این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: طرح تحقیق
1-1- مقدمه 3
1-2- بیان مسئله 3
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق 5
1-4- اهداف تحقیق 6
1-5- پیشینه تحقیق 6
1-6- روش شناسی تحقیق 7
1-7- سوالات و فرضیهها 7
فصل دوم: کلیات
2-1- قاعدهی اتلاف 9
2-1-1- اتلاف به مباشرت 9
2-1-2- اتلاف به تسبیب 9
2-1-3- اجتماع سبب و مباشر 12
2-1-4- اجتماع اسباب 13
2-2- قاعده غرور 14
2-2-1- تعریف و مبنا 14
2-2-2- شرایط اعمال قاعدهی غرور 14
2-2-3- آثار اعمال قاعدهی غرور 15
2-3- قاعدهی لاضرر 17
2-3-1- تعریف و مبنا 17
2-3-2- شرایط اعمال قاعده 18
2-4- قاعدهی وجوب اعلام الجاهل فیما یعطی 19
2-4-1- تعریف و مبنا 19
2-4-2- شرایط اعمال قاعده 19
2-5- قاعدهی اقدام 20
2-5-1- تعریف و ادله 20
2-5-2- آثار و نتایج پذیرش قاعده 20
2-6- قاعدهی تحذیر 21
2-6-1- مفاد قاعده (مبنا و ادله ) 21
2-6-2- شرایط اعمال قاعده 22
2-6-2-1- موثر بودن هشدار 22
2-6-2-2- شنیدن هشدار 23
2-6-2-3- امکان گریز 23
2-6-2-4- فعل شخص 24
فصل سوم: ارایه اطلاعات
3-1- نقش ارایه اطلاعات به مصرف کننده کالا در نظریه تضمین سلامت 26
3-1-1- مبانی تعهد به ارایه اطلاعات به مصرف کننده کالا 27
3-1-1-1- تسلیم کالا 27
3-1-1-2- شرط ضمنی 29
3-1-1-3- مطابقت کالا با قرارداد 30
3-1-1-4- مسئولیت محض 31
3-1-1-5- ممنوعیت تبلیغات خلاف واقع 31
3-2- قلمرو تعهد به ارایه اطلاعات به مصرف کننده کالا 34
3-2-1- موضوع تعهد به ارایه اطلاعات 34
3-2-2- لزوم اعلام عیب 35
3-2-3- کالای خطرناک 36
3-2-4- لزوم حمایت از مصرف کننده 37
3-2-5- اخطارهای مربوط به خطرات احتمالی کالا 38
فصل چهارم: مبانی حقوقی مسئولیت مدنی تولیدکنندگان کالا در روابط قراردادی و غیر قراردادی
4-1- مسئولیت غیر قراردادي 40
4-1-1- مسئولیت مبتنی بر تقصیر 40
4-1-2- مسئولیت مبتنی بر تسبیب 41
4-1-3- مسئولیت محض 42
4-2- از طرح مسئولیت قراردادی تا اعلام نظریه تضمین سلامت کالا 43
4-2-1- تئوری تضمین ایمنی کالا 43
4-2-1-1- تعهد به نتیجه 44
4-2-1-2- تفکیک دو موضوع 45
4-2-1-3- مبنا 45
4-2-2- ارکان مسئولیت مدنی بر مبنای پذیرش نظریه تضمین سلامت کالا 46
4-2-2-1- عیب 47
4-2-2-2- وجود ضرر 48
4-2-2-3- احراز رابطه سببیت 49
4-3- فروض مختلف 50
4-3-1- تحلیل مسئولیت فروشنده در قراردادهای گوناگون 50
4-3-1-1- واسطه 50
4-3-1-2- فروش کالا با نام تجاری 51
4-3-2- تعدیل مسئولیت قراردادی 51
4-3-2-1- تضمین صریح یا ضمنی 51
4-3-2-2- تسبیب 52
4-3-3- لزوم نااگاهی خریدار از عیب پنهانی، اجرای قاعده اقدام 53
4-3-4- تبری از عیوب 54
4-3-5- مسئولیت ناشی از استعمال نابجای مبیع 54
فصل پنجم: نتیجه گیری و پيشنهادها
5-1- نتیجهگيري 57
5-2- پیشنهادها 57
منابع 60
پيوستها 62
پيوست 1: قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان مصوب سال 1388 63
پيوست 2: آیین نامه اجرایی قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان، مصوب 17/7/1390 69
پيوست 3: قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان خودرو 78
پيوست 4: آیین نامه اجرایی قانون حمایت از مصرف کنندگان خودرو 81
چكيده انگليسي 91
چکیده
در گذشته ضمان عیب کالا منحصر به رابطهی قراردادی بود ولی امروز با تولید کالاهای فنی و پیچیده در مقیاس وسیع، به جهت عیوب ناشناخته موجود در کالا وعدم ارایه اطلاعات کافی درنحوهی صحیح استفاده و هشدار از خطرات، باعث بروز حوادث ناگوار و خسارات فراوان نه تنها بر مصرف کننده بلکه بر افرادی که هیچ استفاده ای از کالا نداشتهاند، میشود و آن چه در قوانین حمایت از مصرف کننده، آمده حمایت مطلوبی از مصرف کننده نمیباشد. به هرحال، به علت ناکارآمدی روابط قراردادی از طرفی و مستحدثه بودن موارد ضمان تولیدکننده از سوی دیگر، نیاز مبرم به تدوین و قانونمند نمودن قلمرو ضمان تولیدکننده و حمایت از حقوق مصرف کننده در برابر خسارات ناشی از عیب کالا و نقص در اطلاع رسانی صحیح درنحوهی مصرف است. با ناکارآمدی ضمان قراردادی دانشمندان حقوق سعی کرده اند تا روابط قراردادی را توسعه دهند. در گسترده ترین نظریهها که نظریه تضمین سلامت کالا نام دارد، تعهد فروشنده فقط محدود به مصرف کنندگان کالا و یا کسانی است که در اطراف قرارداد جای دارند و به گونه ای مستقیم یا با واسطه در تراضی با فروشنده ارتباط دارند، نمیباشد، بلکه هر گاه طبق قواعد عمومی مسئولیت، بین زیان وارده و عمل فروشنده رابطه سببیت موجود باشد و عرف این اضرار را به وی منتسب نماید، تولید کننده، مسئول جبران خسارات میباشد.
