جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
بسیج و اشتغالزایی
مفهوم بسيج
بسیج از آغاز تشکیل اجتماعات بشری، به عنوان مجموعه ای متشکل از توده های مردمي مطمح نظر بوده است. این که مفهوم بسیج بالمعنی الاعم چیست و دیگر آن که مفهومی که از معنای ماهوی این کلمه ي متشکل به کار می رود، چیست، نیازمند بیان پاره ای تعاریف و جمع بندی کلی است. لازم به توضیح است که در روشی متفاوت، در ابتدای متن تعریفی اجمالی از مفهوم بسیج ارائه شد، تعریفی که مبنای مفهومی تعریف بسیج در معنای عام می باشد.
امام خمینی«ره» موضوع بسیج بالمعنی الاعم را در جريان تاريخ اسلام، به صدر اسلام برمی گرداند:
« قضیه ي بسیج، همان مساله ای است كه در صدر اسلام بوده است این مسأله جدید نیست، در اسلام سابقه داشته است»( امام خمینی، 1364).
همان طور که اشاره شد، مفهوم بسیج به ابتدای تاریخ اجتماعات توده ها بر می گردد، زمانی که در مقابل گروه هایی که قصد تعرض به تمامیت ارضی، خانواده و منطقه ي تحت حفاظت آن ها را داشتند، به مقاومت و بلکه مبارزه با گروه متخاصم برمی خواستند. این که این مبارزه و این تقابل چگونه خواهد بود، خواهیم گفت که امری چند لایه است، لذا مفهوم بسیج صرفاً در تشکل توده ها برای مقابله ي نظامی با گروه متخاصم یا به جوامع دین مدار محدود نمی شود، هر چند این تعریف در حالت بدوی و اولیه ي آن کارکردی فراگیر داشت. در مجموع بسیج نیروها در معنای انقلاب به کار می رود، انقلاب ساختاری، انقلاب علمی و انقلاب فرهنگی.اصل قضیه این است که بسیج ـ به معنای حقیقی کلمه ـ یک پدیده انقلابی است(آیت الله خامنه ای، 1369 ).
از آن جایی که شکل گروه های متخاصم به مرور زمان و با توسعه ي فناوری ها تغییر کرده، بدیهی است مفهوم بسیج توده ها هم متناسب با آن تغییرات، معانی خود را در کارکردهای خود یافته است، لذا این اشکال می تواند فرهنگی- اقتصادی- هنری- سیاسی و به خصوص علمی و... باشد. در هر تعریفی باید از دو جنبه ي لغوی و اصطلاحی به موضوع پرداخت، در ادامه به این دو مورد توجه می شود :
« بسیج به لحاظ لغوی به معنای سامان و اسباب ساز و سازمان جنگ: عزم و اراده، آماده ي سفر شدن و آماده ي ساختن نیروهای نظامی یك كشور برای جنگ است» (دهخدا، 1372 ).
«بسیج از طرفي به معناي حرکت خود جوش مردمي است؛ مردمي که خودشان را صاحب مملکت خويش ميدانند؛ مردمي که اولاً از هر گونه انحراف در مشي کلي کشورشان آگاه ميشوند، ثانياً از آن رنج ميبرند و ثالثاً در مقابل آن انحراف ميايستند. اين، معناي بسيج است». ( آیت الله خامنه ای، 1374)
بنابراین مفهوم بسیج در لغت به مفهوم سازمان دادن نیروها و گردهم آمدن، و از نظر اصطلاح مجموعه تلاش هایی که در مقابله با جریان های نفی گرا يا موجب آزار، صورت پذیرد. همان طور که اشاره شد، شکل مقابله و بسیج نیروها هم بسته به مقتضیات زمان و لوازمِ در اختیار، بر می گردد.
در انديشه امام خميني (ره) بسيج نهادي است اجتماعي با ابعاد متعدد. در اين نگرش، بسيج صرفاً سازماني نظامي نيست كه فقط در زمان جنگ و براي دفاع در مقابل دشمن شكل گرفته باشد، بلكه نهادي است وسيع و پاسخگوي نيازهاي اساسي و حياتي جامع ه و با اجزاي ديگر نظام، چنان هماهنگ ي و پيوند دارد ك ه انفصا ل آن جز با انحلا ل جامعة اسلامي متصور نيست. بسيج در صورتي مي تواند نهادي جامع و شامل جهات متعدد و پايدار شناخته شود كه نيازهاي دائمي و باورها و ارزشهاي فرهنگي پديد آورند ة آن به روشني تعريف شوند( فصلنامه مطالعات بسيج، 1389 ، ص 82) . اين نيازها ممكن است اقتصادي، سياسي، فرهنگي يا نظامي باشند
به فرمودة امام خميني(ره): بسيج شجرة طيبه و درخت تناور و پر ثمري است كه شكوفه هاي آن بوي بهار وصل و طراوت يقين و حديث عشق مي دهد. بسيج مدرسة عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده ان د. بسيج ميقات پا برهنگان معراج انديشة پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام و نشاني در گمنامي و بي نشاني ( صحيفه نور، ج 21 ، ص 195 ).« گرفته اند از ديدگاه حضرت امام (ره)، بسيجي كسي است كه در عمل ، علاق ة خود را به پيشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامي و شأن و حيثيت ملت مسلمان نشان دهد ؛ يعني بسيجي بودن ، معيار و ملاكي است كه بر اساس آن، ميزان تعهد اعضاي آن به اصول و آرمانهاي انقلابي سنجيده مي شود. سنگ بناي بسيج بر حكم فقهي و جهادي استوار است؛ جهادي كه مبتني بر روحية دفاعي باشد نه تهاجمي يا جهان گشايي. بسيج در نظر حضرت امام (ره) مولودي جديد است كه كارشناسان جهاني نمي توانند آن را بشناسند . هر گاه قوة ايمان در ملتي زنده شود، همگان را به قيام الله فرا مي خواند و مي تواند سرتاسر يك كشور را بسيج كند، معيار حركت بسيج هم همين اسلام و درك مفاهيم عالية آن است. شايد در تحليل روند ايجاد و توسعة بسيج، شاهد دو نسل اول و دوم در بسيج بوده ايم:
1. نسل اول بسيج كه با فرمان حضرت امام براي دفاع از سرزمين و اسلام عزيز شكل گرفت؛
2. نسل دوم بسيج كه پس از جنگ تحميلي با تخصصي شدن بسيج به بخشهاي مختلف و رده هاي گوناگون سنّي و حرفه اي، مانند دانشجويي، مهندسي، روحانيون، سازندگي و ... تقسيم شده است . اين نسل از بسيجيان علاوه بر صيانت از ارزشهاي اسلام و دفاع از انقلاب اسلامي، در حوادث طبيعي و بلايا، همچون : زلزله، سيل و طرح هاي كلان اجتماعي، گر هگشاي مشكلات و ماية دلگرمي مردم و مسئولان بوده اند.