مناره ها یکی از عناصر اصلی فن و هنر معماری اسلامی محسوب می شوند. الگوی اصلی مناره ها، برجهای کوتاه و مربع شکل پیش از اسلام سوریه بود که برای معابد و یا مقاصد کلیسایی ساخته می شد ولی معماران مسلمان بر ارتفاع آن افزودند و به بناهای پله دار چند طبقه ای از نوع فانوس های دریایی رومی نزدیک تر کردند. نخستین مناره در حدود سال 45 هجری به درخواست والی عراق، زیاد بن ابیهی، در مسجد جامع بصره برپا شد. بلافاصله پس از آن، به دستور حاکم مصر، چهار مناره به مسجد عمرو در فسطاط ملحق گردید و این در حالی است که در مصر، مناره های دیگری به مساجد اضافه می شدند. شاید بتوان رواج ساخت مناره ها در جوامعی با جمعیت غالب غیر مسلمان را در تمایل مسلمین به ابراز و تحکیم حضور خود و نیز عاملی در گردآوری مسلمانان پراکنده از نواحی مختلف شهر به منظور انجام فریضه نماز دانست.
مناره ها يکي از عناصر اصلي فن و هنر معماري اسلامي محسوب مي شوند . الگوي اصلي مناره ها ، برجهاي کوتاه و مربع شکل پيش از اسلام در سوريه بود که براي معابد و يا مقاصد کليسايي ساخته مي شد . ولي معماران مسلمان بر ارتفاع آن افزودند و به بناهاي پله دار چند طبقه اي از نوع فانوس هاي دريايي رومي نزديک تر کردند .
در ايران پيش از اسلام نيز ريشه هاي ساخت مناره به چشم مي خورد . پيش از اسلام ، منار (ميل) ، عنصر نمادين براي راه جويان بيابان ها بود که در حيطه حکومت ساساني ، نوعي آتشگاه نيز محسوب مي شد و مسئوليت نگهداري آتش آن بر عهده موبدان گذاشته شده بود . هدف از ساخت مناره ها در آن زمان ، عبادت و راهنمايي مسافران بود و پس از اسلام در کنار مساجد ، عنصري نمادين گشت براي هدايت ديده و دل به سوي مکان مقدس مسجد . نخستين منارهها كه منارههاي گردی هستند ، به صورت تك ظاهر شدند . مناره از زمان وليدبن عبدالملک در معماري جهان اسلام ظاهر شد و مسجد جامع دمشق هم به عنوان نقطة عطف معماري زمان وليدبن عبدالملک ميباشد .
تاریخچه :
زمانی به فن معماری اسلامی عموما و مناره خصوصا ، در ایران پی خواهیم برد که حتی الامکان در مورد کاربرد اولیه آن بررسی و تحقیق کرده باشیم . در این گفتار صرفا مناره های دوره اسلامی مورد نظر است ، لیکن از آنجا که معماری این دوره در ایران بدون تردید با تغییراتی ،ریشه در طرحهای معماری قبل از اسلام دارند ، اشاره به تاریخچه کوتاهی از معماری مناره ها ی قبل از اسلام نیز ضروری می نماید .
مناره ها در قبل از اسلام
از آثار و علایم مناره ها ی قبل از اسلام که تعداد بسیار اندکی از آن در ایران باقی مانده ، چنین بر می آیدکه مناره با هدف راهنما بودن در دوران قبل از اسلام ساخته می شده است بعضی از مورخین و باستان شناسان هر بنایی که بر آن آتش فروزان وجود داشت ، مناره می خوانند . تا جایی که به زیگورات چغار زنبیل در شوش و کعبه زرتشت در قارس که هیج شباهتی به مناره ندارد نیز نام مناره نهاده اند که این با آنچه به معنی " میل و منار "آمده است تفاوت فا حش دارد .
در حال حاضر در کنار مناره های قبل از اسلام نشانه ای از ساختمان دیده نمی شود ، بلکه میتوان گفت که مناره ها نشان دهنده وجود آتشکده ها و آتشگا ههای بزرگی بوده اند که اثبات آن محتاج به بررسی و تحقیق بیشتزی خواهد بود .
قدیمی ترین مناره یا برج راهنما ی موجود میل نور آباد ، معروف به میل اژدها متعلق به دوره اشکانیان است که د رغرب نور آباد ممسنی قرار گرفته است
این میل دارای حدود هفت متر بلندی بوده ،قاعده و تمام بدنه آن با سنگهای سفید تراش منظم ساخته شده است .پلکان میل اژدها در درون برج قرار دارد و بر بالای آن آتشدان سنگی جای داشته است .
در زمان ساسانیان نیز مناره ای با خصوصیات متفاوت با مناره فوق به جای مانده است که اکنون در مرکز شهر باستانی فیروز آباد به صورت توده جسیمی از سنگ و گچ خود نمایی می کند .مناره به صورت چهارضلعی ساخته شده ،با پلکانی که بر بدنه بیرونی مناره احداث شده بود ،به بالای آن نیز می رفته اند . ارتفاع مناره که در ابتدا بیش از 33 متر بوده ، درحال جاضر 26 متر می باشد .ابعاد مناره در پایین بیش از 11 متر است و هرقدر بدنه مناره بالاتر می رود از پهنای آن کاسته می شود .با آنکه ویرانی بسیار به بنا راه یافته ،امروزه پایه مرتفع و قطور آن در وسط ویرانه ها ی فیروز آباد برافراشته است و ازمسافت دور جلب نظر می نماید . این بنا از این نظر که تنها مناره به جای مانده از قبل از اسلام با تمام خصوصیاتش می باشد از نظر تاریخ معماری ،منحصر به فرد و دارای اهمیت فراوانی است .