واژگان کلیدی: مسئولیت، تضمین، شرط
فصل اول: طرح تحقیق
1-1- مقدمه
در گذشته کیفیت کالا و نحوه مصرف کالا غالباً برای مصرف کننده آشنا بوده و خسارات احتمالی جزیی بود و معمولاً تولید کنندگان در مقابل حوادث ناشی از آن مسئولیتی نداشتند. در واقع مبنای ضمان تولید کننده در محدوده روابط قراردادی پاسخگو بود. فقه نیزبه خریدار کالای معیوب که عیب آن تنها کاهش ارزش اقتصادی کالا را بر اثر تلف و یا صدمه در بر دارد، مقرراتی وضع کرده است. امروزه نیاز روزمره و تصاعدی مردم به کالاهای مصرفی و خدمات در دورانی که امکانات و اطلاعات موجود در دسترس متخصصین بوده وتشخیص سلامت یا عیب کالا به وسیله خریدار عادی و فاقد اطلاعات کارشناسی در آن زمینه به سادگی ممکن نیست و مصرف کنندگان معمولاً ناآگاه از کیفیت وسایل مصرفی و خطرات احتمالی ناشی از استفاده نادرست هستند، باعث بروز حوادث ناگوار میشود. بنابراین وصف معیوب در این نوشتار عیبی است که ایمنی مصرف کنندگان را به مخاطره اندازدو هنگام مصرف خطر آفرین باشد. (قاسمی حامد، 1375) در ذیل به نمونه ای از این خسارات اشاره میگردد:
ایرادهای فنی خودروهای تولیدی صفر کیلومتر، هواپیما، وسایل الکترونیکی و سایر عیوب موجود در کالاها گاه منجر به بروز حوادث غیر قابل جبران نه تنهابر نفوس و اموال مصرف کننده بلکه بر افرادی که هیچ استفاده ای از کالا نداشته اند میشود.
این مثال مصداقی از حقوق از دست رفته مصرف کننده در زمان حاضر میباشد. عیب در مرحله تولید و نیز نقص در اطلاعات صحیح در نحوهی مصرف و هشدارها موجب ضمان تولید کننده میشودزیرا همین نقص و عدم اطلاعات کافی ممکن است کالایی را که میتواند مطلوب باشد، خطرناک نماید.
1-2- بیان مسئله
ضمان تولید کننده در دو شیوهی روابط قراردادی و ضمان قهری قابل طرح است.در صورتی که عیب موجود در حین عقد باشد، با استناد به مقررات خیار عیب با اثبات وجود عیب سابق کالا( قبل از تحویل کالا) اقدام فوری بر فسخ عقد بیع با فروشنده و یا مطالبه ارش مبیع نماید.لیکن وصف معیوب در تولید که باعث ضمان تولیدکننده میباشد عیبی است که ایمنی مصرف کنندگان را به مخاطره اندازد و هنگام مصرف خطر آفرین باشد.
در رابطه قراردادی به نظر میرسد بتوان با پذیرش شرط بنایی که تولید کننده سلامت کالا و انطباق آن با انتظار مشروع مصرف کننده را تضمین کرده است، تولید کننده را ضامن خسارات وارده دانست زیرا هر فروشنده به طور صریح و یا ضمنی تعهد به ایمنی مبیع به سود خریدار مینمایدو این تعهد، تعهد به نتیجه معین است و در صورتی که رابطه سببیت بین عیب کالا و خسارات حاصله اثبات گردد، متعهد به جبران خسارات میباشد و نیازی به اثبات تقصیر فروشنده نیست. زیرا تضمین سلامت کالا و انطباق آن با انتظار متعارف مصرف کننده از شروط بنایی هنگام بیع است و نقص این شرط موجب ضمان است.هم چنین به دلیل این که در هر قرارداد فروشنده به طور تبعی متعهد میشود کلیه اطلاعات ضروری در ارتباط با نحوهی مصرف مبیع، ذکر خطرهای موجود درآن و شیوه دوری از خطرها و خسارات احتمالی و عیوب پنهان کالا را در اختیارخریدار قرار دهد، عرضه کننده از این وظیفه تخطی کرده و لذا اگر بر اثرعدم ارایه اطلاعات در نحوهی صحیح مصرف و هشدارهای لازم خساراتی حاصل شود، نقض آن شرط است و تولیدکننده ضامن خسارات میباشد.
