چکیده:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه تابآوری، بیثباتی ازدواج و بهزیستی روانشناختی در دو گروه از مادران کودکان عادی و کمشنوا شهر تهران به روش کمی- کیفی انجام شد.
روش: در قسمت کمی، به روش نمونهگیری در دسترس، نمونهی متشکل از 100 نفر از مادران دارای کودکان کمشنوا مراجعهکننده به بیمارستانهای امیراعلم و لقمان و مرکز توانبخشی پژواک و 100 نفر از مادران کودکان عادی مراجعهکننده به مهدکودکها و خانه خلاقیتهای شهر تهران در سال 92 انتخاب شدند. مقیاس تابآوری کانر و دیوید سون و شاخص بیثباتی ازدواج، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامههای مورداستفاده در پژوهش حاضر بودند. سپس از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز آزمون t-test دو گروه مستقل جهت تحلیل دادهها استفاده شد. جهت دستیابی به دادههای دقیقتر، در بخش کیفی نیز از 14 نفر مصاحبه به عمل آمد. این تعداد برحسب اشباع پاسخها به دست آمد. جداول فراوانی، کدگذاری باز و محوری رسم شد. درنهایت یافتههای کمی و کیفی باهم مقایسه شدند.
یافته: در بخش کمی، نتایج حاکی از آن بود که مادران دارای کودکان کمشنوا تابآوری و بهزیستی روانشناختی کمتری نسبت به مادران کودکان عادی داشتهاند و ازلحاظ متغیر بیثباتی ازدواج بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت. در بخش کیفی نیز یافتهها همسو با بخش کمی بود، به طوری که تابآوری و بهزیستی روانشناختی مادران کودکان کم شنوا کمتر از مادران کودکان عادی بود و در متغیر بیثباتی ازدواج تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به پایین بودن بهزیستی روانشناختی و تابآوری در مادران کودکان کمشنوا نسبت به مادران کودکان عادی میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً وجود کودک کمشنوا بهعنوان عاملی آسیبزننده به این متغیرها عمل کند. ازاینروی، آموزش مهارتهای مرتبط در خصوص تابآوری و بهزیستی روانشناختی برای مادران کودکان کمشنوا پیشنهاد میشود.
کلید واژگان: بهزیستی روانشناختی، تابآوری، بیثباتی ازدواج، مادر، کودکان کمشنوا.