به تراکم ماموگرافیک و سابقه بیماری خوش خیم اشاره نمود؛ اما، هنوز به درستی روشن نیست که کدام یک از عوامل یاد شده، نسبت به دیگر عوامل، در ایجاد سرطان پستان نقش برجسته تری دارد.
1-2- اپیدمیولوژی
سرطان پستان رایجترین سرطان در زنان بالغ سراسر جهان و بعد از سرطان ریه، دومین سرطان منجر به فوت است(10،4). شیوع این سرطان در کشورهای غربی بالاست به گونه ای که از هر 12 نفر زن، در جوامع ولز و انگلستان، یک نفر آن در طول زندگی خود به آن دچار می شود (55).
برخی محققان معتقدند که این تعداد بالاتر هم هست و در جوامع زنان امریکائی و انگلیسی گاهی به یک نهم هم می رسد (4). در کل، این سرطان یک چهارم سرطان های زنان در کشورهای غربی را شامل می شود که نشان دهنده شیوع بالا، در آن کشورهاست. در سراسر دنیا، سرطان سینه 22٪ از تمام سرطان های زنان را تشکیل می دهد (بجز سرطانهای پوست غیر ملانوما) به نحوی که تنها در سال 2008 این بیماری، باعث مرگ 458503 نفر در جهان شد (13.7٪ از همه مرگ های زنان).
ابتلا به سرطان سینه در تمام کشورها، بخصوص در کشورهای در حال توسعه ای چون هند، درحال افزایش است. در سال 1940 احتمال مبتلا شدن به سرطان سینه در زنان 5٪ بود و طبق تخمینِ انجمن سرطان امریکا، در سال 2012 این احتمال به 13٪ رسید؛ یعنی بیشتر از یک نفر به ازای هر 8 نفر! (75،10).
گاهی علت ابتلا ناشناخته می ماند؛ در حقیقت در 75٪ زنانی که مبتلا می شوند، عامل اصلی منجر به بیماری معلوم نمی شود. وجود عوامل خطر الزاما به معنی بروزبیماری نخواهد بود و تعدادی از زنان با وجود عوامل خطر هرگز مبتلا نمیشوند؛ اما، وجود عوامل خطر می تواند به شناسایی زنانی که احتمال ابتلایشان بیشتر است رهنمون شود.
1-3- عوامل علت شناختی
برخی عوامل غیر قابل کنترل هستند مثل: سن، پیشینه خانوادگی و سابقه پزشکی و تعدادی قابل کنترلند، از جمله: وزن ، فعالیت جسمانی و مصرف الکل چاقی، روش زندگی و فعالیت فیزیکی.
آگواس[1] و همکاران، دریافتند که دو عامل یاد شده، یعنی رژیم غذائی و فعالیت فیزیکی، منفردا یا مجتمعا، بر وزن بدن و چاقی که خطر سرطان پستان را در زنان بخصوص بعد از یائسگی افزایش میدهند، موثرند. محققان دیگر در مطالعات خود نشان دادند که خطر ابتلا به این بیماری بخصوص در بین زنان چاق که هورمون جایگزین درمانی دریافت نکردهاند، بیشتر است و به ازای هر پنج کیلوگرم اضافه وزن، میزان خطر 8٪ افزایش مییابد (2). این مساله بدین علت است که چربی های موجود در بافت چربی، منبع مهمی برای کلسترول هستند و کلسترول پیش ساز استروژن محسوب میشود.
