بررسی و مطالعه مهریه از دیدگاه اسلام
تاريخچه مهر
مىگويند در ادوار ماقبل تاريخ كه بشر به حال توحش مىزيسته و زندگى شكل قبيلهاى داشته،به علل نامعلومى ازدواج با همخون جايز شمرده نمىشده است. جوانان قبيله كه خواستار ازدواج بودهاند،ناچار بودهاند از قبيله ديگر براى خود همسر و معشوقه انتخاب كنند.از اين رو براى انتخاب همسر به ميان قبايل ديگر مىرفتهاند.در آن دورهها مرد به نقش خويش در توليد فرزند واقف نبوده است;يعنى نمىدانسته كه آميزش او با زن در توليد فرزند مؤثر است.فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود مىشناخته نه به عنوان فرزندان خود.با اينكه شباهت فرزندان را با خود احساس مىكرده نمىتوانسته علت اين شباهت را بفهمد.قهرا فرزندان نيز خود را فرزند زن مىدانستهاند نه فرزند مرد،و نسب از طريق مادران شناخته مىشد نه از طريق پدران. مردان موجودات عقيم و نازا به حساب مىآمدهاند و پس از ازدواج به عنوان يك طفيلى-كه زن فقط به رفاقتبا او و به نيروى بدنى او نيازمند است-در ميان قبيله زن بسر مىبرده است.اين دوره را دوره«مادر شاهى»ناميدهاند.
ديرى نپاييد كه مرد به نقش خويش در توليد فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلى فرزند شناخت.از اين وقت زن را تابع خود ساخت و رياستخانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره«پدر شاهى»آغاز شد.
در اين دوره نيز ازدواج با همخون جايز شمرده نمىشد و مرد ناچار بود از ميان قبيله ديگر براى خود همسر انتخاب كند و به ميان قبيله خود بياورد.و چون همواره حالت جنگ و تصادم ميان قبايل حكمفرما بود،انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت مىگرفت;يعنى جوان دختر مورد نظر خويش را از ميان قبيله ديگر مىربود.