مقاله علل پايين بودن بهره وري عوامل توليد در نواحي روستايي
چكيده
از ويژگيهاي مهم اقتصادي در نواحي روستايي ايران، پايين بودن بهرهوري عوامل توليد است . بهرهوري عوامل توليد (نيروي انساني، زمين، آب، سرمايه و…) در مناطق روستايي كشور بسيار پايين است. اقتصاد روستايي كشور تا حدود زيادي به اقتصاد كشاورزي وابسته است. در بخش كشاورزي به دليل عدم قابليت جذب نيروي انساني و وجود نيروي انساني مازاد يا تمركز نيروي كار و ساخت نيروي شاغل داراي بهره وري پايين است. بهرهوري نيروي كاردر30 سال گذشته رشد بسيار اندكي داشته است. عوامل موثر در پايين بودن بهرهوري عوامل توليد در مناطق روستايي را مي توان عمدتا به دو دسته؛ علل دروني و علل بيروني تقسيم كرد. این عوامل مانع از شکل گیری سرمایه (سرمایه انسانی و مالی) در مناطق روستایی شده و بر عدم برخورداری از امکانات و زیرساختهای لازم در این مناطق موثر بوده است. فقدان امکانات و زیرساختها در عقب ماندگی مناطق روستایی در کشور موثر بوده است. این مقاله به بررسی و بیان مهمترين علل پايين بودن بهره وری عوامل توليد و در نتيجه عقب ماندگي اقتصادي روستايي اشاره دارد. این تحقیق عمدتا به صورت اکتشافی و استفاده از منابع و اطلاعات موجود و بهره گیری از نتایج بازدیدها و مشاهدات میدانی در مناطق روستایی چندین استان کشور صورت گرفته است.
مقدمه
در مورد عقب ماندگی اقتصادی مناطق روستايی دو ايده و نظر کلی وجود دارد. دسته ای از نظرات به عوامل اکولوژيکی و محيطی نظير شرايط اقليمی ، نوع خاک ، نحوه دسترسی به آب و دسته دوم به عوامل اقتصاد سياسی نظير شرايط دسترسی به تکنولوژی ، سرمايه، قوانين تجاری ، شيوه مبادله و ... اشاره دارد. [ چمبرز، 1986، 40-35 ]
در ايران يكي از دلايل اساسي عقب ماندگي اقتصادي نواحي روستايي، پايين بودن بهرهوري عوامل توليد است . در مناطق روستايي كشور بهرهوري عوامل توليد (نيروي انساني، زمين، آب، سرمايه و…) بسيار پايين ميباشد. بخش كشاورزي به دليل عدم قابليت جذب نيروي انساني و وجود نيروي انساني مازاد و همچنين ساخت سنتي خود و در نتيجه توليد اندك،از نظر نيروي كار داراي بهرهوري پايين است. در30 سال اخير بهرهوري نيروي كار رشد بسيار اندكي داشته است.اين امر دلايل مختلفي دارد: يكي به خاطر تمركز نيروي كار و افراد مازاد بخش، ديگر به دليل ساخت نيروي شاغل در اين بخش كه داراي بافت سنتي توليد كشاورزي است. نيروي كار در بخش كشاورزي به علت كهولت سن و بيسوادي و عدم تخصص و مهارت بارقة اميد را در اين بخش ضعيف كرده است، مگر اينكه تغيير و تحولي در اين زمينه ايجاد گردد. بعلاوه رشد ناچيز بهرهوري بخش كشاورزي به علت عدم استفاده از وسايل نوين و مكانيزة مناسب با ساختار كشاورزي تحولي را طلب ميكند
علل پايين بودن بهره وري عوامل توليد در نواحي روستايي
عوامل موثر در پايين بودن بهرهوري عوامل توليد در مناطق روستايي را مي توان به دو دسته؛ علل دروني و علل بيروني تقسيم كرد . در ادامه به تشريح اين دو دسته عوامل اشاره مي شود.
علل دروني
مهمترين علل دروني پايين بودن بهرهوري عوامل توليد در مناطق روستايي كشور شامل موارد زير است :
ـ بالا بودن نرخ رشد جمعيت
مناطق روستايي كشور داراي نرخ رشد جمعيت بالايي هستند. نرخ بالاي زاد و ولد و پيشرفت دانش پزشكي و مراقبتهاي بهداشتي كه منجر به كاهش نرخ مرگ و مير شده و همچنين عدم شناخت ودرك شرايط و مصالح فردي و خانوادگي و اجتماعي كوتاهمدت و بلندمدت باعث شده است كه پديده انفجارجمعيت در دهههاي گذشته پديدار شود.