1-3-1- اضافه وزن
شاخص توده بدنی[2] بالاتر از 25، بخصوص بعد از یائسگی، خطر ابتلا به بیماری را افزایش میدهد. بعد از یائسگی، وقتی ساخت هورمون در تخمدان متوقف میشود، منبع اصلی تولید استروژن بافت چربی خواهد بود، بنابراین داشتن چربی بیشتر، به معنی سطح استروژن بالاتر است، که خطر بروز سرطان سینه را افزایش می دهد. چاقی همچنین احتمال برگشت بیماری را در زنان چاق مبتلا به سرطان سینه، که بهبود یافته اند، افزایش می دهد. مطالعات نشان داده است که در زنان چاق، احتمال داشتن توده های بزرگتر، درگیری بیشتر توده های لنفی و پیش آگهی[3] ضعیف تر، با 30٪ مرگ و میر بیشتر وجود دارد. رابطه بین چاقی و سرطان پستان همچنان پیچیده است و با لحاظ سایر عوامل مرتبط، تفسیر می شود؛ برای مثال محل تجمع چربی اگر در شکم و اطراف آن باشد، احتمال سرطان بیشتر از وقتی است که چربی در اطراف عضلات بازو و لگن انباشته شده باشد (10).
1-3-2- نداشتن فعالیت جسمی
باعث افزایش خطر است. فعالیت فیزیکی، هم چون رژیم غذایی، می تواند بر سطوح پلاسمایی هورمون های موثر در ایجاد سرطان پستان، دخالت داشته باشد. فعالیت جسمی، باعث مصرف قند خون و مهار آن میشود و سطوح خونی هورمون انسولین را، که بر رشد و رفتار سلول های پستانی موثر است، کنترل میکند. سلول های چربی، پیش ساز استروژن هستند، وقتی سلول های سینه به مدت طولانی در معرض سطح استروژن بالا قرار گیرند، خطر سرطان سینه افزایش می یابد (4). افزایش فعالیت فیزیکی، باعث افزایش مصرف چربی های بدن و به دنبال آن کاهش تولید استروژن، از منابع چربی میشود. جامعه سرطان امریکا 45 تا 60 دقیقه فعالیت جسمی، در پنج روز یا بیشتر در هر هفته را توصیه میکند.
1-3-3- الکل
به نظر می رسد، افزایش مصرف الکل در بروز سرطان پستان نقش داشته باشند. بر اساس یک مطالعه، خطر ابتلا به سرطان، با مصرف الکل، بصورت وابسته به دوز و پیشرونده افزایش می یابد؛ با دریافت روزانه بیش از 60 گرم الکل (دو تا پنج بار نوشیدن)، بسته به مقدار و شدت مصرف و برای هر 10 گرم افزایش مصرف میزان خطر به نه درصد افزایش می یابد. افزایش احتمال ابتلا به سرطان، با مکانیسم افزایش سطوح استروژن خون در نتیجه مصرف بالای الکل مرتبط است. الکل توانایی خود کنترلی سطح استروژن خون را محدود کرده و در نتیجه با بالا رفتن سطح استروژن خون، خطر ابتلا به سرطان سینه افزایش می یابد. الکل با تخریب DNA سلولی هم، باعث افزایش خطر می شود. زنی که سه بار در هفته نوشیدنی الکلی مصرف می کند 15٪ بیشتر از کسی که چنین نوشیدنی ای مصرف نمی کند، در معرض ابتلا قرار دارد. با مطالعه بیش از یک میلیون زن انگلیسی معلوم شد یک بار مصرف نوشیدنی الکلی در روز، احتمال ابتلا به سرطان سینه را 11 در هزار، افزایش می دهد (10،2).