تحول مناره در دوران اسلامی
تاریخ احداث اولین مناره در دوران اسلامی نامعلوم است ظاهرا چنین به نظر میرسد که پیدایش مناره کمی پس از ساختن مساجد ،صورت گرفته ،لیکن منادیان خبر و موذنان آغاز اسلام جایگاهی بر رفیع ترین بنای شهر که دارای مرکزیت هم بوده است داشته اند .
مِحراب یا نمازگاه پیشوا، طاقنمایی است که جهت قبله را در مسجد نشان میدهد که پیشوای دینی یا پیشنماز در اثنای نماز گزاردن در آن میایستد. در مسجدها محراب در وسط قبله مسجد قرار دارد. به طوریکه با ایستادن امام یا پیش نماز رویش به سمت قبله باشد و نماز بگزارد. طرز قرار گرفتن محراب، جهت قبله را در داخل مسجد مشخص میکند. در واقع مذبح کلیسای مسیحی شکل کوچک شده محراب است. وجود محراب در همه مساجد لازم نیست. در مسجدی که بطور صحیح جهت یافته دیوار قبله بعنوان شاخصی هدایتگر، محراب را غیر ضروری میکند
محراب مسجد امیرچقماق یزد
گودی محراب
دلیل اینکه در بعضی از مساجد محراب کمی گودتر از کف بقیه جایهای دیگر مسجد است این است که امام جماعت باید پایینتر از مردم نماز بخواند. در واقع محراب باید یا گودتر باشد یا حداقل مساوی دیگر قسمتهای زمین نماز گذاران باشد. گودی محراب مانند سنگر جنگ در راه خدا بوده و امام جماعت نیز به عنوان جنگجویی در راه خدا در جنگ حق علیه باطل است؛ و امام جماعت وظیفه سنگینی در برابر اسلام دارد که باید به نحو احسن از ارزشهای اسلام دفاع کند. گودی محراب به امام جماعت با قرار گرفتن در محراب کمک میکند که این وظیفهای که بر دوشش است را از یاد نبرد. همچنین است که برخی بر این عقیدهاند که امام جماعت به دلیل اینکه نمادی از اسلام است در هنگام نماز در محراب مسجد باید پایینتر باشد تا عظمت خدا را از یاد نبرد، مغرور نشود و احساس برتری نسبت به مردم را نداشته باشد.
ریشه کلمه
برخی بر این باورند که ریشه محراب از فعل حرب (به معنی «جنگیدن»، از ریشه ح ر ب) است و بنابراین محراب هم به معنی «میدان جنگ» است و اشاره به «محل جنگیدن با شیطان» دارد و این را به حدیثی نبوی هم ارتباط میدهند. برخی دیگر این توضیح را برای ارتباط این واژه و فعل کافی نمیدانند و محراب را وامواژه میدانند و به دنبال ریشه آن در زبانهای دیگر هستند؛ (به معنی «خرابه»، «قصر»، و معانی دیگر). البته همکنون این تئوری نامحتمل دانسته میشود. گفته میشود این واژه پیش از اسلام برای اشاره به نوعی بنا به کار میرفتهاست. همچنین به پرستشگاههای آیین مهرپرستی که در ایران و بینالنهرین رواج داشتهاست مهرابه گفته میشدهاست.
نقشه محراب
نقشههای محرابی ریشه در آیین مهر دارد، معنی و ریشه درست قانع کنندهای در زبان عربی ندارد. میگویند یعنی محل جنگ (حرب) اما محراب جای جنگ نیست. ریشه این واژه را دکتر محمد مقدم استاد دانشگاه ادبیات روشن کرد. آب، آو و آوه به معنی ساختمان، خانه و امثال آن است. سردابه یعنی خانه سرد. گرمابه یعنی خانه گرم، محراب یعنی خانه مهر. نخستین محرابها هم متعلق به آیین مهر است. محرابها به شکل گنبد ساخته میشدند و در دو طرف آن نمادهای طلوع و غروب وجود داشت.
نقشه محرابی در ایران به شکلهای مختلف بافته شد. اطراف و درون آن را به صدها طریق آراستهاند، اما حاشیههای آن، اگر هراتی یا دوستکامی باشد، با محراب و آیین مهر ارتباط دارد. در تعداد زیادی از محرابیها از خط (دعاها، نامهای خدا و سورههای قرآن) استفاده میشود. حتی نمونههای دوره صفوی در این مورد جذاب نیست. نه خط زیباست نه طرح متناسب، به طوری که اگر بناست بافت آنها تجدید یا شبیه آن نقشهها طراحی شود، تجدید نظر اساسی لازم دارد
محراب مسجد ایاصوفیهی استانبول
مِحراب یا نمازگاه پیشوا، طاقنمایی است که جهت قبله را در مسجد نشان میدهد که پیشوای دینی یا پیشنماز در اثنای نماز گزاردن در آن میایستد. در مسجدها محراب در وسط قبله مسجد قرار دارد. به طوریکه با ایستادن امام یا پیش نماز رویش به سمت قبله باشد و نماز بگزارد. طرز قرار گرفتن محراب