دسترسی فزاینده انسان به فن آوری جدید و یافتن راهکارهای ساده تر باعث شده است ،از حدود 140سال پیش تاکنون،اوقات بی کاری تا حدود دو برابر افزایش یابد.از سوی دیگر،آلودگی های محیط،پیچیدگی های ارتباطات اجتماعی،افزایش عامل های فشارهای شغلی و تنگناهای اقتصادی زندگی مدرن،سلامتی جسمی و روحی انسان را آسیب پذیر ساخته است.(کریمیان ،1387)
زندگی ماشینی به عنوان یکی از مشکلات اصلی بشریت قلمداد می شود، چرا که نتیجه آن کاهش تحرک و فعالیت افراد است. از جمله مفاهیم نوینی که معنای واقعی خود را با پیدایش انواع تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع در زندگی مردم پیدا نموده است، اوقات فراغت و نحوه ی گذراندن آن است. ورزش های تفریحی با ورزش های مربوط به اوقات فراغت از مناسب ترین و شاید ضروری ترین گونه های گذران اوقات فراغت در عصر حاضر است.(کریمیان،1387)
فراغت مي تواند نقش نيرومند و در عين حال دوگانه در تحول سطح فرهنگي جامعه داشته باشد، به اين معنا كه مي تواند در ارتباط با نيازهاي فكري و عملي انسان، سازگاري يا ناسازگاري اجتماعي و پيشرفت یا واپسماندگي فرهنگي باشد . فعاليت هاي فراغتي مي تواند با رفع خستگي، صدمات جسمي و رواني ناشي از هيجانات مداوم كار و انجام وظايف اجتماعي را جبران نمايد و با تفريح از كسالت ناشي از يكنواختي كار روزمره رهايي يابد و فرصتي براي پرورش استعدادهاي ذهني و رواني، جسمي و عاطفي خود فراهم سازد لذا فعاليت فراغتي مي تواند باعث ارتقاء فرهنگ جامعه يا سقوط آن گردد. همان گونه كه كار جوانان را از گناه و افسردگي مي رهاند، فراغت نيز بر نشاط، شادي و طراوت آنان مي افزايد و اراده آنان را براي تداوم زندگي تقويت مي بخشد.پس به جاي پر كردن اوقات فراغت بايد به پر بار كردن آن انديشيد.)آبکار،1388)
بهره گيري شايسته از اوقات فراغت منوط به برنامه ريزي دقيق و متناسب با نيازها است . در غير اينصورت خواه ناخواه بخش هايي از عمر پر ارزش انسان در وادي پوچي از بين خواهد رفت . امروزه در نتيجه بخش هايي از عمر پر ارزش انسان، همچنین در نتيجه افزايش ميزان اوقات فراغت در زندگي افراد به ويژه جوانان، نوعي اخلاق تفريح بروز نموده وبحران هويت را تشديد كرده است. لذا مديران بايد آگاه باشند كه بايد اوقات فراغت را درجامعه هدفمندکنند. ورزش های تفریحی با ورزش های مربوط به اوقات فراغت از مناسبترین و شاید ضروری ترین گونه های گذراندن اوقات فراغت در عصر حاضر است.(کریمیان و همکاران،1387).در حقیقت ،گذراندن اوقات فراغت با انجام فعالیت های ورزشی از متداولترین روشهای موجود در جهان است.تحقیقات متعددی ،ارتباط همبستگی بین سطح آمادگی های عمومی بدنی با سلامت روانی ،سلامتی جسمانی،تنیدگی،تحلیل رفتگی شغلی و عامل های تشدید کننده آنها را به دست آورده اند.(امیرتاش،1387)
در دهه های اخیر پیشرفت قابل ملاحظه فناوری و صنعت، موجی از استرس را به ارمغان آورده که سبب کاهش سلامت جامعه شده است .استرس بر فعالیت های انسان در زمینه های گوناگون همچون روانشناختی، جسمانی و خانوادگی تاثیر سوء می گذارد.کاهش تولید نارضایتیهای حرفه ای، افزایش تصادف ها و خطاها و کاهش سلامت عمومی افراد از جمله نشانه های استرس اند.هر چند بسیاری از مشاغل همراه با فشار روانی هستند اما افراد شاغل در این حرفه ها می دانند که چگونه با فشار های تنش زا مقابله کنند با وجود محرک های تنش زا که روزانه با آن مواجه اند روش های اجتناب از آثار زیان بار این محرک ها را می دانند.اما بعضی از این افراد تا این حد توانایی و امکان لازم را برای مقابله و فرار از محرک های تنش زا را ندارند و همواره در معرض محرک های تنش زا هستند.ساعتچی(1376).همچنین توجه به استرس شغلی و مطالعه روی این مقوله گسترش روزافزون یافته است زیرا شیوع استرس شغلی بروز بیماری های روان تنی، مانند فشارخون و مشکلات گوارشی شده است .