1-3-4- رژیم غذایی
رژیم غذائی، عامل خطری است که تاثیر آن بر برخی انواع سرطان مثل سرطان سینه، مورد تردید است. لکن، بهتر است مصرف گوشت قرمز و چربی حیوانی ( چربی شیر، پنیر و بستنی) محدود شود. زیرا ممکن است حاوی هورمون ها، برخی فاکتورهای رشد، آنتی بیوتیک ها یا حشره کش ها باشد. مصرف زیاد کلسترول و دیگر چربی ها خطر سرطان را افزایش می دهد و مطالعات نشان داده است خوردن زیاد انواع گوشت های قرمز و فرآورده های آن، باعث افزایش سرطان است. بنابراین، رژیم کم چرب که با مصرف میوه ها و سبزیجات حاصل می شود، مورد تاکید است. اخیرا برآورد شده است که رژیم های کم چرب، احتمالا به طور قابل توجهی خطر ایجاد سرطان سینه یا عود آن را کاهش خواهد داد. به علاوه طبخ گوشت با دماي زیاد و رژیم های غذایی پرچرب، باعث افزایش وقوع سرطان پستان میشود و مشاهده شده که رژیم های حاوی 40-35 درصد چربی که مشابه اکثر رژیم های پرکالری غربی است بر بافت پستان اثر تومور زایی دارند، زیرا رژیم های پر چرب سرشار از کلسترول هستند که پیش سازی برای ساخت استروژن و دیگر هورمون های استروییدی محسوب می شوند، بنابراین بافت پستان را در معرض میزان بیشتری استروژن قرار میدهد که به شکل بالقوه باعث ایجاد سرطان می شود. رژیم غذایی با میزان استروژن گیاهی[4] کم، با سرطان سینه دارای رابطه است. همچنین دیده شده که رژیم غذایی پرفیبر، از جذب مجدد استروژن در روده جلوگیری میکند و با دریافت روزانه 45-35 گرم فیبر در رژیم غذایی، این ممانعت از جذب استروژن، وضعیت بهتری می یابد (2).
احتمالا دلیل کمتر بودن میزان ابتلا در کشورهای در حال توسعه نسبت به دنیای غرب، استفاده از رژیم های پرفیبر در افریقا، آسیا و آمریکای جنوبی است. به نظر می آید برخی مواد غذایی مثل دانه های سویا و ویتامین ها در کاهش بروز این بیماری موثرند، اما مکانیسم دقیق تاثیر این مواد، هنوز روشن نشده است.
1- 3-5- سیگار
سیگار، به ویژه باعث افزایش خطر ابتلا، در زنان جوانتر ( که در سنین قبل از یائسگی قرار دارند) میشود. سیگاری های غیر فعال[5] بخصوص در سنین جوانی، بیش از 70٪ خطر ابتلا دارند. دود تنباکو در سنین شروع بلوغ و تولد اولین فرزند بیشتر مساله ساز است که دلیل آن حساسیت بیش از حد بافت پستان به مواد شیمیایی سرطان زا در این دوره زمانی از حیات است؛ چرا که سلول های پستانی تا قبل از آغاز شیردهی هنوز به طور کامل تمایز نیافتهاند.
دود سیگار همچنین باعث مشکلاتی در هنگام درمان سرطان سینه می شود که از آن جمله می توان بدین موارد اشاره کرد: آسیب دیدن ریه در اثر رادیوتراپی، به سختی التیام یافتن موضع جراحی، بعد از عمل و ترمیم پستان و نیز خطر افزایش لخته به هنگام هورمون درمانی (41،26).
1-3-6- هورمونهای استروئیدی و گیرندههایشان
1-3-6-1- هورمونهای استروئیدی
هورمونهای استروئیدی شامل استروژنها، پروژسترون و آندروژنها هستند که متعلق هستند به گروه هورمونهای مربوط به ساختار، که هورمونهای جنسی نامیده میشوند. این هورمونها به وسیله غده آدرنال و گنادها به گردش عمومی خون ترشح میشوند. از ملکول کلسترول ، از طریق واکنش کاتالیزی با چندین آنزیم مختلف ساخته میشوند و طیف گسترده ای از هورمونها تولید میکنند که در بافتهای هدف و ارگانهای مختلف بکار می روند (75). این فرآیندها به خوبی کنترل شده است و پس از آزاد شدن این مواد به خون، ورود به سلولهای هدف با گذشتن از غشای پلاسمایی صورت میگیرد، پیوند یافتن با پروتئینهایی که میل ترکیبی بالا دارند و بعنوان گیرنده های هورمونهای استروئیدی شناخته میشوند، باعث بروز عملکرد آنها میشود (62). استروژن ها اثرات قابل توجهی بر رشد، تمایز و عملکرد بافتهای مختلف مثل پستان و رحم در زنان و نیزسیستم قلبی عروقی، مغز و مجراهای تناسلی و ادراری هم در زنان و هم در مردان دارند. در همین راستا kato و همکاران متذکر شدند که ایجاد تومورهای اعضا تناسلی مثل سرطان پستان و پروستات اغلب بسته به عملکرد هورمونهای جنسی است (استروژنها، پروژسترون و آندروژنها)، که آثار بیولوژیکی فراوانی هم در شرایط طبیعی سلولی و هم در شرایط غیر طبیعی ایجاد می کنند. همچنین مشاهده شده که سلولهای بنیادی پستانی میتوانند باعث تعادل رشد هم در سلولهای طبیعی و هم نئوپلاستیک اپیتلیال پستانی شده و نیز به دنبال تحریک ایجاد شده بوسیله هورمونهای درونزا، فاکتورهای رشد ترشح کنند (75،62).
