فرایند تولد کودك براي والدین لذتآور است. اگرچه این فرایند با مشقات و ناراحتیهاي فراوانی همراه است، امید به سالم بودن و طبیعی بود ن کودك معمولاً احساس اعتماد در آنان ایجاد میکند و کودك خود را میپذیرند، ولی به محض آگاهی والدین از معلولیت فرزند خود، تمام آرزوها و امیدها به یاس مبدل میگردد و مشکلات شروع میشود.
والدین کودکان دچار ناتوانیهاي جسمی، به دلیل مشکل فرزند خود، معمولاً با عوامل استرسزا و فشارهاي روانی و اجتماعی متفاوتی مواجه میشوند. به عنوان مثال والدین کودکان دچار ناتوانی، استرس و افسردگی بیشتري را نسبت به دیگر والدین، تجربه میکنند .(بحری و دیگران،1393 : 5)
کودك استثنایی و والدین نه تنها بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند، بلکه سایر اعضاي نظام خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. وجود کودك استثنایی(عقب مانده ذهنی، نابینا، ناشنوا، داراي اختلالات یادگیری) گاهی برهم زننده سلامت روانی خانواده است و می تواند اعضاي خانواده و به خصوص والدین را دچار آسیب جدي نماید.(خاکپور،1391: 572)
از آنجا که بررسیهاي مختلف نشان نمیدهند که کودکان یا نوجوانان ناشنوا و نابینا ناسازگار هستند، میتوان نتیجه گرفت که نابینایی و ناشنوایی الزاما همراه با