ایراد و نارسایی شرط بنایی در این است که تنها ناظر به طرف قرارداد است و تنها طرف قرارداد میتواند برای مطالبه خسارت به تولیدکننده و فروشنده مراجعه نماید و تولید کننده ضامن خسارات وارده به جان و مال افرادی که با تولید کننده هیچ رابطه ای ندارند، نیست.
با ناکارآمدی ضمان قراردادی دانشمندان حقوقی سعی کردند تا روابط قراردادی را توسعه دهند. درگسترده ترین نظریهها که نظریه تضمین است (جعفری تبار، 1375) نیز تعهد ضمنی فروشنده محدود به مصرف کنندگان کالا و یا کسانی است در زنجیره قراردادی جایی دارند و به گونه ای مستقیم یا باواسطه در تراضی با فروشنده ارتباط دارند ولی از سایرین حمایت نمیکند، در حالی که اشخاص ثالث بی گناه هم در این راستا بهره ای نمیبرند و هم خسارات میبینند. بنابراین نیاز به بررسی قواعد ضمان قهری است.
در گذشته ضمان عیب کالا منحصر به روابط قراردادی بود، ولی امروزبا تولید کالاهای فنی و پیچیده در مقیاس وسیع، جهت عیوب ناشناخته موجود در کالا و عدم ارایه اطلاعات کافی در نحوهی صحیح استفاده و هشدار از خطرات باعث بروز حوادث ناگوار و خسارات فراوان بر مصرف کننده و هم چنین اشخاصی که از کالا استفاده نکرده اند، میشود. (قاسمی حامد، 1386)
ناکارآمدی روابط قراردادی، مستحدثه بودن ضمان تولیدکننده، لزوم حمایت از مصرف کننده در برابر خسارات ناشی از عیب کالاها و نقص در اطلاع رسانی صحیح در نحوهی درست مصرف، از جمله دلایلی است که بحث در خصوص تضمین سلامت کالا و ایمنی آن و نیز ضمان یا عدم ضمان تولید کننده کالا در برابر مصرف کننده را ضروری میسازد.( فتاح زاده، 1391)
شاید بتوان گفت تولید کننده بر مبنای وجود شرط بنایی مسئول تضمین سلامت کالا و در واقع ضامن خسارات وارده است.زیرا هر فروشنده به طورصریح یا ضمنی تعهد به ایمنی مبیع به سود خریدار مینماید و این تعهد، تعهد به نتیجه معین است و در صورت حصول شرایط از جمله وجود رابطه سببیت بین عیب و خسارت، موظف به جبران خسارت بوده و نیازی به اثبات تقصیر او نمیباشد.
تضمین سلامت کالا و انطباق آن با انتظار متعارف مصرف کننده از شروط بنایی در هنگام بیع است و نقض این شروط موجب ضمان است. چنان چه بر اثر عدم ارایه اطلاعات لازم در خصوص نحوهی صحیح مصرف و هشدارهای لازم خسارتی به وجود آید، نقض شرط بنایی بوده و موجب مسئولیت وی میباشد.( جعفری تبار، 1375)
حال جای طرح این سوالات است که با توجه به مراتب فوق مسئولیت تولید کننده کالا، مسئولیت قراردادی است یا مسئولیت محض؟ و این که تئوری تضمین سلامت و ایمنی کالا با کدام یک از نظریات مسئولیت قراردادی یا محض سنخیت دارد؟ آثار و نتایج پذیرش نظریه مسئولیت محض برای تولید کننده کالا چه میباشد؟
بی شک اثبات مسئولیت یا عدم مسئولیت برای تولیدکننده، منوط به بررسی قواعد مسئولیت و نحوهی کاربرد آن در این مبحث است. در هر حال هرگاه رابطه سببیت بین زیان وارده و عیب کالا احراز گردد، مسئولیت مستقر است ولی تعیین این امر از پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و به عوامل متعددی وابسته است. برخی اسباب منجر به ضمان و برخی رافع ضمان تولید کننده است. (جنیدی، 1381)
پاسخگویی به این سوالات نیاز به بررسی فقهی و حقوقی موضوع دارد.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
به موجب ماده 422 قانون مدنی، در صورت عیب مبیع مشتری حق فسخ قرارداد و یا اخذ ارش دارد. گاه عیب پنهانی مبیع زیانهایی را به بار میآورد که نقص مبیع در برابر آن ناچیز است. مثال عیب مخفی موجود در ترمز اتومبیل منجر به تصادفی میشود که چندین برابر قیمت اتومبیل به خریدار زیان وارد میشود. حال آیا فروشندگان کالا ضامن تمام نتایج حاصل از عیوب پنهانی مبیع هستند؟ آیا این مسئولیت ریشه قراردادی دارد و یا تابع قواعد کلی مسئولیت مدنی است؟
یا در کالاهایی که استفاده از آن نیازمند تخصص و رعایت فنون و احتیاطهای لازم است و در واقع استفاده نادرست منجر به خسارت میشود، آیا فروشنده و یا تولید کننده وظیفه دارد، همه این خطرها را به خریدار گوشزد نماید و یا آیا میتوان او را مسئول خسارت وارده به خریدار ناشی یا بی پروا دانست؟ آیا سازنده کالای معیوب و خطرناک در برابر همه مصرف کنندگان مسئول است، هر چند با وی قراردادی منعقد نکرده باشد؟ حدود مسئولیت وی تا کجاست؟ هرگاه سازنده کالایی سلامت و دوام کالایی را به طور صریح تضمین کند، این تعهد چگونه قابل توجیه است؟ و آثارش چه میباشد؟
اصولاً مصرف کننده کالا دارای حقوقی میباشد از جمله حق تحصیل کالا و محصولات سالم و ایمن، حق برخورداری از اطلاعات کامل و حق حمایت دولتی از وی.