ـ عدم دسترسي به امكانات عمومي:
اغلب روستاهاي كشور به امكانات عمومي در زمينههاي آموزشي،بهداشتي و درماني، خدمات عمومي، خدمات زير بنايي و رفاهي دسترسي كافي ندارند. فقدان امكانات عمومي مانع از بهرهبرداري بهينه از منابع توليد ميشود كمبود و يا عدم دسترسي به خدمات توليدي در افزايش هزينههاي توليد،كاهش درآمد ودر مواردي از بين رفتن محصولات كشاورزي روستائيان دخالت دارد. يكي از موارد مهم كه به كمبود امكانات بستگي داشته است ، ميزان بيسوادي در روستاهاست . هر چند عوامل فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي در اين امر تاثير داشته است اما عدم دسترسي به امكانات آموزشي و عدم توانايي مالي روستائيان در اين امر اثر داشته است.
ـ غلبه داشتن كشاورزي سنتي به عنوان مهمترين بخش اشتغال و توليد
تقريبا تمام شاغلين بخش كشاورزي در كشور ساكن مناطق روستايي هستند.فعاليت اصلي روستائيان كشاورزي است. رواج كشاورزي سنتي و پراكندگي زمينهاي كشاورزي، توزيع ناعادلانه مالكيت زمين، بالا بودن نرخ بيسوادي، پايين بودن نرخ پس انداز، كمبود منابع مالي و پايين بودن سرمايهگذاري در بخش كشاورزي، كاربرد تكنولوژي عقب مانده باعث كاهش بهرهوري زمين، آب و نيروي انساني ميشود.
ـ محدوديت منابع توليد
يكي از عواملي كه نقش مؤثري در پايين بودن بهرهوري عوامل توليد دارد، محدوديت منابع توليد است. در مناطق روستايي كشور منابع توليد اعم از زمين، آب و سرمايه بسيار محدود است.
ـ عدم وجود قوه خلاقيت و ابتكار
در مناطق روستايي به عوامل مختلف قوه خلاقيت و ابتكار كم است. عواملي نظير، فرهنگ سنتي علاقه به گذشته،عدم اطمينان نسبت به ايدهها و ديدگاههاي جديد، پايين بودن ضريب ريسك پذيري، ضعف و عدم كارائي نظام آموزشي در پايين بودن ابتكار و خلاقيت در مناطق روستايي مؤثر است. به علاوه عوامل دافعه روستايي و جاذبه هاي شهري باعث مهاجرت افراد تحصيل كرده و با سواد از روستا شده است. همچنين عوامل فرهنگي و اجتماعي، عوامل اقتصادي ، تنگناهاي محيطي نيز در مهاجرت افراد نقش داشته و در نتيجه مناطق روستايي از نيروهاي جوان و تحصيلكرده تهي ميشود. اين امر در پايين بودن ابتكار و خلاقيت نقش داشتهاست.
ـ كمبود سرمايه و كالاهاي سرمايهاي
در مناطق روستايي، سرمايه محدود است. به علت ناچيز بودن ميزان پساندازها كه خود ناشي از نازل بودن درآمد سرانه افراد روستايي است، سرمايه شكل نميگيرد.
ـ كوچكي، تعدد وپراكندگي قطعات زراعي
پراكندگي قطعات و كوچكي آنها يكي از دشواريها و موانع اصلي در راه افزايش توليد و توسعه كشاورزي است. اين عامل در پايين بودن بهرهوري عوامل توليد ( زمين، نيروي كار و سرمايه ) در مناطق روستايي بسيار اثر گذاشتهاست.
ب: عوامل بيروني
ـ دو گانگي چند گانگي اقتصادي كشور
سيستم اقتصادي كشور از دو يا چند بخش اقتصادي مجزا از هم تشكيل شده است. به عبارتي روابط ارگانيك بين بخشهاي اقتصادي كشور وجود ندارد. دو گانگي اقتصادي عمدتاً به صورت زير نمايان است.
- وجود بخش پيشتاز و بخش سنتي
- وجود منطقه شهري و منطقه روستايي
- وجود بخش صنعتي در مقابل بخش عقب مانده كشاورزي
- وجود بخش مالي وبانكي پيشرفته و بخش مالي قديمي تحت كنترل سلف خران و نزولخوران
در بخش پيشرو ، تحولات سريعتر اتفاق ميافتد، سرمايه بر است، درآمد زاست، وابسته به بازار و اقتصاد تجاري است. درمقابل بخش سنتي، كاربر، اقتصاد معيشتي و تغيير و تحولات محدود است.
