این محصول درقالب ورد(WORD) و قابل ویرایش در 53 صفحه تهیه شده است. در بخش زیر برای اطلاع بیشتر از محتویات این فایل و اطمینان از خرید، مطالب چند صفحه آورده شده است. با مطالعه این بخش با اطمینان بیشتر خرید کنید.
لینک دانلود پایین صفحه
مقدمه
زهد، از جمله ارزشهاى متعالى مكتب اسلام است كه مورد توجه و تاكيد زياد ائمه (عليهم السلام ) قرار گرفته است. بىشك، زهد و تقوا، دو عنصر مهم و قابلتوجهاند كه مكمل و متمم هماند. در معارف اسلامى، پس از مسئلهى تقوا، بر زهد،بيش از ساير معارف تكيه و سفارش شده است.
شك نيست كه «گرايش انسان به زهد، ريشه در آزاد منشى او دارد. انسان، بالفطرهميل به تصاحب و تملك و بهرهمندى از اشيا دارد، ولى آن جا كه مىبيند اشيا بههمان نسبت كه در بيرون، او را مقتدر ساخته، در درون، ضعيف و زبوناش كرده و مملوك و بردهى خويش ساخته، در مقابل اين بردگى، طغيان مىكند و نام اين طغيان، زهد است » . (۱) در اين مقال، ابتدا به «مفهوم زهد» نظر مىكنيم، آنگاه «اصولو پايههاى زهد در اسلام» را مورد بررسى قرار داده و پس از آن، به «نقش زهد درتكامل انسان» اشاره مىكنيم. در بخش بعد، «تفاوت زهد اسلامى با رهبانيت مسيحى» را ذكر كرده و به «تفاوت ميان زهد و فقر اقتصادى» نيز نگاهى خواهيمافكند. در ادامه از «زهد حقيقى وانحرافى و آثار هر يك»، سخن خواهيم گفت و بانگاهى به «زهد در زندگى پيامبر اكرم (ص) و حضرت على (ع») بحث را خاتمه خواهيم داد. و همهى اينها، با عنايتبه مطالب استاد شهيد مرتضى مطهرى است .
مفهوم زهد
به عبارت ديگر «زهد ، يعنىاعراض و بىميلى» (۳) . «بىاعتنايى و بىتوجهى، تنها در فكر و انديشه و احساس وتعلق قلبى نيست و در مرحلهى ضمير پايان نمىيابد. زاهد، در زندگى عملى خويشنيز، سادگى و قناعت را پيشه مىسازد و از تنعم و تجمل و لذت گرايى، پرهيزمىنمايد. زندگى زاهدانه، آن نيست كه شخص فقط در ناحيهى انديشه و ضمير، وابستگىزيادى به امور مادى نداشته باشد، بلكه اين است كه زاهد، عملا از تنعم و تجمل ولذت گرايى پرهيز داشته باشد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع وبهرهگيرى از ماديات اكتفا كردهاند. شخص حضرت على(ع) از آن جهت زاهد است كه نهتنها دل به دنيا نداشت، بلكه عملا نيز از تمتع و لذتگرايى ابا داشت و به اصطلاح،تارك دنيا بود». (۴) شهيد مطهرى در جاى ديگر در تعريف زهد به سخن حضرت على (ع) در نهجالبلاغه اشاره مىكند و مىگويد:
زهد در قرآن، در دو جمله خلاصه شده است: «متاسف نشويد بر آن چه ( از مادياتدنيا ) از شما فوت مىشود و شاد نگرديد بر آن چه خدا به شما مىدهد». (۵) هر كسبر گذشته، اندوه نخورد و براى آينده، شادمان نشود، بر هر دو جانب زهد دستيافته است.
بديهى است، وقتى كه چيزى كمال مطلوب نبود و يا اساسا مطلوب اصلى نبود، بلكهوسيله بود، مرغ آرزو در اطرافاش پر و بال نمىگشايد و آمدن و رفتناش شادمانى يا اندوه ايجاد نمىكند.
(۶) علاوه بر آن چه گفته شد، در آثار قلمى استاد مطهرى، بهتعابير مختلفى در تعريف زهد برمىخوريم كه ذكر اجمالى آنها، بر روشنايى مفهوم«زهد» خواهد افزود:
(( زهد، عملى است منفى ; زيرا، عبارت است از اعراض و ترك و دامن چيدن از طيباتدنيا)). (۷) «زهد، يعنى آزاد زيستن از دنيا و خود را نسبت به نعمتهاى دنيا نفروختن و بندهى دنيا نبودن». (۸) «زهد، عبارت است از اعراض از مشتهياتدنياوى». (۹) «زهد، يعنى اعراض و بىميلى، در مقابل رغبت كه عبارت است از كششو ميل». (۱۰) «زهد، يعنى كوتاهى آرزو و سپاسگزارى هنگام نعمت و پارسايى نسبتبه نبايستنىها». (۱۱) «زهد، بىاعتنايى به امور مورد رغبت طبيعى است; يعنى، انسان از امور مورد طبع خودش، به خاطر هدفى دستبردارد». (۱۲) «زهد، حالتىاست روحى. زاهد از آن نظر كه دلبستگىهايى معنوى و اخروى دارد، به مظاهر زندگىبىاعتنا است». (۱۳) «زهد، در متن زندگى قرار دارد، كيفيتخاص بخشيدن به زندگىاست و از دخالت دادن پارهاى ارزشها، براى زندگى ناشى مىشود». (۱۴) «زهد،خصلتى استبراى انسان زاهد. و زاهد كسى است كه توجهاش از ماديات دنيا به عنوانكمال مطلوب و بالاترين خواسته، عبور كرده، متوجه چيز ديگرى معطوف شده است.