در واقع پراکندگی مباحث، لزوم جمع آوری و تشریح این حقوق، نشان دهنده اهمیت و ضرورت این تحقیق است. به بیان دیگر شناخت مبانی مسئولیت ناشی از خسارات کالا ضروری است و میبایست این موضوع را در فروضات مختلف روابط قراردادی و غیرقراردادی بررسی نمود.
1-4- اهداف تحقیق
مهم ترین هدف از این تحقیق، کشف و نتیجه گیری درست از پذیرش نظریه تضمین سلامت کالا در روابط قراردادی و غیر قراردادی میباشد. در این خصوص نظریات مختلفی بیان شده است که ضمن بررسی هریک از آنها، مبانی مربوطه نیز مورد بررسی قرارگرفته و در نهایت به توجه به مفاد قانون حمایت از مصرف کننده مصوب سال 1388 راهکار مناسب پیشنهاد میگردد.
1-5- پیشینه تحقیق
دز این خصوص تحقیق جامع و کاملی صورت نگرفته است بلکه به صورت پراکنده مطالبی بیان شده است. به طور نمونه در نوشتههای اساتید حقوق، تضمین ایمنی مبیع همواره صورت شرط بنایی و ضمنی برعهدهی فروشنده بیان شده است. در واقع اگر عقدی بدون هیچ شرطی منعقد گردد، اطلاق عقد ضرورت سلامت مبیع از عیوب پنهانی را اقتضاء دارد. این امر در کشورهای غربی به عنوان تضمین عرضه پذیر بودن کالا مشهور است.
دکتر حسن جعفری تبار در صفحه 23 کتاب مسئولیت مدنی سازندگان و فروشندگان کالا، در این خصوص بیان میدارد: تعهد ضمنی فروشنده کالا به ایمنی مبیع، تعهدی به نتیجه معین میباشد مثل تعهد متصدی حمل و نقل به سالم رساندن کالا به مقصد و فایده پذیرش این نظریه این است که کافی است خواهان عدم حصول نتیجه را اثبات نماید و دیگر لازم نیست تقصیر زیان دیده را اثبات نماید.
مرحوم دکتر کاتوزیان در صفحه 251 کتاب حقوق مدنی، معاملات معوض و عقود تملیکی مینویسد: نظریه تضمین سلامت کالا را باید گسترش داد و بیان داشت که تضمین برای عموم مصرف کنندگان کالا است و کالا باید برای استفاده درست وصحیح به طور معمول و معقول عموم، ایمن و سالم و مطمئن باشد.
بنابراین موضوع فوق برای تحقیق انتخاب شده تا بتوان ضمن بررسی نواقص، راهکارهای جدیدی ارایه نمود.
1-6- روش شناسی تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی، تحلیلی میباشد.در این تحقیق اهتمام نگارنده بر این است تا تمام مطالب مربوط به موضوع را به طور پراکنده در کتب و مقالات حقوقی ذکر شده جمع آوری نماید و سپس با تحلیل و تبیین مطالب، نتیجه مورد نظر را به دست آورد. از این رو روش اصلی تحقیق تحلیلی و توصیفی بوده و مطالعه استنادی مورد نظر مورد استفاده قرار میگیرد.برای این کار از روش کتاب خانه ای وابزار فیش برداری، اطلاعات لازم جمع آوری شده است.
1-7- سوالات و فرضیهها
دو سوالی اصلی که در این تحقیق به دنبال پاسخگویی
به آن هستیم به شرح ذیل است:
الف: نظریه تضمین سلامت و ایمنی مبیع در رابطه قراردادی مطرح است یا رابطه غیر قراردادی؟
ب: مسئولیت سازنده و تولید کننده کالا، مسئولیت قراردادی است یا مسئولیت محض؟
و در پاسخ به این سوالات (پس از بررسی قواعد مربوطه) فرضیههای ذیل بیان میشود:
الف: به نظر میرسد که این تئوری نوعی شرط بنایی و ضمنی بوده و در روابط غیر قراردادی نیزحاکم میشود.
ب: با توجه به نظریات بیان شده و رویه حاکم بر نظم حقوقی جهان، به نظر میرسد این مسئولیت، مسئولیت محض باشد.
فصل دوم: کلیات
در این فصل اسبابی مورد بررسی قرار میگیردکه بر اساس آنها میتوان ضمان را برای تولید کننده ثابت کرد. در فقه اسلامی قواعد اتلاف و تسبیب، قاعده غرور و قاعده لاضرر مبنا و اساس بسیاری و احکام فقهی و حقوقی ضمان را تشکیل میدهند.