سازمان بهداشت جهانی(1987) اعلام کرد که 90 درصد از کارمندان از شغل خود ناراضی اند و معتقدند که شغل شان در جهت اهداف زندگی آنان نیست و 75 درصدکسانی که به مشاوره های روان پزشکی نیازمندند به دلیل عدم رضایت شغلی و عدم توانایی در انجام دادن کارشان است.هر شغل با استرس همراه است،اما برخی مشاغل به سبب حساس بودن نوع وظایف و مسئولیت های آن بسیار پراسترس هستند.که حرفه معلمی و تدریس نیز ازجمله مشاغل پراسترس ویژه ذکر شده است.فرسودگی شغلی یکی از نتایج استرس های گوناگونی است ،که به صورت علائم جسمانی (سردرد، زخم معده)،علائم روانی(افسردگی، خشم) و علائم رفتاری(افت کاری و غیبت)ظاهر می شود.(روشن،1390)
مفهوم فرسودگی شغلی برای اولین بار از سوی فرودنبرگر در سال 1974 معرفی شد. وی فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی و ناکامی می داندکه ناشی از ارتباطات و روابط شغلی است که به وصول نتیجه دلخواه منجر نمی شود.(محمدی و همکاران،1391)
فرسودگي شغلي يكي از نشانگان روان شناختي است و بيشتر باشغل هايي كه ساعات زيادي با انسانها در ارتباط هستند ديده مي شود. فرسودگي شغلي سندرمي روان شناختي مشتمل بر سه محور خستگي هيجاني، مسخ شخصيت،احساس عدم كفايت شخصي و داراي عوارضي مانند : خستگي مزمن، اختلالات خواب، علا ئم جسمي مختلف، تمايلات منفي و بدبينانه نسبت به همكاران و مراجعين،احساس گناه، كاهش عملكرد شغلي مي باشد.(خمرنیا وهمکاران،1389)
همه ما ساعت هاي خسته كننده و طولاني كار را به اميد روزهاي تعطيل و اوقات فراغت سپري ميكنيم. اوقات فراغت، به معناي فراغت از كار و زمان راحتي از دل مشغولي هاست. روز تعطيل آخر هفته، روزهايي به ياد ماندني است كه دست كم شاغلان سراسر جهان انتظار رسيدن آن را دارند. فراغت تجربه اي است كه فرد هنگام رهايي از الزامات كار روزانه براساس نيازها و علاقه هاي شخصي، داوطلبانه و متناسب با نياز و ذوق خود آن را انتخاب مي كند تا جسم، فكر و شخصيت او فرصت رشد و پرورش پيدا كند. فراغت اين امكان را به فرد مي دهد تا با بازسازي انرژي وتوان از دست رفته، با قدرت و توان حركتي مضاعف شروع به فعاليت كند. به همين علت است كه چگونه گذراندن اوقات فراغت، يك نياز ضروري تلقي مي شود و نهادهاي مختلف جامعه براي اين كه آن را به فرآيندي هدفمند، اصولي و برنامه ريزي شده تبديل كنند، در تلاشند. برنامه ریزی های عملی سازنده برای گذران اوقات فراغت می تواند همه افراد جامعه، بخصوص معلمان رادرجهت انرژی بیشتر،روحیه ی شاداب ترونیروی خلاقانه پیش برد.درعین حال، بی توجهی به این امرنیز ممکن است سبب ، کاهش انرژی انگیزه ودرنتیجه به فرسودگی شغلی بینجامد.
اوقات فراغت باید نیازهای درونی انسان رابرآورده کند واورا از قید وبندها رهاسازد. انسان در اوقات فراغت، ازتعیین نوع فعالیتش توسط دیگران آزاد است که این موجب تمایزآن از کارمی شود.به نحوی که انسان به معنای واقعی کلمه، آن گونه که مایل است رفتارمی کند.
باعنایت به مطالبی که گفته شد اوقات فراغت یکی ازمسائل حیاتی درپویایی فرآیند آموزش وپرورش است وپرداختن به این موضوع می تواند گره گشای تنگناها وکلیدی برای حل مسائل آن ودرنهایت راهبردی برای برنامه ریزی در جهت پرکردن اوقات فراغت آنهابه نحو مطلوب وشایسته می باشد.