مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان
مناسب برای پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : دارد (به شیوه APA)
تعداد صفحات :25
نوع فایل: قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه :
مفهوم سلامت روان
ریشهی لغوی واژه انگلیسی «health»، در واژههای، «haelp»، haelth»» (به معنای کـل) و «haelen» و(heal) انـگلیسی قدیم، و کلمهی آلمانی قدیم «heilida» و«heilen» (به معنای کل) است. گراهام[1] (1992) این ریشههای لغوی را با کلمات انگلیسی «halig» و آلمانی قدیم«heilig»، به معنای مقدس، ارتباط داده است؛ بنابراین، از نظر ریشهی لغوی، سالم بودن به معنای «کلیت داشتن یا مقدس بودن» است و بدینترتیب، ویژگیهای معنوی و فـیزیکی (و نـه فقط فیزیکی) را شامل میشود (لطافتی بریس، 1389).
مفهوم سـلامت روانـى، در واقع جنبهاى از مفهوم كلى سلامت است. سازمان بهداشت جهانى سلامت را چنين تعريف مىكند: حالت سلامتى كامل جسمى، روانى، اجتماعى، معنوى و نه فقط فقدان بيمارى يا ناتوانى، كه در آن فرد به توانايىهاى خودش پى مـىبرد، مـىتواند بـا استرسهاى معمول زندگى كنار آيد، بـه صـورت ثـمربخش و مولد كار كند و قادر به كمك به جامعه باشد (برى[2]و جنكينس[3]،2007).
کارشناسان سازمان بهداشت جهای سلامت فکر و وران را این طور تعریف می کنند: «سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میلانی فر، 1389).
مفهوم سلامت همچنین دربر گیرنده مفاهیمی همچون احساس خوب بودن و اطمینان از خودکارآمدی، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خودشکوفایی تواناییهای بالقوه فکری، هیجانی و غیره است و فـقدان بـیماری و عـلایم را نیز شامل میشود. سلامت روانی به عنوان یکی از ارکان سـلامتی، لازمه یـک زندگی مفید، موثر و رضایتبخش فردی است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، کنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هرکس بر عهده متخصصان علوم رفتاری و اجتماعی میباشد (پاکیزه، 1387).
لوینسون[4] و همکارانش در سال 1962 سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند: «سلامتی روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی و اطرافیان دارد و مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش حائز اهمیت است» (میلانی فر، 1389).
تودور (1996؛ ترجمه خواجوی، 1382)، سلامت روان را به شرح زیر تعریف می کند:
- سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است.
- سلامت روان مفهوم انتزاعی وارزیابی نسبی گراست از روابط انسان با خود، جامعه و ارزش هایش. و نمی توان آن را جدای از سایر پدیدهای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل می پردازد، می سازد.
- سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیا است، انسان هایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی، رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ می کنند.
- سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاه ها و موضوعات مختلف مانند: عدم وجود علایم ناتوان کننده، یکپارچگی کارکرد روان شناختی، سلوکی موثر در زندگی شخصی و اجتماعی، احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آنرا در بر می گیرد.
- برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست، باید سلامت درون روانی را به حساب بیاوریم.
- سلامت روان، ظرفیت رشد و نمو شخصی است.
- سلامت روان، یک موضوع مربوط به پختگی است.
- سلامت روان، یعنی هماهنگی بین ارزشها، علاقه ها، و نگرش ها در حوزه عمل افراد و در نتیجه، برنامه ریزی واقع بینانعه برای زندگی، و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است.
- سلامت روان، در قیاس با سلامت جسم نیست، بلکه به دیدگاه و سطح روان شناختی ارتباطات فرد-محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است، زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی، به وسیله روان انجام می شود.
- سلامت روان ظرفیت کامل زندگی کردن به شیوه ای است که ما را قادر می سازد، نوعی وحدت بین ما و دیگران بوجود آورد.
- سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق کردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، که همراه است با درک واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال.
پس از روش شدن مفهوم سلامت روان این ضرورت دیده می شود تا به اختصار مروری به نظریات گوناگون با گرایش ها و زمینه های متفاوت در مورد طبیعت انسان داشته باشیم و با تصورات گوناگون نظریه پردازان از مفهوم سلامت روان و ماهیت انسان بیشتر آشنا شویم.
[1] Graham
[2] Barry, M. M
[3] Jenkins, R
[4] Levnson, D