بافتهای چربی دارای آنزیم آروماتاز هستند که از کلسترول موجود درجریان خون استرادیول تولید میکند. به دلیل بیشتر بودن سلولهای چربی در پستانهای زنان مسنتر، سطوح استرادیول در بافتهای پستانی زنان یائسه بسیار بیشتر از سطوح پلاسمایی آ ن است (35). احتمالا این مساله دلیل افزایش شیوع سرطان پستان با افزایش سن است و تاییدی بر نقش هورمونهای استروئیدی در ایجاد سرطان پستان است.
1-3-6-2- گیرندههای هورمونهای استروئیدی
این گیرندهها پروتئینهایی درون سلولی مرتبط با ساختار هستند که به هورمونهای استروئیدی از قبیل استروژنها و پروژسترون پیوند یافته، باعث انتقال پیام آنها و منجر به بیان ژنهای پایین دست میشوند. سرطانهای وابسته به هورمونهای استروییدی شامل سرطان پستان، تخمدان، پروستات، بیضه و مخاط دیواره رحم است که بر اثر از تنظیم خارج شدن ترشح هورمون، پیام رسانی و عملکرد به وجود میآیند (56). مفهوم هورمون استروییدی که نقش مهمی در سرطانزایی دارد، اولین بار با برداشتن تخمدانها از طریق عمل جراحی که باعث کاهش سطوح گردش خونی هورمونها و افزایش واضح بهبودی در زنان مبتلا به سرطان پستان شد، نشان داده شد (30). اکنون اعتقاد براین است که استروژن اثرات خود را از طریق دو گیرنده ویژه درون سلولی یعنی گیرنده های استروژنی آلفا و بتا(ERα , ERβ) اعمال میکند که بوسیله ژنهای مختلف تولید میشوند و به صورت فاکتورهای رونویسی فعال شونده با لیگاند فعالیت میکنند. این گیرندهها همانند گیرنده های آندروژنی[6] اعضای ابر خانواده گیرنده های هورمونی هستهای هستند که تشکیل همو دایمر میدهند و در پروموتر ژنهای هدف، به عناصر خاص DNA که عناصر پاسخگو به هورمون[7] نامیده میشوند، اتصال مییابند (75).