ـ عقب ماندگي تكنولوژي
تكنولوژي شامل مهارتها، دانش و روش ساخت،استفاده و انجام كارهاي مفيد طبق اين تعريف گاو آهن و تراكتور هر دو تكنولوژي هستند اما يكي ساده و قديميو ديگري پيچيده و جديد است. عقب ماندگي تكنولوژيك كشور در وهله اول در هزينه متوسط نسبتاً زياد توليد علي رغم دستمزدهاي نازل پرداختي و در گام دوم در نسبت زياد كار به توليد و نسبت زياد سرمايه به توليد است كه نمايانگر پايين بودن كارائيكار و سرمايه است. در گام سوم استفاده از نيروي كار غير ماهر و متخصص در جريان توليد و در گام آخر در استفاده از كالاهاي سرمايهاي بيشتر براي رسيدن به خودكفايي در توسعه ملي نهفته است. ] قرهباغيان، 1375، ص 51[
ـ نابرابري
وجود نابرابريهاي منطقهاي، نابرابري بين شهر و روستا، نابرابري اقتصادي واجتماعي و نابرابري در تمركز ثروت و سرمايه در كشور در عقب ماندگي اقتصادي نواحي روستايي و پايين بودن بهرهوري عوامل توليدي اثرگذاشته است. وقتي سرمايه در چند نقطه متمزكز شود پيامدهايي را به دنبال خواهد داشت. اولاً تعداد افرادي كه بدون سرمايه و يا با دارائي كم هستند، افزايش مييابد. در نتيجه تقاضا براي وام بالا ميرود.
درآمد - هزينه خانوار شهری و روستايی
يکی از علل رکود اقتصادی در مناطق روستاِِِِِِِِِِِِِِِِِِِيی درآمد و هزينه خانواده های روستايی است بين درآمد و هزينه خانواده های شهری و روستايی در دهه های اخير تفاوتهايی وجود داشته است. عواملی باعث مهاجرت های روستائيان می شود ؛ عوا مل اقتصادی ، سياسی ، زيست محيطی و فرهنگی و يا آميزه ای از همه اين عوامل باعث مهاجرت روستائيان به شهرها می شود و در نتيجه خالی شدن روستا از نيروهای فعال جمعيت ، و از دست رفتن توان و قدرت توليد را در پی خواهد داشت .
ـ الگوهاي توسعه
الگوهاي توسعه ميتواند از نظر قلمروه ومحدوده فعاليت بخش دولتي و خصوصي به الگوهاي برنامهريزي متمركز، خصوصي وعدم تمركز، مختلط ويا تلفيقي باشد. در الگوهاي برنامهريزي متمركزدولت به تعيين اهداف برنامهها، سياستها و تدابير ميپردازد.اين الگوبه مكانيسم بازار توجهي ندارد. در چنين شرايطي بخشهاي سنتي همواره عقبماندهتر هستند. چرا كه دولت توان كافي در حمايت از اين بخشها ندارد.
از نظر توسعه فعاليت بخشي الگوهاي توسعه به الگوي توسعه صنعتي، كشاورزي و يا تجارت تقسيم ميشود.
ـ قوانين و مقررات و اثرات اقتصاد سياسي
در وضعيت كنوني جهان ما نمي توانيم بدون تحليلي تمام و كمال از اثرات صنعتي شدن، توسعه اقتصادي، و جهاني شدن بازارها بر نواحي روستايي، شناختي از اين پديده ها داشته باشيم. چالش موجود در تأمين غذا و خودكفايي در محصولات استراتژيك از يك طرف، محدوديت منابع و مشكلات ساختاري در بخش كشاورزي از طرف ديگر وتلاشها دولت در حمايت از اين بخش كه در قوانين و مقررات ومصوبات شوراي اقتصاد تجلي مييافت، باعث گرديد تا مناطق روستايي كه مراكز توليد كشاورزي بودهاند در شرايطي قرار گيرند كه عملاً امكان رقابت با اقتصاد ملي و اقتصاد نفت را نداشته باشند.
نتیجه گیری
علاوه بر موارد فوق الذكر، در يك جمعبندي كلي ميتوان عوامل زير را كه از جمله مشكلات كشاورزي در ايران است به عنوان عوامل مانع از توسعه وافزايش بهرهوري عوامل توليد در اين بخش بيان كرد:
- پايين بودن سطح آموزش ترويج و تحقيقات در بخش كشاورزي
منابع :
1- احمديان، محمد علي،1382،افزايش جمعيت شهري از ديدگاه برنامه ريزي شهري و ناحيه اي، مجله جغرافيا و توسعه، شماره 2 .
2- ختايي، محمود، 1378، بخش كشاورزي و نقش آن در توسعه اقتصادي كشور، تهران: وزارت كشاورزي، موسسه پژوهشها و اقتصاد كشاورزي،
3- جوان ، جعفر، 1380، جغرافياي جمعيت ايران ، مشهد: جهاد دانشگاهي مشهد.