2-1- قاعدهی اتلاف
قاعدهی اتلاف مهم ترین قاعده ای است که فقها در ضمان قهری به آن استناد کرده اند.بر اساس این قاعده هرگاه کسی مال دیگری را بدون اجازه او تلف کند، ضامن است.( موسوی بجنوردی، 1379) برای اثبات ضمان اتلاف و لزوم جبران خسارات فقها به آیات و اخبار و بنای عقلا استناد کرده اند.. فقها و حقوقدانها با عنایت به کیفیت تحقق اتلاف، آن را به اتلاف به تسبیب و به مباشرت تفکیک کرده اند.
2-1-1- اتلاف به مباشرت
مباشرت در اتلاف ایجاد علت تلف است مانند قتل، خوردن، سوزاندن یعنی شخص به حسب ظاهر مستقیماً مبادرت به ایجاد خسارت میکندو ملاک در تحقق آن صحت انتساب خسارات فاعل است و لو آن که وی قصد اضرار نداشته باشد.)نجفی، 1367 ). در اتلاف شخص به مباشرت و بدون واسطه موجب خسارت میگردد و استناد خسارت به فاعل آن به آسانی صورت میگیرد.
از آنجایی که تولیدکننده مستقیماً عامل ورود ضرر به مصرف کننده نیست، اتلاف به مباشرت درضمان تولید کننده غالباً کاربرد ندارد.و در یک مثال فرضی تولید کننده بنا بر قاعده اتلاف ضامن خسارات وارده از کالای تولیدی خود بر دیگران است که هنگام استفاده وی (تولید کننده ) از کالا خطر آفرین باشد. (فتاح زاده، 1391)
2-1-2- اتلاف به تسبیب
اتلاف به تسبیب جایی است که تسبیب موجب صدق اسناد اتلاف به مسبب میگردد و این در صورتی است که میان تسبیب و تلف مال، اراده فاعل مختار قرار نگیرد به اینکه یا اراده ای در میان نباشد مثل صورتی که شخص چاهی حفر کندو دیگری در آن افتد و یا این که اراده ای وجود دارد اما این اراده درحکم عدم است مثل اراده طفل. اما به باواسطه قرار گرفتن اراده فاعل مختار اتلاف به سبب اسناد نمیشود.(صدر، 1408 ق )
در تسبیب بر خلاف اتلاف که شخص بالمباشره و بدون واسطه موجب بروز خسارات میگردد، شخص به واسطه امری مسبب تلف مال غیر میشود. تسبیب ماخوذ از سبب است و در تعریف آن آمده است که سبب چیزی است که اگر نبود، علت موجب اثر نمیشد. اما مواردی است که اگر وجود نمیداشت حادثه نیز به وجود نمیآمد ولی در عین حال عرف چنین عواملی را سبب حادثه نمیداند. این امور که در واقع زمینه ساز وقوع حادثه هستند همان علل بعیده هستندکه فقها اصطلاحاً آن را شرط نامیده اند که ضمانی هم در بر ندارد. به عنوان مثال اگر فردی دوست خود را دعوت به مهمانی کند و در مسیر آمدن به مهمانی تصادف کند و صدمه ببیند، دعوت کننده ضامن نمیباشد.در حالی که مسلماً اگر وی ازمصدوم دعوت نمیکرد، حادثه رخ نمیداد.ولی عرف وی را سبب نمیداندو برای او ضمانی قائل نمیباشد.
در کتاب قواعد الاحکام آمده است: عواملی که موجب هلاک میشوند بر سه قسم هستند:شرط، علت و سبب.
شرط عبارت از عاملی است که تاثیر موثر منوط به وجود اوست ولی در علیت دخالتی ندارد.و لذا موجب قصاص نمیشود
ولی سبب چیزی است که اثر اندکی در ایجاد حادثه دارد و از این جهت مانند علت است ولی از جهتی دیگر شبیه شرط است و سه مرتبه دارد اول: اکراه، دوم: شهادت غیر واقعی و سوم: دادن غذایی مسموم به میهمان و مانند آن (فاضل لنکرانی، 1378 )سبب در باب ضمان در میان فقها دارای معانی متعددی است که در ذیل نمونههایش آمده است:
سبب چیزی است که اگر نباشد، تلف هم حاصل نمیشود بلکه برای حصول تلف به علت دیگری نیاز است که آن علت با سبب متفاوت است، اگر چه وجود سبب در اثر گذاری علت مدخلیت دارد به نحوی که اگرسبب نباشد، علت تاثیر نخواهد داشت.درعین حال او علت تلف نیست.مانند حفر چاه، نصب کردن کارد در مسیر راه و انداختن سنگ و آن چه علت تلف در این موراد است همان لغزیدن میباشد.( حلی، 1413 ق )
سبب، ایجاد چیزی است که با وجود آن تلف حاصل میشوداما علت وقوع آن چیز دیگری است مشروط به این که همراه بودن علت یا سبب از اموری باشد که انتظار علت تلف با آن وجود داشته باشد به این که همراه بودن علت یا سبب فراوان باشد. به دیگر سخن به سبب توجه میکنیم اگر علت تلف از آن متوقع باشد، در این حالت سبب موجب ضمان نخواهد بود.( کرکی، 1411 ق ).
شهید اول سبب را به فعل ملزوم العله تعریف میکندکه منظور وی از ملزوم العله امری است که علت بدون آن تاثیری ندارد. یعنی ایجاد عملی که تلف با آن ملازم است. انتظار چنین علتی برود.
