بهداشت فردی
عبارت است از کلیه فعالیتها و اقداماتی که انسان به طور مسئولانه برای حفظ، تأمین و ارتقاء سلامت خود و در نهایت اطرافیانش انجام میدهد. این فعالیتها و اقدامات شامل مراقبت از اعضاء و اندامهای بدن، مراقبت از پوست، مو، دهان و دندان، تغذیه،ورزش، خواب و استراحت میباشد.
نتایج بررسیهای نجام شده نشان میدهد که کاربرد رفتارها و الگوهای صحیح بهداشت و به عبارتی رفتارهای بهداشتی به طور متوسط یازده سال به طول عمر فرد در مقایسه با فردی که نسبت به این رفتارها بیتوجه است خواهد افزود.
در واقع ملاک عمل در بهداشت فردی، ارایه و مسئولیت فردی است که وی را ملزم به رعایت بهداشت و خودداری از عادات غیربهداشتی میکند. زمینهساز انجام رفتارهای بهداشت، شناخت،اگاهی و نگرش صحیح است. اطلاعات و آگاهیهای فرد در زمینه بهداشت فردی در رعایت اصول و موازین بهداشت فردی میتواند زنجیرههای به وجود آورنده بیماریها مانند کمبودهای غذایی، بیماریهای انگلی، گوارشی و ... را قطع کند و چون همیشه این امکان برای ما وجود ندارد که با همه افراد محیط خود مدت طولانی معاشر باشیم و خوی ذاتی خود را آن طور که هست به آنان نشان دهیم. لذا قضاوتهای این افراد درباره ما اغلب
از روی ظاهرمان صورت میگیرد. بدین ترتیب چه غلط و چه درست، ظاهر هر کس در نحوه قضاوت مردم درباره او مؤثر میافتد پس چه بهتر که به آراستگی ظاهری توجه شود.
ظاهر آراسته به درست ایستادن، درست راه رفتن، تمیز بودن لباس و متناسب بودن آن بستگی دارد. در عین
حال پاکیزگی پوست، مو، دندانها و سایر اعضای بدن نیز در این میان اهمیت به سزا دارد. چون بیتوجهی به آنها سبب بروز بیماریهای مختلفی میشود که اگر هم واگیر نباشند، لااقل سبب دور شدن مردم از ما خواهند بود.
دقت و توجهی که هر شخصی در نگهداری سلامت و بهداشت خود اختصاص میدهد بستگی به میزان ارزشی دارد که برای این موضوع قائل است.
انسان اغلب تا هنگامی که از سلامت کامل برخوردار است معمولاً کمتر به موضوع سلامتی توجه داشته و
نسبت به اهمیت آن بیتفاوت میباشد و چشمان او بیشتر متوجه سایر مسایل و مقاصد زندگی است. فقط هنگامی فرصت پیدا میکند به ارزش واقعی آن پی میبرد. که در چنگال بیماری اسیر گردد. در این موقع است که برای اعاده سلامت خود تقلا و تلاش نموده و با خود میگوید «راستی سلامتی مهمترین نعمتی است که در زندگی نصیب بشر شده است» و این همان کسی است که تا قبل از ابتلا به بیمرای کمترین توجهی به سلامت و بهداشت خود نداشت.
آری انسان تاچیزی را از دست ندهد، به ارزش آن پی نخواهد برد به عبارت سادهتر از دست دادن آن چیز سبب میشود که چشم انسان نسبت به اهمیت و ارزش آن بازتر شود. عدهای از مردم تصور میکنند که وقتی در شخص علایم بیماری خاصی پیدا نباشد سالم بوده و بهداشت وی رعایت شده است بدین لحاظ مبنی ارزشیابی بهداشتی را تنها در سالم بودن می دانند.
البته سلامتی متضمن بیمار نبودن است ولی سالم بودن چیزی بیشتر از بیمار نبودن است.یک لحظه به جوابی که به احوالپرسی دیگران میدهید فکر کنید وقتی کسی از شما میپرسد«حال شما چطور است» قبل از جواب دادن چه فکری میکنید؟ آیا گفتن کلمه «خوبم» به این معنی است که در بدن خود دردی احساس نمیکنید و بیمار نیستید؟ یا آن که منظورتان این است که یک «شمای» دیگر هم علاوه بر بدنتان وجود دارد که خوشحال،
راضی، خوب است اگر چنین است، پس وجود شما ترکیبی از تن و روان شماست که به هم وابستگی دارند و سلامت یکی در سلامت دیگری مؤثر است به عبارت سادهتر تأمین بهداشت با حفظ سلامت و بهداشت تن و روان توأماً عاید میگردد. و عدم ابتلا به بیماری یا ناتوانی و نقص عضو دلیل بر سلامت و بهداشت نیست بلکه سلامت روانی نیز همراه با سلامت جسمانی در تکمیل بهداشت باید منظور گردد.
در مقابل کسانی که نسبت به مسایل بهداشت بیگانه بوده و یا توجه کمتری به آن دارند و افرادی نیز
وجود دارند که نهایت دقت در بهداشت خود به عمل میآورند این افراد دارای قدرت وکارایی بیشتری بوده، خوب میاندیشند و با حوصله زیاد و رفتار پسندیده با دیگران معاشرت مینمایند. شما علایم سلامت کامل را در چهره و رفتار آنها به خوبی تشخیص میدهید.تمامی اعضای بدن آنان دارای شرایطی است که لازمه یک فرد سالم میباشد و سلامتی رادر گفتار و کردار این افراد که با قدرت، پر حوصله، خونسرد و شاد هستند میتوان
تشخیص داد.
هر کس بامراعات بهداشت قادر است از لحاظ جسمانی , روانی و اجتماعی در وضع مناسبی قرار گرفته و وظیفه ای را که نسبت به خود و افراد خانواده و جامعه خود دارد به خوبی ادا کند
عبارتست از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه فقط نبودن بیماری و معلولیت، شخص سالم کسی است که علاوه بر سلامت جسم از سلامت روان نیز برخوردار بوده و از نظر اجتماعی و روحی در آسایش باشد.