1-3-6-3- تاریخچه حاملگی و شیردهی
سرطان پستان دربین زنان کم بارور و نابارور و نیز در زنانی که بچه هایشان را از شیر خویش تغذیه نمیکنند شایعتر است. اولین بارداری کامل در سنین پایینتر، بخصوص اگر همراه با شروع دیر هنگام چرخه جنسی زنانه و شروع زود هنگام یائسگی باشد، که باعث کاهش دوره در معرض بودن یک زن با استروژن میشود، به عنوان یک عامل حفاظت کننده است (55). سن پایین، کمتر از 20 سالگی در مقابل 30 سالگی، در اولین بارداری کامل، خطر سرطان پستان را در مقایسه با زنانی که فرزندی به دنیا نیاورده اند، به نصف کاهش میدهد (10). تولد اولین فرزند در سن پایینتر درمقایسه با سن متوسط که 24 سال است، داشتن فرزند بیشتر (7٪ کاهش خطر به ازا هر فرزند) منطبق با کاهش خطر است. زنی که حاملگی کامل نداشته یا اولین فرزند را در بالای 30 سالگی به دنیا آورده در مقایسه با کسی که قبل از 30 سالگی مادر شده خطر بیشتری دارد. سلولهای پستانی از زمان تشکيل در مرحله بلوغ تا قبل از اولین حاملگی نارس و بسیار فعال هستند. سلولهای نارس پستان نسبت به مواد شیمیایی که تعادل هورمونی را مختل می کنند و نیز به هورمون استروژن پاسخ میدهند و تحت تاثیر این مواد قرار میگیرند. اولین حاملگی باعث کامل شدن سلولهای سینه و رشد آنها به روشی منظم تر میشود. این همان دلیلی است که حاملگی باعث حفاظت در برابر سرطان سینه میشود. حاملگی و شیردهی باعث کاهش تعداد کلی دورههای جنسی و در نتیجه کاهش خطر سرطان سینه در آینده می شود (35) و اگردر سن 20 سالگی یا قبل از آن اتفاق بیفتد حفاظت بیشتری ایجاد می کند. برعکس برای مثال داشتن فرزند بعد از 30 سالگی دو برابر بیشتر در مقایسه با قبل از 25 سالگی خطر دارد و نداشتن فرزند خطر را سه برابر می کند. زنی که 2-1 سال شیر میدهد خطر کمتری دارد و شیردهی کمتر از یک سال محافظت کمتری ایجاد میکند. زنان در دوره شیردهی دوره های جنسی کمتری دارند که دلیل آن کاهش سطوح استروژن بعلت شیردهی است، بیشتر زنان حین شیردهی تمایل به تغذیه سالم تر ومواد مغذی تر وزندگی سالمتر بدون الکل و سیگار دارند (30،9).
1-3-6-4- استروژن
استروژن باعث تحریک رشد سلول های پستانی می شود؛ در نتیجه، ترشح طبیعی یا دریافت استروژن به مدت طولانی و بدون وقفه، می تواند خطر سرطان سینه را افزایش دهد. برخی راه های در معرض قرار گرفتن با استروژن عبارتند: شروع زود هنگام چرخه جنسی قبل از 12 سالگی، یائسگی دیر هنگام (بعد از 55 سالگی) در معرض استروژن بودن از طریق محیط اطراف: مثل هورمون های موجود در گوشت یا حشره کشDDT که هنگام شکسته شدن در بدن، ماده ای شبیه استروژنی تولید می کند (10).
1-3-6-5- هورمون جایگزین درمانی
مطالعه نشان داده هورمون جایگزین درمانی[8] طولانی مدت در زنان 70-50 ساله، باعث افزایش تجمعی تومورهای پستان بیش از مقدار مورد انتظار میشود (10).Aguas و همکاران گزارش کردند که هورمون جایگزین درمانی، بخصوص در میان کسانی که استروژن به همراه پروژستین به مدت 5 سال یا بیشتر استفاده کردهاند با افزایش خطر سرطان پستان (با یک خطر نسبی1.40-1.21) همراه است. سرطان سینه مرتبط به هورمون جایگزین درمانی خصوصیات پیش آگهی معکوس دارد(مراحل پیشرفته ترو تومورهای بزرگتر) در مقایسه با سرطانهای گروه کنترل و نیز باعث ایجاد ماموگرام غیر طبیعی میشود. به هر حال هورمون جایگزین درمانی مزایای متعددی دارد از قبیل: رهایی از خشکی و خارش واژن، کاهش سر دردهای تنشی، کاهش افسردگی و نوسانات خلقی، کاهش خطر پوکی استخوان و نیز افزایش احساس خوب بودن کلی در فرد (3). بنابراین تشخیص و ارزیابی این حقایق در مقابل نقش احتمالی هورمون جایگزین درمانی در ایجاد سرطان پستان قبل از رد کردن آن مهم است، بخصوص به دلیل این که خطر سرطان پستان به دنبال هورمون جایگزین درمانی برای چندین سال، کم است اگر چه ناچیز نیست. دوره کوتاه هورمون درمانی برای رفع علائم یائسگی باعث ایجاد خطر کم یا بدون خطر برای سرطان سینه می شود. استفاده همزمان از استروژن و پروژسترون در درمان ترکیبی حتی زمانی که به مدت کوتاهی استفاده شود باعث افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه می شود و نیز منجر به تشخیص دیرهنگام (ونه در مراحل ابتدایی) سرطان می شود و در نتیجه احتمال مرگ مبتلایان هم بالاتر می رود. خطر ابتلا به بیماری، در خلال دو تا سه سال اول شروع درمان ترکیبی، بالاترین احتمال را دارد؛ دوز بیشتر خطر را بالاتر می برد. خطر سرطان سینه پس از گذشت دو سال از قطع درمان ترکیبی، تازه به سطح متوسط بر می گردد (55،10). مصرف استروژن فقط هنگامی که بیش از 10 سال استفاده شود، خطر را افزایش می دهد و البته، خطر ابتلا به سرطان تخمدان را هم افزایش می دهد (19).