رابطه سبیت از ارکان مهم استقرار ضمان است (در ایجاد ضمان و مسئولیت مدنی وجود سه رکن شرط است: ضرر، فعل زیان بار، احراز رابطه سببیت.
در مسئولیت عرضه کنندگان محصولات صنعتی که منشا آن عیب کالاست، حصول چنین شرایطی ضروری است. در واقع وجود عیب در کالای تولیدی به منزله ارتکاب فعل زیان بار است ) پس اگررابطه سببیت بین زیان و عمل مسئول تحقق نیابد، مسئولیت مدنی و ضمان تحقق نیافته است. هم چنین در صورتی که تقصیر شرط مسئولیت دانسته نشود، رابطهی سببیت به طور کامل شرط مسئولیت میباشد. بنابر این هیچ کس مسئول جبران خسارات غیر نیست مگر این که زیان دیده اثبات کندکه خسارت منتسب به اوست. و اگر به درستی معلوم نباشدکه ضرر و زیان حادث شده، معلول و مسبب خطای شخص مفروض است، در این صورت مسئولیت مدنی و آثار آن قابل اثبات نمیباشد. بنا براین در مواردی مانند قوه قاهره یا بلای طبیعی که تنها علت حادثه بوده و به طور عادی غیر قابل دفع است استناد ممکن نیست مانند این که بر اثر رویدادن زلزله خودرویی از مسیر خود منحرف و بر اثر برخورد به وسایل نقلیه حادثه آفریده است. هم چنین میتوان به پدیده تشدید اشاره کرد. (تشدیدارتعاش در چیزی است که توسط نیروی خارجی به وجود آمده است و با ارتعاش طبیعی اصل آن چیز، هماهنگ و هم موج است.نوعی نیرویی است افسار گریخته که میتواند بر روی اجسام اثرات مخربی بگذارد.)یک نمونه از قدرت تخریب این امواج مرتعش پل تاکوماناروزاست که در سال 1940 توسط بادی با سرعت64کیلومتر در ساعت تخریب شد.بررسیهای دقیق نشان میدهد که در آن روز باد با سرعت به پل ضربه زد و با برخورد قایم به پل موجب ایجاد ارتعاش شده است.این بادهای متوالی لرزش و ارتعاش را افزایش داده تا آن جاکه این امواج توانستند پل را فرو ریزند.اگر چه امروزه با تدابیر علمی پیشرفته میتوان از وقوع چنین حوادثی پیشگیری کرد ولی در زمان خود قوه قاهره تنها مسبب حادثه بوده است.
بنابراین برای عدم انتساب خسارت به سازنده لازم است که اولاً حوادث ناشی از قوه قهریه از لحاظ فنی یا عرفی قابل پیش بینی و پیشگیری نباشد، مثلاً به جهت این که در ساختمانهای بلند احتمال برق گرفتگی ناشی از صاعقه وجود دارد، اگر به طریقه فنی مثل استفاده از رسانه فلزی، اتصال جریان برق به زمین هدایت نشود و با آمدن صاعقه ساختمان تخریب گردد، سازنده نمیتواند در این خصوص برای تبرئه خود به قوه قهریه استناد نماید و ثانیاً قوه قهریه مانع انجام تعهد سازنده به عمل کرد محصول صنعتی باشد و لذا اگر قوه قهریه اخلالی در کارکرد و فعالیت محصول صنعتی ایجاد نکند، توجیهی برای انتفای مسئولیت سازنده نیست و ثالثاً سازنده در ایجاد قوه قهریه از روی عمد یا تقصیر دخالت نداشته باشد، هرچند مسئولیت اوبه موجب قانون مفروض باشد. (کاتوزیان، 1371)
در مثالهای فوق به جهت فقدان رابطه سببیت بین عیب کالا و ضرر حادث، تولید کننده و عرضه کننده ضامن نیستند. اما در جایی که قوه قاهره یکی از دلایل وقوع خسارت است و خسارت نتیجهی دخالت عامل انسانی و عوامل قهری و طبیعی به شکل طولی یا عرضی است، این حادثه به عامل انسانی منتسب میشود و تاثیر عامل طبیعی در نظر گرفته نمیشودمثل این که به علت همراه نداشتن زنجیر چرخ و سایر وسایل ایمنی در جاده ناگهان به علت برف و کولاک شدید خودرو در مسیر لغزش و طوفانی، تعادل خود را از دست داده و باعث بروز خسارت میشود.همین حادثه اگر در فصل گرما اتفاق افتد، قوهی قاهره تنها عامل موثر بوده است و میتواند از عوامل رافع ضمان و یا حداقل محدود کننده ضمان در نظر گرفته شود.
ضمان تسبیب در مقایسه با ضمان اتلاف دشواریهایی ازحیث استناد دارد زیرا امکان دخالت عوامل متعددی با شدت و ضعف در ایجاد خسارت وجود دارد و در صورت اجتماع سبب و مباشر یا اجتماع اسباب تعیین ضامن مشکل است. مانند موردی که مصرف کننده کالا با چند واسطه کالا را در اختیار دارد و به جهت عیب درکالا متضرر شده است. و تشخیص این مهم که عیب کالا در کدام مرحله از طرح، تولید و یا نحوهی مصرف صحیح وهشدارهای لازم بوده، نیاز به کارشناسی دارد، حال ضمان منتسب به کدامیک از تولید کننده، فروشندهی حرفه ای، فروشندهی جزء، واسطه و غیره دارد؟ در پروژههای بزرگی که دولت به پیمانکاران واگذار میکند مثل متروها، پلها، تونلها و...پس از تحویل و شروع بهره برداری، اگر فرو ریختند و ضرر و زیان جانی و مالی به وجود آوردند، چه کسی مسئول است؟ دولت یا پیمانکار یا هیچ کدام؟و یا آپارتمانی بر اثر رعایت نکردن اصول فنی فروریخت، و عده ای را به کام مرگ کشید.در چنین مواردی که در ایجاد زیان بیش از یک سبب مدخلیت داشته و مباشر هم یا وجود نداشته و یا با وجود آن مسئول قلمداد نگردد، موضوع تعدد اسباب مطرح است. در بحث تعدد اسباب تلاش میشودتا از میان اسباب متعددی که موجب بروز یک خسارت میشوند، آن سببی که سزاوار تحمل چنین مسئولیتی است، تعیین گردد. برای تبیین این موضوع ضمان سبب و مباشر و اجتماع اسباب قابل بحث است.
2-1-3- اجتماع سبب و مباشر
درمنابع فقهی قاعده ای اصلی در مورد دخالت سبب ومباشردر ورود خسارت و به عبارت دیگر اجتماع سبب و مباشر این است که مسئولیت با مباشر است. فقها در کلیت ضمان مباشراتفاق دارند. از عبارات فقها استفاده میشود که ملاک ومعیار در عنوان مباشر، صدق عرفی نسبت کار به فاعل مباشر است.اعم از این که با وسیله بوده و یا بدون وسیله باشد. مانند چاه کن و فروافکنده، گیرنده وذبح کننده، که در هردو مورددافع و ذابح ضامن هستند.( حلی، 1408 ق ).
اما در برخی از مصادیق تسبیب اختلاف نظرهایی وجود دارد. در فرضی که سبب قوی تر از مباشر باشد و نقش آن در ورود خسارت بیشتر باشد، مسئولیت با سبب اقوی است و فقها در این مورد اتفاق دارند. عوامل اقوی بودن سبب عبارت از آن است که یکی از عوامل موجب اجبار، اکراه، اضطرار، یا غرور عامل دیگر گردد و یا از جهل، کودکی، یا دیوانگی و سوء استفاده نماید. عنصر روانی نیز در پاره ای از حالات از عوامل اقوا بودن است. اقوائیت باید به شکل قطعی یا اطمینان آوری ثابت گردد. بنابراین مادامی که این امر ثابت نشود، اصل بر ضمان طرفین است. بر این اساس اگر مباشر به حال سبب جاهل باشد، سبب ضامن است. مانند این که اگر پزشک آمپول یا دارویی را به خطا تجویز کند و پرستار آن را به مریض تزریق نماید و یا بخوراند و موجب هلاکت مریض گردد، پزشک به علت سبب اقوا از مباشر ضامن میباشد.
2-1-4- اجتماع اسباب
درمواردی چند سبب با یکدیگر جمع شده و موجب نتیجه زیان باری میگردد به نحوی که نتیجه قابل استناد و انتساب به مجموع آنها میباشد و مباشری در میان نیست. یا بر فرض وجود مباشر مسئول شناخته نمیشود و حادثه قابل استناد به او نمیباشد.فقها و حقوقدانها این حالت را اجتماع اسباب نامیده اند.اجتماع اسباب در دو حالت قابل تصور است: اجتماع اسباب به نحو طولی و اجتماع اسباب به نحو عرضی.هرگاه چند سبب در زمان واحد باهم موجب خسارت شوندو اثر آنها فاقد تقدم و تاخر زمانی باشد، اجتماع آنها به نحو عرضی است یعنی در یک زمان چند سبب با مشارکت یکدیگرزیانی را ایجاد نمایند. به طور مثال یک نفر قهوهی مقتول را آلوده به سم کرده و دیگری چای اورا و شخص در اثر تاثیر سوء هر دو سم فوت میکند یا چند نفر با یکدیگر اتومبیل دیگری را واژگون کنند و سبب خسارت گردند.( کاتوزیان، 1371)
در حالت اجتماع اسباب به نحو عرضی تعیین اسباب مسئول مشکل نیست زیرا حادثه قابل استناد به همه آنها میباشد و رابطهی سببیت میان فعل و نتیجه برقرار است. به همین علت فقها اجتماع اسباب به نحو عرضی را اشتراک در جنایت میدانند و همه کسانی راکه در وقوع جنایت نقش داشته اند ضامن میدانندو تنها بحث در میزان مسئولیت آنهاست که تبیین میزان مسئولیت در گنجایش این بحث نیست.
اما هرچه دخالت عوامل متعدد در وقوع نتیجه با تقدم و تاخر زمانی همراه باشد به نحوی که یکی علت وجود دیگری است، اجتماع به نحو طولی است. طولی است یعنی نخستین سبب، سبب دوم را ایجاد کند و سبب دوم، سبب سوم را و به همین ترتیب تا به زیان منجر شود. تعیین سبب در اجتماع اسباب به نحو طولی، از مشکل ترین و بحث انگیز ترین حالات اجتماع اسباب است و همواره مورد اختلاف فقها است.