1-3-7- مصرف داروی خوراکی ضد بارداری
این مواد، به طور جزئی خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهند اما فقط در موارد معدودی این اتفاق می افتد و مثلا زنی که ده سال از آخرین مصرف قرص ضد بارداری او گذشته باشد، تقریبا از ناحیه این مصرف خطری او را تهدید نمی کند. برخی محققین عنوان کرده اند: زنی که در سنین قبل از 20 سالگی، یا قبل از یک حاملگی کامل، مصرف قرص های هورمونی را تجربه کرده است، خود را در معرض خطر ابتلای بالاتری قرار داده است (57).
1-3-8- کار در شب و عوامل محیطی
از تنظیم خارج شدن خواب شب باعث عدم تعادل هورمونی شده و زنانی که به مدت 20 سال هر ماه سه شیفت شبکاری داشته باشند خطر را به میزان 80٪ افزایش دادهاند. امواج الکترو مغناطیسی موجود در محیط اطراف نیز بر ایجاد خطر موثرند (39).
1-3-9- سن
راشل[9] مشاهده کرد که سرطان پستان قبل از 20 سالگی بندرت اتفاق می افتد اما با افزایش سن احتمال وقوع آن بتدریج افزایش می یابد و در سن 90 سالگی یک پنجم زنان مبتلا می شوند. همچنین (10) کمتر از 10 مورد ابتلا به ازا هر 100 زن زیر 25 سال ثبت شده این نشان می دهد که هورمونهای جنسی (تولید مثلی) تولید شده بوسیله تخمدانها و غده آدرنال در ایجاد سرطان پستان دخیلند زیرا سرطانهایی که به هورمونها پاسخ نمیدهند میزان وقوع آنها در طول دوره جنسی زنان تغییر محسوسی ندارد (56). همچنین اعتقاد بر این است که سن شروع و پایان چرخه جنسی، با تاثیری که بر مدت زمان در معرض بودن با اثرات سرطانزایی هورمونهای جنسی دارد، در ابتلا به این بیماری موثر است. در حمایت از این نظریهAguas و همکاران مشاهده کردند که خطر سرطان پستان به ازا هر سال تاخیر در شروع چرخه جنسی 20-15 درصد کاهش یافت و نیز یائسگی تاخیری در 55 سالگی وبعد از آن یک عامل خطر به حساب می آید. و این بدان علت است که شروع زود هنگام و پایان تاخیری چرخه جنسی زنانه مدت زمان در معرض بودن با استروژن را در حین سالهایی که چرخه جنسی فعال است افزایش میدهد اما برای ابتلا به سرطان پستان باید تاثیر و مشارکت عوامل محیطی و ژنتیک هم وجود داشته باشد (2). زندگی طولانی تر زنان باعث آسیبهای ژنتیکی بیشتری در زنان میشود و در سن بالا بدن توانایی کمتری برای ترمیم آسیبهای ژنتیکی دارد. در سن 60 سالگی یک زن 100 برابر بیشتر از 20 سالگی خود احتمال ابتلا به سرطان سینه دارد. احتمال سرطان سینه با افزایش سن افزایش می یابد، اما در سنین پایین تر سرطان سینه تهاجمی تر بروز میکند (28).