معیار فقهای امامیه در عمل کرد "سبب مقدم در تاثیر "است.در جمع بندی نظرات فقها این نتیجه حاصل میگرددکه در فرض که اجتماع طولی اسباب، ضمان بر عهدهی عاملی است که زمینههای تحقق خسارت از قوه به فعل را به وجود میآورد و تنها اسبابی عهده دار ضمان حاصل از رویداد زیانبار هستند که اولاً اثر مستقیم در حادثه داشته باشد و ثانیاً تناسب ذاتی و علی میان طبیعت آنان و زیان وارده وجودداشته باشد.
حال اگر عیب در مرحله تولید منجر به حدوث خسارت گردد و خسارت منتسب به چند سبب باشد به عنوان مثال مونتاژ کار بر اثر اهمال و به طور اتفاقی موجب نقصی در تولید کالا شود، درمراحل بعدی مانند بازرسی و کنترل نیز مامور کنترل متوجه ایراد و نقص فنی نشده است وهنگام مصرف این کالا، توسط مصرف کننده حادثه ای رخ دهد، با توجه به اینکه سبب اقوی از مباشراست، قطعاً مباشر (مصرف کننده) ضامن نیست. ولی آیا میتوان سبب واحدی را ضامن دانست؟ در این صورت آیا فقط مامور کنترل مسئول است؟ یا مونتاژکار؟ بنا به نظریه سبب مقدم در تاثیر که نظر مشهور فقها و قانون مجازات اسلامی است، در صورتی که هر دو متعدی و متجاوز باشند، مامور کنترل ضامن دانسته میشود ولی اگر یک نفر مجاز و دیگری غیر مجاز باشد، فقط متعدی ضامن است.اگر ایراد شود که در واقع سبب مقدم در تاثیر را که یک خطر بالقوه است را به خطری بالفعل تبدیل مینماید ولی در فرض مذکور که عمل هر دو سبب به صورت ترک فعل است، اعمال این نظر وجیه نمیباشد.می توان ادعا نمود که اولاًهر چند مامور کنترل مرتکب عملی نشده است ولی در وظیفه قانونی خود مرتکب تقصیر شده است. ثانیاً عرف به ضمان مامور کنترل حکم میکند زیرا مونتاژکار میداند پس از عمل وی بازرسی صورت میپذیرد ولی مامور کنترل میداند که بازرسی نهایی عیوب کالا برعهده وی است.(فتاح زاده، 1391)
2-2- قاعده غرور
2-2-1- تعریف و مبنا
قاعدهی غرور از جمله اسباب ضمان است، مفاد قاعدهی المغرور یرجع الی من غره بدین معنا است که اگر شخصی کاری انجام دهد که موجب وارد شدن خسارت به دیگری گردد و منشاء آن فریب خوردن وی از شخص اول باشد هرچند شخص اول قصد فریب دادن شخص اخیر رانداشته باشد و خودش نیز فریب خورده است یا نا آگاه و در اشتباه بوده باشد؛ غرور صدق میکند.(موسوی بجنوردی، 1379) مطابق تعریف فوق لازم نیست شخص اول قصد فریب و خدعه داشته باشد.بلکه ممکن است خودش هم از دیگری فریب خورده باشد. همین مقدار که از او فعلی صادر گرددکه دیگری با توجه به آن فریب بخورد برای صدق عنوان غرور کافی است. آن چه از مفاد قاعده غرور برمی آید این است که اگر غار سبب شود مغرور مال دیگری را تلف نماید، ضمان ابتدائاً بر عهده مغرور ثابت میباشد و در طول ضمان او غار نیز ضامن است.و مغرور میتواند به او مراجعه نماید.
2-2-2- شرایط اعمال قاعدهی غرور
ثمره فقهی این مطلب این است که مالک میتواند به هر یک از غار و یا مغرور مراجعه نماید. اگر چه مطالب مذکور به نظر وجیه است اما شرطیت یا عدم دخالت عناصر علم و قصد در این مورد اختلاف است و چند نکته در این قاعده مورد بحث است:
اولاً جهل مغرور در عنوان غرر اخذ شده است و در تحقق مفهوم غرور جهل به واقع شرط است به نحوی که هر زیانی یا از ناحیه شخصی بر دیگری که جاهل است وارد شود به نحوی که فریب و حیله او موجب زیان گردد، وی ضامن است اگرچه مغرور کننده استیلای بر مال نداشته و عنوان متلف نیز بر او صدق نکند.
ثانیاً اگر غار، علم به تحقق غرور داشته باشد و شخص مغرورجاهل به واقع باشد، غرور محقق میشود و ضمان بر عهدهی غار است.( فاضل لنکرانی، 1378) اما محل اشکال این است که آیا در ناحیه غار علم شرط است؟ این مساله مورد اختلاف فقهای گرامی میباشد. (حسینی مراغه ای، 1417 ق ). برخی از ایشان بر این باورند که آگاهی شخص غار در صدق غرور شرط نیست. زیرا تعلیلهای وارده در ادله این قاعده مطلق اند. تعابیری از قبیل لانه دلسها و کما غر الرجل و خدعه که در روایات آمده است، صورت جهل یا غفلت غار را هم شامل میشود.